پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ماجرای گم شدن سرباز 05 کرمان به روایت پدرش

ماجرای گم شدن سرباز 05 کرمان به روایت پدرش





۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۲۲:۵۲

ماجرای گم شدن سرباز 05 کرمان
به روایت پدرش

چند روزی است آگهی بالا را در گوشه و کنار شهر کرمان می بینیم که در آن خانواده ای از گم شدن فرزندشان خبر داده و از مردم درخواست کمک کرده اند. برای روشن شدن موضوع تماسی داشتیم با علیرضا شریعت نیا، پدر این جوان گمشده و یا به اذعان خودشان، سرباز فراری تا اطلاعات بیشتری را کسب کنیم.
پدر محمدرضا شریعت نیا سرباز گمشده پادگان 05 کرمان که اهل شوشتر از توابع استان خوزستان است، درباره این اتفاق می گوید: من 4 فرزند دارم و محمدرضا تنها پسر من است. او در حالی که 18 ساله بود و هنوز یک سال برای انجام خدمت سربازی، فرصت داشت، به اصرار خودش عازم خدمت می شود و برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان 05 ارتش در شهر کرمان فراخوانده می شود.
محمد رضا 19 مرداد سال جاری از خانه خارج می شود و روز بعد خودش را به محل خدمتش معرفی می کند. در دو روز اول هر روز با ما در تماس بوده و فقط اظهار دلتنگی می کرده اما صبح شنبه 23/5/95 هنگامی که او را برای نگهبانی درب آسایشگاه فرا می خوانند، بیماری کمر درد و سر دردش را که ناشی از دو تصادف در سال 94 بوده، مطرح کرده و مسئولین برای اطلاع از صحت و سقم و درمان، او را نزد مشاور و پزشک پادگان هدایت می کنند.
شریعت نیا ادامه داد: محمدرضا نزد دکتر از تصادف و جراحاتی مانند پارگی زانو، لکه خونی سرش و آسیب دیدن کمرش می گوید و پزشک پادگان برای اطمینان از صحبت های محمدرضا، با مادرش تماس می گیرد و همسر بنده هم حرف های او را تایید می کند و پزشک هم پس از معاینه بر سلامت جسمی او تاکید و منعی برای ادامه خدمت او نمی بیند، همانگونه که قبل از اعزام به خدمت کمیسیون پزشکی حوزه نظام وظیفه نیروهای مسلح، این موضوع را تائید و اعلام کرده بودند.
او اضافه کرد: به گفته مسئولان پادگان، احتمالا محمدرضا در ساعت 12 ظهر روز شنبه و در بازگشت از محل مشاوره و پزشکی به سمت خوایگاه، از زیر سیم خاردارهای اطراف پادگان متواری می شود.
وی گفت: از 23 مرداد تا 25 یعنی طی دو روز هرچه با پادگان تماس می گرفتیم تا از حال فرزندمان باخبر شویم، مسئولان به بهانه های مختلف از جمله اینکه محمدرضا به درمانگاه رفته، گم شدن او را برای جلوگیری از نگران شدن ما، مخفی نگه می دارند تا اینکه بالاخره در برابر اصرار و پافشاری های ما، ساعت 5/6 عصر روز دوشنبه 25 مرداد ما را از ناپدید شدن و فرار او آگاه می سازند.
پدر محمدرضا افزود: بعد از شنیدن این خبر دوبار به کرمان آمدیم و از همه جا پرس و جو کردیم اما کمتر اطلاعی از او به دست آوردیم، متاسفانه پادگان هم در قبال سربازان احساس مسئولیت نمی کنند و می گویند چون ما حق تیراندازی نداریم، مسلما او فرار کرده و ما مسئولیتی در مقابل او نداریم. به گفته علیرضا شریعت نیا همین عدم پاسخگویی ،آنها را بر این داشته تا از پادگان 05 کرمان به دادگاه نظام شکایت کنند.
وی ادامه داد: حال خانواده و بخصوص مادرش اصلا خوب نیست و از روزی که از این موضوع آگاه شدیم تا امروز، همه جاهایی را که ممکن بود از او خبری دریافت کنیم ، جست و جو کرده ایم اما هنوز تا این لحظه هیچ خبری از محمدرضا نشده است. از همه تقاضا دارم اگر کسی خبری یا نشانی از او به دست آورد ما را مطلع سازند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *