از زبان حضرت علی اصغر :
پدر بگو به همه این علی اصغر توست
و اینکه دست ندارد ؛بگو برادر توست
زنی به خواب من آمد که دست و پهلویش…..
بخش خواب مرا که شبیه مادر توست
دلیل گریه بی حد من عطش که نبود
برای معجر و حجب و حیای دختر توست
صدای صوت پیمبر شنیده شد از دور
و این صدا به گمانم صدایی از سر توست
به خون نشسته جوانی که غرق شمشیر است
گمان کنم که شبیه علی اکبر توست
بخواب ؛خاطرت آسوده و خیالت جمع
غمگین مباش که زینب هنوز خواهر توست
مهلا کریمی افشار