پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سختی‌های زنان پس از طلاق

سختی‌های زنان پس از طلاق





۱۱ دی ۱۳۹۵، ۲۰:۰۰

سختی‌های زنان
پس از طلاق
سیمین سلطانی نژاد
طلاق شکستی است که در مسیر طبیعی زندگی زن و مرد اختلال ایجاد می‌کند؛ هر شکستی تبعات روانی خاص خود را دارد و این مساله در زنان و مردان تفاوتی ندارد با این وجود با توجه به ضوابط اجتماعی حاکم بر جامعه طلاق برای زنان آسیب‌های بیشتری به همراه دارد. زنان پس از طلاق دچار انزوا می‌شوند چرا که اشخاص فامیل و حتی دوستان به دلایل فرهنگی و باور‌های اشتباه از آنان دوری می‌کنند. آسیب‌های طلاق به دو بعد فردی و خانوادگی تقسیم می‌شود. ترس از تنهایی پس از طلاق احساسی است که زنان بیش از مردان ابراز می‌کنند. این ترس بیشتر ناشی از این نگرانی است که ‌آیا شریک زندگی دیگری خواهند داشت؟ ترس از اینکه نتوانند بدون یک مرد زندگی کنند و فرزندان خود را به تنهایی بزرگ کرده و شغلی بیابند و از نظر مالی خود و فرزندانشان را تامین کنند. این ترس‌ها ناشی از نگاه در زندگی فردی و اجتماعی است. زنان مطلقه گاهی با احساس گناه زیادی درباره متلاشی شدن خانواده دست به گریبان هستند. به اعتقاد برخی صاحب نظران مهم ترین احساسی که پس از طلاق در پدر و مادری که متارکه کرده‌اند پدید می‌آید احساس گناه و خیانت نسبت به خوشبختی فرزندان است. به علاوه بیم از آینده‌ای مبهم برای خود و فرزندان واکنش‌های گوناگونی را در آنان پدید می‌آورد و این وضعیت احساس گناه را افزایش می‌دهد. نبود همسر و تنهایی پس از طلاق موجب می‌شود که بیشتر زنان پس از جدایی به ناراحتی‌های روحی و جسمی دچار شوند و همچنان نیاز‌های عاطفی خود را در همسر سابق خود جست و جو کنند. کمبود معاشرت و تفریح‌ها به علت مسائل شهرنشینی در کلانشهر‌ها بر مشکلات عاطفی زنان می‌افزاید. البته مشکلات روحی پس از طلاق به مراتب بیش از صدمات جسمانی آن است. زن مطلقه فاقد شغل به علت نداشتن استقلال اجتماعی از پایگاه اجتماعی معینی برخوردار نیست و به خانواده پدر یا برادر وابسته است. یکی از مهم ترین مشکلات زنان پس از طلاق مساله اقتصادی است. این موضوع برای زنان کم سواد و فاقد مهارت به صورت حادتری جلوه می‌کند. واکنش اعضای خانواده نسبت به طلاق و جدایی متفاوت است. در برخی موارد آنان نگرانند عضو متارکه کرده خانواده از نظر اقتصادی و مالی به آن ها وابسته شود. طلاق می‌تواند می‌تواند وضعیت اقتصادی اجتماعی فرد مانند شغل او را نیز تحت تاثیر قرار دهد. از دیگر مسائل و مشکلات زنان مطلقه تهیه مسکن و مکانی برای زندگی است. دایره آسیب‌های فردی طلاق برای زنان بسیار گسترده است. انزوا و اختلال در هویت اجتماعی از آسیب‌های دیگر زنان طلاق گرفته است. طلاق شرایطی ایجاد می‌کند که به کاهش نفوذ اجتماعی و حتی تضعیف برخی موقعیت‌ها و فرصت‌های اجتماعی فرد منجر می‌شود. در برخی مواقع رفتار جامعه با زنان مطلقه به گونه‌ای است که آنان احساس می‌کنند دیگر جایی در جامعه ندارند. زن مطلقه نه در مقام یک مجرد است و نه در مقام یک متاهل. جامعه‌ی ما تعریف و جایگاه مناسبی را برای وی در نظر نمی‌گیرد و نگرش منفی نسبت به زن مطلقه وجود دارد. زنان مطلقه نسبت به مردانی که طلاق گرفته‌اند کمتر ازدواج مجدد می‌کنند.
از جمله علل اجتماعی این وضعیت وجود فرزندان، سن زن و تمایل نداشتن مردان برای ازدواج با زن مطلقه است. در فرهنگ ایرانی زنان مطلقه برای ازدواج از اعتبار کمتری برخوردارند و مردی که ازدواج نکرده است کمتر به سراغ آن‌ها می‌رود و در اغلب موارد مردانی که زنان خود را از دست داده‌اند به خواستگاری آنها می‌روند در این شرایط زن مطلقه دیگر نمی‌تواند آزادانه حق انتخاب داشته باشد و سطح توقعات او از طرف مقابل بسیار تنزل پیدا می‌کند و بسیاری از شرایط ناگوار را به اجبار پذیرا می‌شود زیرا در غیر این صورت برای همیشه تنها خواهد ماند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *