پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | استقبال افغانستانی ها از «افغانی کشی»

استقبال افغانستانی ها از «افغانی کشی»





۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰:۳۰

استقبال افغانستانی ها از «افغانی کشی»

رمان؛ آیینه تمام قد وقایع اجتماعی است. رمان نویس به حوادث و وقایع پیرامون خود و زمان زندگی خود حساس است. یک رمان نویس با توجه به اقلیم و موقعیت جغرافیایی زندگی اش، فرهنگ، سیاست، اجتماع، اقتصاد و… را در پیشبرد داستان خود به مدد می طلبد.
یکی از مسایلی که قریب چهل سال است ملت و دولت ایران با آن دست به گریبان است، قضیه افغانستانی های ساکن کشورمان است. استان کرمان به دلیل موقعیت های شغلی اعم از کشاورزی و ساختمانی پذیرای جمعیت عظیمی از این سیل مهاجر است. بخش قابل توجهی از جمعیت شهرستان های کرمان، رفسنجان، سیرجان، زرند و بردسیر را افغان ها تشکیل می دهند. نفس حضور مهاجران در کشور دیگر اشکالی ندارد؛ اما رفتار دوگانه در قبال این مهاجران باعث سردرگمی این مهمانان شده است. جامعه نیز تکلیف خود را در قبال مهاجران افغانستانی نمی شناسد.
اما زندگی افغانستانی ها پس از جنگ های خارجی و بعداً داخلی در ایران و به خصوص کرمان پدیده ای است که نمی تواند از چشم تیزبین داستان نویسان دور بماند.
محمدرضا ذوالعلی داستان نویس کرمانی به دلیل ارتباطات دوران جوانی با افغان‌های مقیم کرمان همواره دغدغه این مهاجران را داشته و در رمان بلوار پارادیس نیز صحنه هایی از زندگی افغان ها را به تصویر می کشد.
اما رمان افغانی کشی به طور خاص به این قوم و رنج های آنان در سرزمین بیگانه پرداخته است. قومی که نسل دوم و سوم آنان در ایران به دنیا آمده است. خود را ایرانی می داند. هیچ کشوری جز ایران را ندیده است. در مسابقات جام جهانی فوتبال، برای تیم ملی ایران کف زده و هورا کشیده است. خود را ایرانی می داند و ما او را افغان! همین تفکرات دوگانه و عدم تفاهم ها از آن ها قومی سرگردان ساخته است که نمی دانند خود را ایرانی بنامند یا افغانستانی!
امروز افغان ها در استان کرمان به کارگری، باغداری و بازرگانی مشغول هستند. در برخی از شهرستان های استان، مهمان شهرهایی برای اقامت آنان فراهم آمده است. صدها نفر از جوانان افغان در دانشگاه های رفسنجان مدارج عالی تحصیلی را می گذرانند. افغان ها همواره از سوی مسوولان به اشغال کردن فرصت های شغلی متهم هستند. اما افغان ها معتقدند که جوانان ایرانی، هرگز حاضر به انجام کارهای سخت نیستند. ازدواج پسران و دختران ایرانی با افغان ها هنوز یک تابوست. جالب این جاست که دو ملت ایران و افغانستان هزاران سال تاریخ مشترک دارند و دیر گاهی نیست که راه خود را از هم جدا کرده اند. هر دو ملت یک آیین و یک زبان دارند؛ اما آن چنان دیوار بلند فرهنگی بین آن ها کشیده شده که بسیاری از ایرانیان آن ها را از هر کسی بیگانه تر می دانند.
کتاب افغانی کشی؛ روایتی تلخ از رنج‌ها و مشکلات مردان و زنانی است که در کشور ایران متولد شده‌اند و با وجود اینکه بحث‌های زیادی درباره حقوق این افراد و فرزندان آنها شده است؛ اما همچنان مشکلات بسیاری را متحمل می‌شوند.
کتاب درباره داستان مرد جوانی است که زنش بدون هیچ دلیل خاصی مهریه‌اش را به اجرا گذاشته است. او مدتی را در زندان بوده و نهایتاً با فروش خانه پدری و پرداخت مهریه آزاد، در یک تاکسی تلفنی مشغول کار می‌شود. فیروزه دختری افغان ولی متولد ایران به همراه مادرش مسافر رسول می‌شوند تا به زاهدان بروند. فیروزه خودش را ایرانی می داند و نمی‌خواهد از ایران برود.
ذوالعلی با «افغانی کشی» تلاش کرده تا گوشه ای از رنج ها و مشکلات افغانستانی های آواره را به تصویر بکشد. واقعیتی که در جامعه ما جریان دارد و نمی توان از آن گریخت. مسأله ای که باید به شکل منطقی آن را حل کرد وگرنه با پاک کردن صورت مسأله یا گلایه و نق زدن بر سر موضوع های اجتماعی مشکلی حل نمی شود.
رمان افغانی کشی مورد استقبال افغانستانی های مقیم کرمان نیز قرار گرفته و از نویسنده این رمان تقدیر به عمل آورده اند.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *