پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مدیریت اجتماعی پسماند امیدی برای سال آینده

مدیریت اجتماعی پسماند

مدیریت اجتماعی پسماند امیدی برای سال آینده

مدیریت پسماند در سالی که گذشت همچنان مسئله‌ مهمی در وزارت کشور، سازمان محیط ‌زیست و حتی نزد رئیس‌جمهور بود





مدیریت اجتماعی پسماند  امیدی برای سال آینده

۲۷ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۳۷

مدیریت پسماند در سالی که گذشت همچنان مسئله‌ مهمی در وزارت کشور، سازمان محیط ‌زیست و حتی نزد رئیس‌جمهور بود. مسئولان دولت سیزدهم مرتبا در بازدیدها و اظهارنظرهای موضوعی درباره‌ محیط زیست و پسماند بر ضرورت حل این مسئله تاکید داشتند. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: «تمام توان خود را برای رفع معضل سراوان گذاشتیم و این مسئله حرف اول را در سطح ملی می‌زند، زیرا اگر مسئله سراوان حل شود، معضل پسماند در کشور نیز حل خواهد شد». این مسئله‌شدن یا به عبارت جامعه‌شناختی‌اش پرابلماتیک‌ شدن این موضوع قدم مهمی در حل مسئله است. مسئله‌شدن یعنی یک موضوع می‌تواند افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد و به همین نسبت برای سیاست‌گذاری اهمیت می‌یابد. بدون طی این مرحله، هر مسئله‌ای با هر شدت و اهمیتی هم که حیات انسانی و محیط زیستی را تحت تاثیر قرار دهد اگر به سطح آگاهی‌های عمومی راه نیابد، راهکاری نیز نخواهد یافت.
به این ترتیب یک مرحله‌ مهم را در شناخت مسئله‌ پسماند به‌عنوان مسئله‌ای نیازمند توجه و رسیدگی پشت سر گذاشته‌ایم اما شوربختانه گذار از این مرحله کامل نشده و با آسیب جدی مواجه بوده ‌است. آسیب اول اینکه بحران پسماند را فقط در بحران منطقه‌ سراوان خلاصه کرده‌ایم، حال آنکه در خودِ استان گیلان و در مجاورت ِآن در استان مازندران نقاط بحرانی‌تر از حیثِ انسانی و محیط زیستی از نظرها پنهان مانده در پشت نام سراوان به فراموشی سپرده شده است. حتی کسی از وضعیت بحرانی مدیریت پسماند در سواحل جنوبی حرفی نمی‌زند، از پسماند صنعتی چیزی گفته نمی‌شود و کسی نمی‌داند آیا تهران هم مسئله‌ پسماند دارد یا به لطف وجود زباله‌سوز آرادکوه می‌توانیم در مورد آن آسوده خاطر باشیم؟ چنانکه گفتیم آنچه در افکار عمومی تبدیل به مسئله می‌شود همانی است که در زبانِ سیاست به وعده و بودجه تبدیل می‌شود، بنابراین در مسئله‌ پسماند همه‌ توجه‌های سیاسی و سیاستی نیز متوجه بحران سراوان باقی ماند.
دومین آسیب این بود که میان دو پارادایم فکری مدیریت فنی و مدیریت اجتماعی پسماند در سطح سیاست‌گذاری، راهکارهای فنی و پروژه‌ای که ضرورت‌های اجتماعی را نادیده می‌گیرند درنهایت به پیروزی‌های بیشتر و خطرناکی دست یافت. هرچند مدیریت اجتماعی پسماند در سال‌های اخیر به صورت جدی‌تری در ادبیات مدیریت پسماند وارد شد، ترس و ناآگاهی نسبت به آن در میان برخی مدیران از میان رفت. واژه‌ها و راهکارهایش را آموختند و حتی در بازنگری قانون مدیریت پسماند اثری از آن پدید آمد اما یک خبر مهم نشان داد که این پارادایم نتوانسته چنانچه باید به صورت واقعی نمود یابد. خبر آن بود که قرار است زباله‌های سروان پس از این به مکانی در لوشان منتقل شود. وزارت کشور درباره‌ مکان دقیق و شیوه و میزان انتقال پسماند به این نقطه اطلاعات بیشتری منتشر نکرد و سازمان محیط زیست هم هیچ اظهارنظری درباره‌ این انتقال نداشت.
در موضوع انتقال زباله‌های سراوان به لوشان، دو آسیب برشمرده یکدیگر را یافتند و به تولید یک مخاطره تبدیل شدند. ما با اینکه مدیریت پسماند کنونی را نقد کرده‌ایم و آن را به یک مسئله‌ اجتماعی بدل ساخته‌ایم اما موفق نشده‌ایم آن را چنانچه باید به یک مسئله‌ ملی و عمومی تبدیل کنیم و تبدیل این مسئله به مسئله‌ بحران ِسراوان تاثیر خود را در ایجاد این همت ِسیاسی برای ناپدید کردن ِمسئله از رسانه‌ها و افکار عمومی نشان داد. همتی که نه بر حل واقعی ِمسئله‌ که بر محوِ دغدغه‌های عمومی آن تمرکز یافت.
من گمان می‌کنم ما نیاز داریم تا بار دیگر بر مسائل و راهکارهای بدیهی پنداشته‌ شده‌ خود تامل کنیم، آنها را از وضعیتِ بدیهی «همان‌گونه است که باید باشد» درآوریم و با تکمیل فرایند مسئله‌سازی، آن را به وضعیت «نیازمند تغییر نگرش و یافتنِ راهکارهای جدید» تبدیل کنیم و در نهایت شیوه‌ عملی شدن راهکارهای جدید و شیوه‌ جدید فکر کردن به مسئله‌ها و راهکارها را با همه‌ی دشواری‌های آن بیاموزیم. بیاموزیم که مسائل -حتی آنهایی که در ابتدا چندان اجتماعی به نظر نمی‌آیند- را باید در چارچوب ِجامعه‌ ایرانی و نیازها و مختصات آن دید و نه تنها شاه‌کلیدی بیرون از این جامعه وجود ندارد که اساسا سیمرغ‌وار باید به دنبال مشارکتی همگانی برای رفع مسئله باشیم. این امر را چنان می‌توان در مورد مسئله‌ پسماند به کار گرفت که درباره‌ مسائل اقتصادی، فرهنگی و محیط‌ زیستی دیگر. من به‌عنوان کسی که سال‌ها نظاره‌گر رویدادهای تلخ و شیرین حوزه‌ مدیریت پسماند بوده‌ام برای سال آینده امیدهای زیادی را تصور می‌کنم که هزار است و هر هزار را در نزدیک شدن آهسته و گام به گام به «تحقق مدیریت اجتماعی پسماند» می‌بینم.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

تیشه بر سقف بنای قاجاری

خانۀ تاریخی «مدیری» در لنگرود در خطر تخریب قرار دارد

تیشه بر سقف بنای قاجاری

وزیر باید الفبای گردشگری را بداند

گفت‌و‌گوی «پیام ما» با دو فعال صنعت گردشگری دربارهٔ ویژگی‌های وزیر آیندۀ میراث فرهنگی

وزیر باید الفبای گردشگری را بداند

لرستان برای رونق گردشگری نیازمند ثبت جهانی آثار است

مدیرکل میراث فرهنگی لرستان:

لرستان برای رونق گردشگری نیازمند ثبت جهانی آثار است

زنگ‌ خطری جدی برای باغستان سنتی قزوین

زنگ‌ خطری جدی برای باغستان سنتی قزوین

امید به پیمان‌سپاری ۲۰ درصدی صنایع‌دستی

بانک مرکزی کورسوی امید به رونق صادرات صنایع‌دستی را کلید زد

امید به پیمان‌سپاری ۲۰ درصدی صنایع‌دستی

به ثبت جهانی «هگمتانه» امیدواریم

پاسخ مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی همدان به «پیام ما»:

به ثبت جهانی «هگمتانه» امیدواریم

وزیر باید الفبای گردشگری را بداند

گفت‌و‌گوی «پیام ما» با دو فعال صنعت گردشگری دربارهٔ ویژگی‌های وزیر آیندۀ میراث فرهنگی

وزیر باید الفبای گردشگری را بداند

ارتقاء فعالیت هتل‌ها در مسیر گردشگری سبز

دبیر کمیتۀ ملی طبیعت‌گردی و گردشگری سبز به «پیام ما» خبر داد:

ارتقاء فعالیت هتل‌ها در مسیر گردشگری سبز

آیا ضرغامی در دولت چهاردهم حضور دارد؟

آیا ضرغامی در دولت چهاردهم حضور دارد؟

ثبت ملی «عصر عاشورا»‌

نگارگری مشهور «محمود فرشچیان» ۴۸ سال پس از خلق اثر به ثبت رسید

ثبت ملی «عصر عاشورا»‌

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر