دیدار با قنبر جمشیدی مقنّی جوپار چاههای قنات؛ تکمههایی طلا بر قبای چرک تاب کویر
۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱:۴۰
دیدار با قنبر جمشیدی مقنّی جوپار
چاههای قنات؛ تکمههایی طلا بر قبای چرک تاب کویر
پیشینیان، اعتقادشان این بود که مقنی ها از جنس نورند. از نسل آفتاب. اعتقادشان این بود که روح مقنی ها به صفای باران است و به روشنی خورشید! بی راه هم نمی گفتند. مگر می شود در اعماق زمین و در تونلی که می رود تا به آب برسد، بی نور و روشنی پیش رفت. مگر می شود از نسل آفتاب نبود و عصاره خورشید را از اعماق زمین بیرون کشید و بر روی زمین تفتیده جاری کرد و ضامن بقای یک آبادی شد که بی آب وجود آن ممکن نبود.
قنات؛ اختراع کویر نشینان است. اختراع کسانی که از شرشر آبشارهای روان بر سینه کوه ها بی بهره اند. اختراع مردمانی که «عزم زندگی» داشته اند. مردمی که «نظام طبیعت» نتوانسته آن ها را«پایمال» خشونت خود کند. قنات اختراع کرمانیان است. حفر قنات هم به این راحتی ها نبوده. پیدا کردن منبع آب زیرزمینی، حفر چاه های متعدد و پیوند چاه ها به یکدیگر با کمترین درصد خطا کم از معجزه نیست. شاید به همین دلیل بوده که نیاکان ساده دل ما این کار را در توان بشر خاکی نمی دیده اند و این پیشه را به مردانی از نسل آفتاب نسبت می داده اند.
جوپار کرمان به خاطر قنات هایش معروف است. اگر از قبّه فیروزه ای که در مرکز شهر بنا شده و مردمانی را با باورهای بی آلایش آیینی به خود فرا می خواند و به قنوت وا می دارد، صرف نظر کنیم، قنات های جوپار در کشاندن گردشگر به این منطقه نقش پررنگی دارند. آن قدر نقش دارند که «آنتونی اسمیت»، جهانگرد انگلیسی را دوباره و سه باره به چوپار بکشاند و از خود بی خود کند. به گونه ای که خود را بی اختیار در آب قنات های جوپار بیفکند و جوپار را عشق اول و فراموش نشدنی خود اعلام کند.
آن قدر زیبا هستند که استاد باستانی پاریزی در وصف آن ها بنویسد:«میل چاه های قنات چون تکمه های طلا بر قبای چرک تاب کویرند.»
قنات هایی که قدمت شان به قرن ها می رسد. در طول این قرن ها مردمان دیگری از نسل آفتاب در نگاهداشت این قنات ها کوشیده اند. مردمانی که از بین این همه پیشه کم زحمت تر و پردرآمدتر به کار قنات، قناعت کرده اند. قنبر جمشیدی یکی از این مردان است که سال های عمرش اندک اندک به یک قرن نزدیک می شود.
این مقنی قدیمی 95 سال سن دارد. در جوپار رو به روی همان گنبد فیروزه ای منزلی خشت و گلی دارد. با الوند زندی(فعال حوزه قنات) به خانه اش می رویم. خانه ای به ظاهر محقر که درختان چنار کهنسال در مسیر در خانه تا اتاق چتر گسترده اند. به اتاق که می رسم پیرمردی را می بینم که روی تخت دراز کشیده است. گرد پیری سال هاست که بر سر و چهره اش نشسته و گردش گنبد کبود کمرش را خمانده است.
می نشیند. از هر دری سخن می گوید. از قنات هایی که رفته است. از کلنگ هایی که بر دیواره چاه ها فرود آورده است. پدرش هم مقنی بوده و چندی از خویشانش هم به این کار مشغول بوده اند. می آیم با او همکلام شوم که می بینم با الوند راحت تر است. رشته سخن را به او می سپارم و خودم گوشه ای می نشینم. آن چه را که فکر می کنم نیاز است روی کاغذی می نویسم به الوند می دهم. الوند هم سوالات من را می پرسد و هم خود سوالاتی را می افزاید که با صدای بلند باید از او بپرسد.
جمشیدی؛ می گوید:«همه قنات های جوپار را رفته ام و کار کرده ام. در قنات گوهر ریز هم خیلی کار کرده ام.»
این مقنی کهنسال می گوید که از بچگی کهکینی کرده ام. پدرم هم کهکین بود. داخل چاه رفتن آداب خود را داشت. طناب درست می کردیم. رکاب می زدیم و دست به ریسمان ته چاه می رفتیم. حالا این جا کهکین هایی که وزن کمتری داشتند، راحت تر می توانستند پایین و بالا شوند.
این مقنی کهنه کار در ادامه می گوید که مقنی گری؛ کار پر زحمتی است. من در طول عمرم همیشه کهکین بوده ام و دست به هیچ شغل دیگری نزده ام. برای خیلی ها کار کردم. یک نفر دستمزدم را می داد و 10 نفر نمی دادند. 35 سال در اسماعیل آباد کهکینی کردم و بعد برای ادامه همین کار به گوهرریز رفتم.
جمشیدی با توصیف منابع سرشار آب در مناطق کوهستانی جوپار می گوید که این کوه هزار، به همه آب می دهد. زمین های اطراف کوه ها را ما آدم ها سوراخ سوراخ کرده ایم تا آب بیرون بیاوریم. همیشه هم آب داشته ایم.
همین روستای عبدل آباد جوپار آن قدر آب داشته که می توانسته آدم را با خودش ببرد. آب عبدل آباد دو سه تا آسیا را می گردانده است.
جمشیدی می گوید که لایه روبی قنات هم یکی از کارهایی بود که ما باید انجام می دادیم. لایه روبی را از مظهر قنات شروع می کردیم و به سمت مادرچاه ادامه می دادیم. روزی فاصله سه تا چهار چاه را لایه روبی می کردیم.
مطالب مرتبط
سوگواری مردم بهرمان در منزل پدری آیتالله هاشمی رفسنجانی
موزه ریاست جمهوری رفسنجان؛ یادگار گران بهای سردار سازندگی
کرمان بر پشت اسب
کرمون گرام
روایت «پیام ما» از کلاسی که در جمعه تشکیل می شود زمزمه محبت
جازموریان
کرمان بر پشت اسب
دورهمی داستان نویسان استان کرمان در «دلفارد» و «جیرفت»
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان در حاشیه همایش دو روزه داستان نویسان استان کرمان در جیرفت: همایش داستان نویسان در جهت برنامه ارتقای فرهنگی است
کرمان بر پشت اسب
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید