پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دست در جیب یکدیگر

دست در جیب یکدیگر





۲۹ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۷

دست در جیب یکدیگر

یاسر سیستانی نژاد

طنزیماتچی

وزیر کار گفت:«در ایام تحریم امتحان خوبی پس ندادیم و دستمان در جیب یکدیگر است.»

تغار دستهایش را در جیبش فرو کردهبود و خر و پف میکرد. طنزیماتچی وارد تغارنیوز شد.

-تا حالا ندیده بودم کسی دست به جیب بخوابد. لابد این هم از ژستهای دوران نامزدی تغار است.

تغار خمیازهای کشید و پهلو به پهلو شد. دستها را محکمتر در جیبهایش فرو کرد. صدای پاشنههای کفش مخاطب خاص از پله‌ها شنیده شد. طنزیماتچی خودش را جمع و جور کرد.

-سلام، جناب طنزیماتچی! سلام تغاری!

– سلام خانم مخاطب خاص! چرا دستهایتان را در جیبتان فرو کرده اید؟ آن هم این قدر محکم!

-مگه خبر ندارین؟ ما در دوران تحریم به سر میبریم.

-خُب این چه ربطی به جیب شلوار داره؟!

تغار؛ نیمخیز شد. دستها را توی جیبش مشت کرد.

-سلام خانم مخاطب! این جناب طنزیماتچی مدتیه که از اخبار فاصله گرفته. نمیدونه که دست مردم توی جیب همدیگه است.

– و تغاری و من و بقیه مخاطبای خاص برای جلوگیری از ورود دست مردم به جیب خودمون، دستها رو توی جیبمون فرو کردیم.

-آهان! فکر کردم مُد شده این ژست!

-حالا شما صبر کنین مد هم میشه! من و بقیه مخاطبای خاص که چند روز این کار رو بکنیم، همه مخاطبای خاص دنیا یاد می گیرن و انجام میدن و مد میشه. مگه نه تغاری؟

طنزیماتچی؛ دستهایش را جیبش فرو کرد. سر به زیر انداخت و طول تغارنیوز را قدم زد. مخاطب خاص دست به جیب، نوک پا بلند شد و با شادی گفت:

-جونمی جون! شما هم به خیل دست به جیبها پیوستین. نگفتم مد میشه؟

-مد؟ نه من عادت دارم وقت فکر کردن دست به جیب میشم. من دست به جیب بودم، زمانی که دست به جیب بودن مُد نبود.

مخاطب خاص یک دستش را از جیب بیرون آورد. جلوی دهانش گرفت و خندید. ناگهان تغار دستش را  در جیب مخاطب خاص فرو کرد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *