پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سوگند نامه ی ایران دوستان من یک ایرانیم!

سوگند نامه ی ایران دوستان من یک ایرانیم!





۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ۲۳:۲۹

سوگند نامه ی ایران دوستان
من یک ایرانیم!

فرق طبیعت را با زباله دان می دانم.
می دانم که رودخانه وسیله ایاب و ذهاب زباله های من نیست.
می دانم که رودخانه شاهرگ حیات بخش کوهستان است.
من هنگام ترک طبیعت به پشت سر خود نگاه می کنم، مبادا زباله ای بر جای گذاشته باشم.
من به دوستان و هموطنانم که نسبت به پاک نگه داشتن طبیعت بی تفاوت اند، با لبخند تذکر می دهم.
من یک ایرانیم ، دوستدار طبیعتم. وقتی آن را ترک می کنم، نه چیزی به آن اضافه کرده ام و نه چیزی از آن کاسته ام.
من و عزیزانم در طبیعت به ستون یک و در یک راستا حرکت می کنیم تا کمتر خاک و گیاهان را لگدکوب کرده باشیم.
من سخاوت طبیعت را می فهمم، آنچه از او می خواهم به من خواهد داد: لذت، آرامش، شادی، زیبایی، سکوت
من طبیعت را میراث پدران و سهم فرزندانم می دانم.
می دانم یک کیسه پلاستیکی ِ کمتر در روز یعنی چه!
می دانم خرید در پاکت های کاغذی و چند بار مصرف یعنی چه.
می دانم کاغذ و پلاستیک و شیشه و فلز زباله نیستند.
می دانم که کاغذ بیشتر یعنی درخت کمتر.
می دانم که درخت کمتر یعنی پرنده کمتر، و می دانم آسمان بی پرنده یعنی چه!
من درس حفاظت از طبیعت را در مدرسه زندگی آموخته ام.
من یک ایرانیم ، صحنه پرتاب زباله از خودرو قلب مرا می آزارد. جاده ها و ریل های آلوده در دل جنگل، دلم را به درد می آورد.
من یک ایرانیم . من حق حیات را برای همه حیوانات و گیاهان محترم می شمارم، پس هیچ گاه و به هیچ بهانه ای در طبیعت، جان جانداری را نمی گیرم.
من عاشق خانه و خانواده ام هستم. پس هرگز خانه و خانواده پرندگان و حیوانات وحشی را نابود نمی کنم.
من یک ایرانیم ، من هنگام صعود، از رقص سبکبارانه پرنده شکاری در آسمان غرق لذت می شوم، پس زیستگاهش را تخریب نخواهم کرد.
من هنگام پیمایش دره ها از آواز آن سُهره رنگین بال مسحور می شوم، پس جوجه هایش را به خانه نخواهم برد.
من یک ایرانیم ، یک طبیعت گرد!
نابودی نسل یوز ایرانی، گور ایرانی و رو به زوال رفتن حیات وحش سرزمینم، قلب مرا می خراشد!
من یک ایرانیم ، من از شکار و شکارچی بیزارم.
من نیازی به گوشت قوچ و کبک و گراز وحشی ندارم. در شهر من به قدر کفایت گوشت سفید و قرمز موجود است.
من یک ایرانیم . من از تماشای جان کندن حیوانات وحشی لذت نمی برم.
من بر دیوار اتاقم هیچ عکسی ندارم که در آن، بر نعش گرازی ایستاده باشم.
من هیچ دم روباهی در خانه ندارم.
من یک ایرانیم . ردپای زباله را تا بلندترین قله ها و پست ترین دره ها و دورترین کویرها و انبوه ترین جنگل ها دیده ام و از خود پرسیده ام: جز انسان چه کسی به اینجا دسترسی دارد؟
من نمی توانم همه را اصلاح کنم. نمی توانم به همه تذکر بدهم.
اما از خودم شروع خواهم کرد.
از اصلاح خود.
بیایید پاسدار وطن باشیم.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

پساب‌ها، مشکل اصلی شهرهای ساحلی است

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان «نور»:

پساب‌ها، مشکل اصلی شهرهای ساحلی است

روزگار سپری‌شدهٔ مخمل‌

هنر مخمل‌بافی در ایران بیش از هزار سال قدمت دارد

روزگار سپری‌شدهٔ مخمل‌

عکاسی به قیمت جان پرندگان

«پیام ما» باید و نبایدهای فعالیت عکاسان و تصویربرداران در فصل زادآوری پرندگان را بررسی می‌کند

عکاسی به قیمت جان پرندگان

نگهبان باستان‌شناسی ایران

مراسم بزرگداشت «حکمت‌الله ملاصالحی»، باستان‌شناس پیشکسوت برگزار شد

نگهبان باستان‌شناسی ایران

آب کپرهای «زرآباد» را برد

امدادرسانی به مناطق سیل‌زده ادامه دارد، اما مردم می‌گویند کافی نیست

آب کپرهای «زرآباد» را برد

صدای ما را بشنوید

فعالان محیط‌زیست در «دادگاه بین‌ آمریکایی» از تأثیر تغییراقلیم بر زندگی مردم می‌گویند

صدای ما را بشنوید

حق ساخت‌وساز، بدون تعیین حریم وجود ندارد

مدیر سابق تماشاخانه «سنگلج»:

حق ساخت‌وساز، بدون تعیین حریم وجود ندارد

«گیتی آذرپی»، ایران‌شناس مقیم آمریکا درگذشت

«گیتی آذرپی»، ایران‌شناس مقیم آمریکا درگذشت

ریزش بخشی از دیوار مرمت‌شده شهر تاریخی «بلقیس»

مدیر پایگاه ملی میراث فرهنگی شهر تاریخی بلقیس اسفراین خبر داد

ریزش بخشی از دیوار مرمت‌شده شهر تاریخی «بلقیس»

برگزاری هفدهمین دوره «یادمان و جایزه معماری میرمیران»

برگزاری هفدهمین دوره «یادمان و جایزه معماری میرمیران»

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *