پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | چهل روز از آن غروب می‌گذرد واکنش‌ها به شنیدن خبر درگذشت آیت‌‌الله هاشمی

چهل روز از آن غروب می‌گذرد واکنش‌ها به شنیدن خبر درگذشت آیت‌‌الله هاشمی





۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۱:۲۲

چهل روز از آن غروب می‌گذرد
واکنش‌ها به شنیدن خبر درگذشت آیت‌‌الله هاشمی
ایسنا در گزارشی نوشت:
این روزها که در چهل روز از غروب غم‌بار و بهت‌آور 19 دی می‌گذرد، به سراغ اعضای خانواده آیت‌الله هاشمی و همچنین فعالان سیاسی و رسانه‌ای کشور که سابقه سال‌ها آشنایی، رفاقت، همراهی و همکاری با ایشان رفتیم و می‌پرسیدیم که خبر درگذشت آیت‌الله را در چه موقعیتی شنیده و واکنش اولیه‌ آنها نسبت به این خبر چه بوده است. «بهت» جواب مشترک این افراد است.
در ادامه پاسخ این فعالان سیاسی، رسانه‌ای و البته اعضای خانواده آیت‌الله می‌آید:
محمد هاشمی: ساعت از ۴ عصر گذشته بود که آیـت‌الله از مجمع حرکت کردند و من هم به مؤسسه درمان سرطان آمدم تا ملاقات‌هایم را انجام دهم. بعد از اینکه کارم تمام شد، در راه منزل بودم و به نزدیکی‌های خانه رسیده بودم که محافظین آیت‌الله زنگ زدند و گفتند حال حاج‌آقا خوب نیست و ایشان را به بیمارستان برده‌ایم و گفتیم که به شما هم اطلاع دهیم. من سوال کردم کجا برده‌اید؟ گفتند در اورژانس بیمارستان شهدای تجریش بستری شده‌اند. من آن موقع با بیمارستان فاصله چندانی نداشتم، در واقع بالای تجریش و اول خیابان دربند بودم که چون این خیابان یک‌طرفه بود، مسیر را ادامه دادم و در نهایت حدود ۶ یا ۷ دقیقه بعد به بیمارستان رسیدم.
وقتی رسیدم، دیدم بیمارستان شلوغ است و پرستاران و پزشکان زیادی مشغول فعالیت هستند و داخل دهان و بینی آیت‌الله لوله اکسیژن قرار داده‌اند و مشغول شوک واردکردن به سینه‌شان هستند و عملیات احیا را انجام می‌دهند. من از یکی از پزشکان پرسیدم آیا آثار حیات در آیت‌الله وجود دارد؟ که او پاسخ داد از وقتی که ایشان را آورده‌اند، نه؛ اما تلاش‌مان این است که عملیات احیا را با موفقیت انجام دهیم. آن‌ها به تلاش خودشان ادامه می‌دادند اما خاطرم هست که بدنشان رنگی معمولی داشت وصورت‌شان هم خیلی معمولی وعادی بود و جای کبودی بر روی آن دیده نمی‌شد. طوری که انگار خوابیده بودند.
یک ربع تا ۲۰ دقیقه گذشته بود که دکتر قاضی‌زاده هاشمی هم آمد و سپس دکتر طباطبایی و دو سه پزشک دیگر نیز بر بالین آقای هاشمی حاضر شدند و به کارشان ادامه می‌دادند. من هم گاهی سوال می کردم که آیا توفیقی داشته‌اند یا نه؟ که پاسخشان منفی بود. حتی بر روی مانیتور هم وقتی حرکت شوک داده می شد، علائمی ظاهر می‌شد که به نظر می‌آمد علائم حیات باشد اما وقتی سوال می‌کردیم، می‌گفتند این تاثیر عملیات شوک است و قلب هنوز خودش به کار نیفتاده است. پس از اینکه وزیر بهداشت آمدند و مدتی به تلاش برای احیا ادامه دادند، مشورتی با سایر پزشکان کردند و گفتند ادامه عملیات فایده‌ای ندارد و آن را متوقف کردند. در همین زمان بود که آقای روحانی و آقای جهانگیری هم به بیمارستان آمدند.
محمدرضا عارف: در جلسه شورای سیاست گذاری اصلاح‌طلبان بودم که ساعت 18:10 یکی از دوستان پیامک خبر فوت آیت الله هاشمی را خواند که من اصلا به آن توجه نکردم و گفتم از این شایعاتی است که مطرح می شود اما بعد از 20 دقیقه دوباره خبر آمد که احیای ایشان موثر واقع نشده است. آنجا از آقای مرعشی خواستیم که خبر را پیگیری کند و وقتی حدود ساعت 7 خبر قطعی آمد، دیگر نتوانستیم جلسه را ادامه دهیم. من اصلا تصور نمی‌کردم که این اتفاق بیفتد؛ چرا که ایشان سلامت و سرحال بود و جلسات آن روز را خیلی خوب برگزار کرده بود ولی به هر حال قضا و قدر این بود.
محمدرضا باهنر: من در جلسه شورای مرکزی جامع اسلامی مهندسین بودم که آقای خجسته پور توییت فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی را به من نشان داد و بلافاصله خبر رسمی هم اعلام شد. من به شدت متاثر شدم و چند دقیقه در آن جلسه ذکر خیر آقای هاشمی را گفتم و بعد هم چون نتوانستم جلسه را ادامه دهم، جلسه تعطیل شد و بعد من به صدا و سیما رفتم.
محمدرضا خاتمی: اول که خبر کسالت آقای هاشمی آمد گفتم که خب این به دلیل سن و سالای بالای ایشان است، اما وقتی خبر فوت آمد، آنقدر خبر غیر قابل باور و شوک آور بود که باور نمی‌کردم این اتفاق افتاده است. جایگاه و نقش ایشان آن قدر مهم بود که خبر فوتش غیر قابل باور بود. هنوز هم همین طور است و هر جا می‌روم عکس‌های ایشان را می‌بینم باور نمی‌کنم که هاشمی دیگر در میان ما نیست.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *