پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | طنزیمات| تحول در تعریف تغار

طنزیمات| تحول در تعریف تغار





۱۵ مرداد ۱۳۹۷، ۹:۳۳

تحول در تعریف تغار

ضرغامی؛ رییس اسبق صدا و سیما گفته:«معتقدم با توجه به تحول در تعریف موسیقی در نمایش آلات موسیقی در صدا و سیما می توان بازنگری کرد.»

طنزیماتچی با خواندن این خبر، روی تغار ضرب گرفت:«تغاران را ز اطرافم برانید/ مرا با کشک اینان وابسابید/ ها هوووو هوووو هوووو» یک شاهد عینکی می گوید:«تقریباً ساعت یک بعد از نیمه شب بود که با صدای طنزیماتچی از خواب پریدم. صدای تغارش فضا را پر کرده بود. آواز حزینش خبر از دردی پنهان در معده اش می داد. به او نزدیک شدم. کشک از چشمانش جاری بود. پرسیدم این چه حالی است که داری، طنزیماتچی؟ وی چشم هایش را فرو بست. گردن بر کشید و با صدای بلند خواند:یاد ایامی که در گلشن تغااااری داشتیم….» این شاهد عینکی، افزود:«به محض این که مفسر تغار بر کف از خواندن دست کشید و خواست لیوان آب را سربکشد، از او پرسیدم این چه حالی است؟ وی آب را قورت داد و با ناله گفت در حال نوازش تغارم هستم. این همه سال ما تلف شدیم. این همه سال اجازه پخش تصویر تغارمان را در تلویزیون ندادند. گفتیم حداقل در رادیو تصویر این تغار ستون فقرات در رفته را نشان بدهید. ندادند که ندادند؟ حالا همان هایی که سال ها اجازه بروز استعدادهای هنری تغارمان را ندادند، آمده اند، می گویند تعریف تغار فرق کرده بیاریدش توی تلویزیون که فلان و بهمان! لغتنامه دهخدا را  نگاه کردم نوشته تغار یا تاغار ظرف سفالی نسبتاً بزرگی بوده است که در آن مایعاتی مانند آب و ماست یا غلاتی مانند گندم و جو می‌ریختند. هنوز لغتنامه هم در تعریف این بخت برگشته تجدید نظری نکرده. حالا دهخدا  هم به کنار! گیرم که آوردند. جواب عمر بر باد رفته من بدبخت را که می دهد. من از همان اول می خواستم نوازنده تغار بشوم و بیایم توی تلویزیون هنرنمایی کنم. اجازه ندادند. از سر ناچاری رفتیم شدیم طنزیماتچی! تغارمان را تغییر کاربری دادیم. هی به این ور و آن ور تنظیمش کردیم. دیگر انگشت هایم یارای ضرب گرفتن ندارد. من مانده ام تنهای تنها/ من مانده ام تنها میان سیل کشک ها… رییس قبلی صدا و سیما تغارمان را به این رییس پاس داده، این هم به بعدی لابد. شاهد عینکی عزیز! این روزها مد شده هر مدیری که کنار می رود به مدیر بعدی می گوید باید این کار کنی. آن کار کنی! یکی هم نیست بگوید روزی که خودت بودی چرا این کار و آن کار نکردی!» شاهد عینکی دستی بر سر تغار کشید و گفت:«تحول در تعریف ایجاد شده عزیزم، تحول!»

 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *