پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | گفتگو با ابراهیم حقیقی درباره گرافیک و تصویرسازی کتابهای درسی: تصویرسازی کتاب‌های درسی در دوره قاجار جامانده است

گفتگو با ابراهیم حقیقی درباره گرافیک و تصویرسازی کتابهای درسی: تصویرسازی کتاب‌های درسی در دوره قاجار جامانده است





۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱:۴۵

گفتگو با ابراهیم حقیقی درباره گرافیک و تصویرسازی کتابهای درسی:
تصویرسازی کتاب‌های درسی در دوره قاجار
جامانده است

سعید باباونه- آرش خاموش
«تصویرگری و گرافیک کتاب های درسی از دو زاویه مهم هستند. نخست این که می توانند قسمتی از بار آموزشی را به دوش بگیرند و ارتباط دانش آموز با متن و مفهوم را تسهیل کنند و دیگر اینکه بخشی از تربیت بصری جامعه را به عهده دارند. دانش آموزان خصوصاً در مقطع ابتدایی، ساعت های زیادی را با کتاب های درسی می گذرانند و کوچک ترین اتفاق در کتاب به مثابه آموزش برای نسل نوآموز است. دراین باره با ابراهیم حقیقی گفتگو کرده ایم. او معتقد است که آموزش و پرورش توجهی به هنر ندارد و تفکر حاکم بر کتاب های درسی قدیمی، ناکارآمد و غیرتخصصی است.
آیا کتاب های درسی می توانند به عنوان یکی از منابع تربیت بصری جامعه عمل کنند؟
حتماً می توانند، اما من هیچ گاه – نه زمانی که خودم درس می خواندم و نه وقتی به پسرم کمک می کردم تا تکالیف مدرسه اش را انجام بدهد- ندیدم که آموزش و پرورش در کتاب های درسی نگاهی به ارتقای سلیقه بصری دانش آموزان داشته باشد. تنها یکی – دو سال در دورانی که ما درس می خواندیم، کتاب های تاریخ و جغرافیا با قطع رحلی بزرگ و تصویرگری های زنده یاد پرویز کلانتری و آقای زرین کلک منتشر شد. می توانم بگویم واقعاً با این کتابها به این دو درس علاقه مند شدم. چرا که تصاویرش برایم جذاب بود. الان هم که آن کتاب ها را در تاریخ تصویرسازی ایران بررسی می کنیم جایگاه و مقام بلند مرتبه ای دارند. زمان دیگری هم بود که کتاب های درسی در انتشارات فرانکلین تولید می شد.
آقایان پرویز کلانتری، نورالدین زرین کلک، آراپیک باغداساریان، بهزاد گلپایگانی، زمان زمانی و سیدمحمد احصایی طراحی و تصویرگری کتاب ها را به عهده داشتند که همه از هنرمندان و طراحان و تصویرگران برجسته کشور بودند. اما کم کم دچار افت شدیم.
برای مثال وقتی کتاب های درسی بعد از انقلاب را با کتاب های داستانی ناشرانی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همان زمان مقایسه می کنیم، می بینیم آموزش و پرورش یک قافله عقب است و اصلا چیزی به اسم سلیقه و سواد بصری در کارهایش لحاظ نشده است.
دلیل این افت را چه می دانید؟
هنر هیچگاه برای آموزش و پرورش جدی نبوده است. زمان ما هم کلاس های نقاشی و موسیقی ساعت تفریح و وقت گذرانی تلقی می شد. معلم متخصص هنر وجود نداشت و بچه ها رها می شدند که بازی کنند، به شرطی که بی صدا باشند. اگرچه بسیاری از هنرمندان مهم امروز از آموزش هایی که در مقاطع پایین دریافت کردند به هنرستان راهنمایی شدند و از آنجا به دانشکده رفتند و طبعاً جلوتر از کسی بودند که در دانشگاه تازه با این مفاهیم روبه رو شده بود و در آن سن، الفبای بصری را می آموخت.
امروزه اینفوگرافی کاربرد وسیع و تنوع چشمگیری در جهان دارد و بار آموزشی مهمی را هم به دوش می کشد. اما در کتاب های درسی ما به ندرت از اینفوگرافی استفاده می‌شود و آن ها هم نمونه های شاخصی نیستند. دلیل آن را چه می‌دانید؟
به هیچ وجه حرفه ای و خوب نیستند. چرا که این ها را همان معلم و نویسنده ای که کتاب را می نویسد، بدون این که تخصص هنر داشته باشد، طرح می کند و هدفش هم صرفاً انتقال مفهومی است. می خواهم حرف شما را گسترش بدهم و به سوال اول هم اشاره کنم و بگویم نه تنها جای اینفوگرافی که جای تصویرگری خوب هم خالی است.
یک تصویرسازی خوب و امروزی از قصه های کتاب ها می تواند به انتقال مفهوم کمک کند. اما رفتار تصویرسازی کتاب های درسی در فضای کلیله و دمنه چاپ سنگی دوره قاجار باقی مانده. اکنون اینفوگرافی و تصویرسازی علمی با شاخه های مختلف در دانشگاه های جهان تدریس می شود، ولی در مملکت ما وجود ندارد.
یعنی جامعه هنری توانمندی ندارد که به خدمت کتاب های درسی در بیاید و تصویرگری و اینفوگرافی مناسب کار کند؟
ما هیچ وقت در این زمینه سفارشی ازآموزش و پرورش یا وزارت علوم نداشته ایم. به همین دلیل کسی هم علاقه مند نشده که در این رشته ها کار حرفه ای بکند و اگر کسی این تخصص را به دست می آورد، هم نمی توانست معیشتش را تامین کند. گرافیک حرفه ای متکی به سفارش است.
طراح گرافیک آنچه مورد نیاز جامعه است را تدریس و تحصیل می کند. مثل نقاشی نیست که هنرمند برای دل خودش کار کند. کسی نمی نشیند بدون سفارش دهنده فرمول فیزیک و شیمی را اینفوگرافی کند. کار باید خریدار داشته باشد و مهمترین سفارش دهنده هم می‌بایست این دو وزارتخانه باشند.
البته این را بگویم که چند ناشر خصوصی از جمله نشر طلایی وارد کار شده اند و کتاب های علمی و آموزشی تولید و نشر می کنند. من سال گذشته در داوری جشنواره کتاب برتر کودک و نوجوان با این ها آشنا شدم و از گرافیک و تصویرسازی شان حیرت کردم.
ابتدا تصور کردم کتاب های خارجی را اسکن و چاپ کرده اند، اما متوجه شدم کار خودشان است و برای اولین بار در ایران بی آن که کپی کرده باشند کارهای علمی با تقسیم بندی خیلی دقیق و هوشمندانه از گیاهان و حیوانات و نجوم و تاریخ ملل و چیزهایی از این دست انجام داده بودند. کتاب های بسیار خوب با چاپ های نفیس بودند. یکی از این کتاب ها که خیلی قطور بود؛ نزدیک به 30 نفر مولف و 10 تصویرگر، 10 سال روی آن کار کرده بودند.
بازهم بخش خصوصی دارد کم کاری دولت را جبران می کند. بار بخش دیگری از این کم کاری را هم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دوش می کشد؛ حتی درهمین سال هایی که افول کرده باز هم وضعش به مراتب از آموزش و پرورش بهتر بوده است. برای مثال تعداد عناوین کتاب های علمی کانون بیشتر از آموزش و پرورش است.
آقای کاظمی سالها در آموزش و پرورش مسئولیت داشته اند.
بله ایشان وضع مجلات رشد را هم خیلی ارتقا دادند و تصویرگران با استعداد و خوب را از دانشکده ها کشف می کردند و در گروه مجلات به کار می گمارند چرا که دلسوز کار بودند.
پس چرا وضع کتاب ها با حضور کسانی ماند آقای طلایی به سامان نشدند؟ یعنی ساختار آموزش و پرورش اجازه نمی دهد که هنرمندان کاری که در بخش خصوصی یا کانون می کنند را در آن جا هم انجام بدهند؟
دقیقا همین طور است؛ این ها را در آموزش و پرورش افراد دست چندم حساب می کنند. کلی تر بگویم، ما تصویرسازان و طراحان و هنرمندان همیشه دست چندم هستیم. اصلاً هنر دست چندم حساب می شود. شما بودجه های دولتی را ببینید؛ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودجه سینما ده برابر مجموع سایر هنرها است و مجموع بودجه سینما و تمام هنرها، چیزی نزدیک به یک چهارم بودجه ورزش است.
این مقدار چه طور می تواند برای این جمیعت عظیم هنرجو و دانشجوی هنر که به تولید خواهند پرداخت هزینه شود؟ این یعنی ندیده گرفتن کامل هنر الان به طور کلی از آموزش و پرورش حذف شده و در کل جامعه نادیده انگاشته شده است.
کتاب ها و تصویرگری هایشان چه قدر شبیه زندگی روزمره ما هستند؟
همیشه بخش های زیادی از کتاب های درسی بی ربط به واقعیت جامعه و زندگی روزمره بوده است. مثلا وقتی می خواستند حرف الف و سین را یاد بدهند ابتدایی ترین چیزی که به ذهن مولف رسیده بود، یعنی «اسب» را گذاشته بود. در حالی که بچه های ما اسب را جز در تلویزیون ندیده اند. الآن من خیلی با این ها سرو کار ندارم. اما یک مروری کردم، مثلا برای آموزش حرف گاف گرگ و گوزن را نوشته یا چیزهایی مثل مزرعه و گاو. چقدر از بچه های ما با این ها آشنا هستند؟ اگر آن زمانی که بعد از انقلاب کتاب های درسی را اصلاح کردند بخش هایی مثل آموزش راهنمایی و رانندگی را به کتاب ها اضافه می کردند امروز کسی برای گرفتن گواهینامه نیازی به آموزش آیین نامه نداشت و تنها آموزش عملی می دید. کتاب ها باید پاسخگوی نیازهای زندگی معاصر باشند. نمی گوییم گاو را از کتاب ها حذف کنند. اما نیاز امروز بچه های ما به رایانه و الکترونیک خیلی بیشتر است.
در این میانه نقش گرافیک و تصویرگری چیست؟
اول باید نیاز را بسازند؛ بعد هنرمندان حتما به نیازها پاسخ خواهند داد. کما اینکه انتشارات ساز و کار و انتشارات «طلایی» این نیاز را ساخته اید و با همکاری هنرمندان کتاب های خوبی را تولید کرده اند.
وضعیت مدیریت هنری کتاب ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
چیزی به اسم مدیریت هنری عملا وجود ندارد و حتی انتخاب تصویرگران هم درست و به جا نیست. بعضی شان دست های ضعیفی دارند. در صورتی که در نشر خصوصی هم مدیر هنری وجود دارد؛ هم تصویرگر خوب و قوی. ویراستاران هم به آن ها دیکته می کنند که چه می خواهند و این تعامل بین شان شکل گرفته.
از شما هیچ گاه برای مشاوره یا طراحی و تصویرگری کتاب ها دعوت شده است؟
حدود 12 سال پیش که در دانشگاه هنر تدریس می کردم و رشد هم خیلی خوب کار می کرد، چندین جلسه با سایر استادان برای سامان دادن به تصویرسازی های کتاب های درسی دعوت شدیم و جلسات متعددی داشتیم بعد هم چندین سال آقای مثقالی و بعضی همکاران دیگر به این جلسات رفته اند. اما نتیجه ای حاصل نشد که نمی دانم دلیلش چیست.
گویا کتاب های آموزش و پرورش در حال تحول هستند. شما به عنوان رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در آستانه این تحول پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش دارید؟
آموزش و پرورش باید شوراهای مشورتی با حرفه ای ها راه بیندازد و این شوراها دستورالعمل های اجرایی را تدوین کنند هر زمان شروع کنند دیر نیست. امروز اگر شروع کننده 5 سال بعد به کلاس پنجم ابتدایی رسیده اند حتما خیلی موفق تر از بچه های امروزه خواهند بود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *