پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نگاهی کوتاه به مهم‌ترین قتل های سریالی از سال 59 تا کنون انتقام و تنفر، بیشترین انگیزه

نگاهی کوتاه به مهم‌ترین قتل های سریالی از سال 59 تا کنون انتقام و تنفر، بیشترین انگیزه





۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ۳:۱۸

نگاهی کوتاه به مهم‌ترین قتل های سریالی از سال 59 تا کنون
انتقام و تنفر، بیشترین انگیزه

وقتی به قتل‌های سریالی نگاه می‌کنیم، مهمترین وجه مشترکی که در آنها دیده می شود، انگیزه و روش قتل است. تقریبا در بیشتر این گونه قتل ها، وجود یک زن و مسمومیت و خفه کردن دیده می شود، که این خود انگیزه قاتل را که عمدتا انتقام و تنفر است را نشان می دهد. در زیر به چند مورد از این گونه جنایات می پردازیم تا شاید درس عبرتی باشد برای دیگران تا بدانند پایان قاتل، مرگ است.
خودکشی در زندان
مجید سالک محمودی را شاید بتوان قدیمی ترین قاتل سریالی ایران نامید که بین سال های 59-64 اقدام به حداقل 49 فقره قتل کرده است. این مرد با شورلت سبز رنگش، قربانیان خود را از میان زنان و دخترانی که گاهی فساد اخلاقی داشته یا فاقد آن بودند از تبریز،تهران و لواسانات به عنوان مسافر سوار می کرد و با طرح دوستی، آنها را به خارج از شهر می کشاند و بعد از آزار و اذیت، آنها را با طناب سفید خفه و اموال مقتولان را به سرقت می برد. این مرد انگیزه اش را از این قتل های خشن، جدایی از همسرش و انتقام از وی و زنان جامعه اعلام کرد.‹‹مجید سالک››پس از بازسازی صحنه های قتل، روانه زندان شد و در حالی که دوره محکومیتش را سپری میکرد تا به دار مجارات اویخته شود ساعت 21 و 30 دقیقه 8 خرداد 65 با بند پتو خودکشی کرد و پیش از مجازات به زندگی خود پایان داد.
خفاش شب
‹‹غلامرضا خوشرو›› 34ساله معروف به خفاش شب، پس از جدایی از همسرش در تهران به زادگاهش؛خراسان برگشت وپس از چند سال در یکی از روزهای سال71به تهران بازگشت و جرائم خود را با سرقت اغاز کرد.این مرد ابتدا خودرویی را دزدید و بعد با کمک مردی بنام‹‹علی›› با پوشش یکدست سیاه یه کمین مسافران می نشست و با ربودن زنان و دختران آنان را مورد ازار و اذیت قرار داده و پول و طلاهای انها را به سرقت می برد تا اینکه با شکایت چند زن با همدستش در تاریخ 5 تیرماه 76 در دام پلیس گرفتار شد و در بازجویی ها اعتراف کرد که به انگیزه فقر مالی و کمبود های عاطفی9 زن و دختر جوان را ربوده و پس از آزار و اذیت آنها را کشته و اجساد برخی را آتش زده است.به دنبال اعترافات وی و همدستش، محاکمه و ساعت 45/7 بامداد 22 مرداد 76 در ملاءعام در سه راهی المپیک به دار مجازات آویخته شدند.
عنکبوت آمد
‹‹سعید حنایی›› معروف به عنکبوت به حدی باهوش و خبره بود که هیچ رد پایی دال بر گناهکاری خود بر جای نمی گذاشت.او به مدت دقیقا یک سال یعنی در سال های 79 تا 80، 18 زن خیابانی را در مشهد به عنوان مسافر سوار خودروی خود کرده وپس از سرقت و آزار و اذیت آنها را خفه کرده و در میان چادرهایشان ملحفه پیچ کرده و در نقاط مختلف شهر رها می کرد.این مرد پس از دستگیری انگیزه خود را؛ تنفراززنان خیابانی و سرقت بیان کرد. مازیار بهاری مستندی با نام « و عنکبوت آمد» را درباره سعید حنانی و جنایات او ساخت. عنکبوت سرانجام، روز 28 فروردین سال81 در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.
قاتل زن و کودک
به دنبال کشف اجساد چندین زن و و کودک از اسفند ماه سال83 تا شهریور87 بهمن شیر آبادان و خرمشهر،جستجوی پلیس برای دستگیری این قاتل سریالی آغاز شد ویک زن که از دام قاتل سریالی نجات یافته بود توانست مشخصات وی را به پلیس بدهد که به این ترتیب متهم که سابقه شرارت داشت به همراه چند مرد دیگر دستگیر شد.
فرید بغلانی 40 ساله در جریان بازجویی خود گفت:پس از شناسایی هر قربانی او را تعقیب و پس از بیهوش کردن آنها را به بیابان کشیده و بعد از آزار واذیت آنها را،خفه و با دست و پای بسته وبا سرقت طلاهایشان آنها را رها کرده است. وی در 22 آبان 89 در زندان کارون اهواز اعدام شد.
ارابه ی کرم رنگ مرگ
مهین قدیری اولین زنی بود که جنایت های سریالی زنان را در تاریخ ایران بنام خود به ثبت رساند.او وقتی کودک بود مورد خشونت های خانوادگی قرار گرفت در 14سالگی به اجبار ازدواج کرد که ثمره آن دو دختر بود که یکی از آنها معلول ذهنی و شوهرش معتاد ولاابالی بود از این رو مجبور شد با داشتن 32 سال سن مشکلات زندگی را به تنهایی به دوش بکشد.این زن به دلیل اینکه 25 میلیون تومان بدهی داشت و مادرش ارثیه پدری اش را به وی نمی داد،از زن های سالخورده کینه به دل گرفت و نقشه قتل آنها را طراحی می کرد.او برای اینکه بدهی اش را بپردازد،تصمیم به قتل پیرزن ها گرفت و برای این کار در اطراف امام زاده ای درقزوین پرسه میزد و پیرزن هایی که طلا داشتند را شناسایی و با این ترفند که آنها شبیه مادر مرحومش هستند،می خواست تا اجازه دهد آنها را با رنوی کرم رنگ به منازلشان برساند.به این ترتیب در میانه راه با تعارف آبمیوه مسموم،آنها را بیهوش و بعد از سرقت طلا آنها را باروسری حفه کرده و در جوی آب می انداخت. او پس از دستگیری به قتل ها اعتراف کرد و در 29 آذر 89 در قزوین به دار مجازات آویخته شد.
تماس مرگبار
هنوز پرونده سیاه مهین مختومه نشده بود که کشف جسد سه زن به فاصله 13 خرداد تا مرداد ماه 88 در جاده ماهشهر-هندیجان ذهن همگان را به قاتل سریالی دیگری معطوف کرد.قاتل پس از ارتکاب به جنایت با پلیس تماس می گرفت و از کشف جسد ها خبر داد. ماموران با بررسی صدای قتل ها به یقین رسیدند که میان قتل ها و مرد تماس گیرنده رابطه ای وجود دارد.
در ادامه تحقیقات معلوم شد در حوالی کشف اجساد، مردی زندگی می کند که صدای وی با مرد تماس گیرنده با اپراتور پلیس مطابقت دارد.به این ترتیب وی به نام حکیم،روز10شهریور پارسال در ماهشهر دستگیر شد.این مرد پس از دو روز با آرامش و خونسردی به تشریح جنایات پرداخت.
حکیم انگیزه اش را مشکلات مالی و تنفر از زنان بیان می کند و می گوید: سه قربانی اش را به عنوان مسافر سوار کرده و در میانه راه با گرفتن پارچه آغشته به مواد بیهوشی، آنها را می ربود و پس از آزار واذیت آنها را خفه کرده و با بستن دست و پای آنها با طناب آنها را در جاده می انداخت و با چوبدستی محل آنها را علامت گذاری می کرد و وقتی با بوی تعفن، پس از چند روز رو به رو می شد به خاطر ترحم به قربانیان!با پلیس تماس می گرفت ومحل کشف اجساد را گزارش می داد.این قاتل روز16شهریور سال گذشته در جریان بازجویی دچار ایست قلبی شده وفوت کرد.به دنبال مرگ وی او ناگفته های قتل هایش را با خود به گور برد.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *