پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اندر حکایت عدم صعود مجدد مس کرمان به لیگ برتر مس و فوتبال آبگوشتی

اندر حکایت عدم صعود مجدد مس کرمان به لیگ برتر مس و فوتبال آبگوشتی





۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲۳:۳۵

اندر حکایت عدم صعود مجدد مس کرمان به لیگ برتر
مس و فوتبال آبگوشتی

یادش بخیر فصل 87-88 لیگ برترفوتبال ایران بود وکرمانی ها تو ایران آقایی می کردند و در حضور تیم های قدری چون پرسپولیس و تراکتور سازی و سپاهان به مقام سوم لیگ دست یافتند.چه دورانی بود اون روزها.همه فکر می کردند قطب جدیدی در فوتبال ایران متولد شده که هم پای تیم های تهرانی و اصفهانی و تبریزی،پیش خواهد آمد و غروری زیبا به ایران و جنوب ایران می بخشد و بعد از آن چه با ابهت ترشدیم که با تیم نارنجی پوش شهرمون به مرحله دوم قهرمانی باشگاههای آسیا رفتیم و شاید اگردر این مرحله به تیم وطنی ذوب آهن در اصفهان بر نمی خوردیم و با آن تک گل بازنده نمی شدیم، شاید تیم کرمانی کاری می کرد کارستان. اما چه زود همه چیز بر باد رفت و از آن تیم خوب کویری ایران، فقط خاطره اش ماند و دیگر هیچ. اگر سال 85 نادر دست نشانی در کار نبود و همت بچه های آن دوره که ما لیگ برتر را لمس کنیم و لذت حضور در بالاترین رده فوتبال ایران را بچشیم، امروزه خوشحال بودیم که تیم های استان کرمان در میانه های جدول دست وپا می زنند و کلاه مان را به هوا پرت می کردیم که هورا هفتم شدیم. اما نادر دست نشان این کار را نکرد و ما را لیگ برتری کرد.مگر باورمان می شد، بعد از این قراره تیم های بزرگی مانند پرسپولیس و استقلال به کرمان بیایند وبعد ازمرحوم ناصرخان حجازی و تیمش، شهرداری کرمان، که با استقلال تهران درجام حذفی مسابقه داد، حالا می توانیم بازیکنان بزرگ ایران را از نزدیک ببینیم، خلاصه لیگ برتری شدیم و ورزشگاه بزرگ امام علی ساخته شد و تیم های بزرگ به کرمان آمدند و استادیوم جدید شهرمان لبریز از تماشاگرانی شد که به عشق فوتبال و تیم شهرمس کرمان، ساعاتی فارغ از مشکلات سخت زندگی ها، به آنجا می آمدند و با برد تیم خندیدند و با باخت تیم گریه کردند و سوختند و سوزاندند.
اما چه زود آن دوران گذشت وفصل مرگبار سقوط در سال 92 رسید. سالی که تمام رویاها و ادعاهای کرمان و کرمانی به باد رفت و از آن تیم بزرگ با بازیکنان بزرگ تری مثل مهدی رحمتی و پیروز قربانی و فرزاد آشوبی و ادینهو و مهدی رجب زاده و مهرداد پولادی و امیرحسین صادقی و مربیان بی بدیلی مانند قلعه نوعی و بلاژویچ، تیمی ماند با فوتبالی که شبیه فوتبال هم نیست.فصل 91-92 بود که تیم را به افرادغیر بومی و بی مسئولیتی سپردند که بجز جیب خود و منافع شخصی شان، به هیچ چیز دیگری فکر نکردند.
دوستانی که در مرکز نشستندو تیم را همانجا بستند و هرچه بلا بود بر سر این تیم بی صاحب آوردند، از مربی ای که هنوز پایش به کرمان نرسیده، عطای حضورش را به لقایش بخشید تا خراب کاری‌های آقایان که از همین جا شروع شد، بودجه ناچیز را برای بازیکنانی خرج کردند که فقط زمین را با قدم هایش متر می کردند، باید شوت زدن را یادش می دادی، فوتبال را با ماهی گیری اشتباه گرفته بودند و بطور کلی میتوان گفت ورزش کار نبودند چه برسه به فوتبالیست. روند رو به نزول و دوران افول مس از همان سال شروع شد.اشتباه پشت اشتباه، کوتاهی پشت کوتاهی، اهمال کاری های ادامه دار و هزاران هزار کوتاهی از طرف مسئولان وقت که منجر به سقوط بی برگشت به لیگ دسته اول ایران شد. فصل 93-94 مس با تلاش خود بچه های بومی کرمان مثل حسینخانی و زنده روح و ملکی تا مرحله حدفی بالا آمد اما بازهم همان مسائل حاشیه ای که گاه و بی گاه از سوی افرادی خارج از استان بخصوص از خطه سبز شمال برای این تیم بوجود آمد و به همراه حریفی سخت کوش از جنوب ایران، دست به دست هم داد تا اجازه صعود به لیگ برتر برای مس صادر نشود.بازی‌های آن فصل تمام شد و اکبر میثاقیان جایش را به مربی موفق مس رفسنجان یعنی وینگوبگوویچ داد و خودش با کلی سر و صدا و به همراه جمعی از بازیکنان مطرح تیم مس کرمان راهی تیم متمول خونه به خونه شد. وینگو آمد تا شاید اشتباهات اکبرآقا را تکرار نکرد و تیم را به لیگ برتر ببرد.اما انگار نه انگار که قرار است اتفاقی بیفتد.
از همان آغاز لیگ مشخص بود این تیم برای لیگ برتر بسته نشده و ظرفیت صعود را ندارد.بارها هم گفتیم و نوشتیم اما چه سود و چه حاصل؟ تیم با بودجه ای خوب ومیلیاردی و با بازیکنانی نه چندان مطرح استارت خورد.نتایج سینوسی این تیم حسابی همه را کلافه کرده بود و بعد از هر برد کادر فنی باد به گلو می انداختند که تیم ما را تازه از این به بعد ببینید و هفته بعد می شد و نتیجه بدی دیگر که به گردن زمین فوتبال و داور و تماشاگران می افتاد.خسته شدیم از این همه دروغ که مسئولان می گویند.
دوستان خانه از پای بست ویران است، اگر اکبر میثاقیان خوب بود چرا انتهای فصل قبل اخراجش کردید و اگر بد بود چرا مجددا تصمیم به برگرداندن او با آن همه جنجال و حاشیه گرفتید؟ مگر مصداق ضرب المثل معروف را که خطا کرده را باز آزمودن خطاست، فراموش کرده اید؟ فصل قبل نیزهمین اشتباهات مضحک را کردند و ابتدا وینگو را آوردند اما به فاصله 10 روز بعد و همزمان با تغییرات مدیر عاملی مس، جایش را ناگهان به میثاقیان داد.این همه تغییرات بی حساب و کتاب و رفت و آمدهای زیاد و دو دستگی در میان مسئولان و مدیران و تماشاگران وحتی لیدرهای تیم باعث این بی درو پیکری فوتبال کرمان و در صدر آنها مس گردید. اگر قرار بود به لیگ برتر صعود نکنیم و جز 5-6 تیم باشیم، همان وینگو با بازی های محتاطش که بود، چه نیازی به این همه سروصدا و حواشی بود که اکبر را برگرداندید؟حواشی که همانند فصل قبل نساجی مازندران، این بار از سمت یک تیم دیگر شمالی یعنی خونه به خونه بابل، روانه تیم مظلوم مس شد.
دوستان، آقایان لطف کنید خون به جگر این همه مردم کرمان نکنید، اگر نگران پول هایتان هستید که الکی در فوتبال خرج می شود، همین امروز تیم را منحل کنید و خیال همه را راحت. آن وقت با خیالی آسوده به کارهای عقب مانده تان برسید!! ولی اگر واقعا دلسوز ورزش این شهر و دیار هستید و به تماشاگران و علاقمندان فوتبالی کرمان احترام می گذارید، از همین امروز دست به کار شوید و با دیدی باز و مشورت از اهالی خبره فوتبال، تیم را بازسازی کنید. این تیم احتیاج به خون و حیاتی تازه دارد.بالای سر تیم کسی باشد که حاشیه ساز نباشد.
اگر قراراست با میثاقیان ادامه دهیم، همین امروز شروع کنیم و اکبر خان هم کمی از حواشی اطراف تیمش بردارد و گرنه فوتبال آبگوشتی اش همین است و اگر بنا براین است که سرمربی تیم عوض شود که به عقیده شخصی نویسنده هم باید عوض شود، سرمربی بیاوریم که بهتر و جوانترباشد وعرق تیمی داشته باشد.سال آینده با حضور تیم های گردن کلفتی مانند ملوان بندر انزلی، راه آهن و غیره، کار به مراتب از امسال هم دشوارتراست، بخصوص وقتی از گوشه وکنار شنیده می شود که سال آینده قرار است دو تیم به لیگ برتر صعود کند که اگر اینچنین باشد و وضع تیم مس به روال سال های اخیر، که همین الان باید فاتحه حضور در لیگ برتر را برای همیشه خواند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *