همدل باشیم
مرتضی داستانی
بعد از انتخاب غیرمترقبه دکتر حسن روحانی به ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ و بازگشت اعتدالگرایان و بخشی از اصلاحطلبان به مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور، گفتمان رایج جمهوری اسلامی در سالهای پس از انقلاب که تضعیف دولت حرام است و از بیانات امام راحل سرچشمه گرفته بود، جای خود را به گفتمان مچگیری، زمینزدن و شکست دادن دولت داده بود. این جابهجایی گفتمانی باعث شد در این سالها فرصتهای خوبی که در داخل و خارج کشور پدید آمده بود از دست برود و حتی برخی از آنها تبدیل به تهدید شود. امروز که آمریکا و دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی بدنبال امیال شیطانی خود علیه ملت ایران هستند و شرایط سخت و دشواری را دارند برای ما رقم میزنند، خبرهای خوبی ازداخل به گوش میرسد. شواهد حاکی از آن است که دوباره عزم و ارادهای در میان مسوولان و شخصیتهای تأثیرگذار و جریانهای سیاسی برای ایجاد همدلی در کشور برای صیانت از نظام و مقابله با توطئههای دشمنان شکل گرفته است که باید آن را به فال نیک گرفت و آرزو نمود که این همدلی و همراهی دوباره به گفتمان همیشگی نظام تبدیل شود. در سالهای اخیر برخی از دلسوزان نظام و انقلاب هرچه هشدار دادند، نهیب زدند و نصیحت کردند که این جدال و شیوهای که برخی برای رقابت و بازگشت به قدرت اتخاذ کردهاند، بر شاخه نشستن و بن بریدن است و منجر به تضعیف و یاحتی نابودی نظام میشود، کسی به آنها توجه نکرد و هر روز اختلاف شدیدتر شد. علیایحال کاری که دلسوزان نظام در این مدت نتوانستند انجام دهند، دشمنان با به صدا درآوردن زنگ خطر ما را کمی از خواب غفلت بیدار کردند. در این میان خوب است اشاره شود مهمترین توطئهای که زمینهساز باورمند شدن اختلافات شد، این بود که دشمن با عوامل نفوذی خود و با سوءاستفاده از غفلت خیلی از خودیها، چنین وانمود کرد که خطر رقیب از خطر دشمن بیشتر است. بنابراین برخی هر چه فریاد داشتند به جای اینکه سر آمریکا بکشند، سر دولت و رقبا کشیدند.