پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | جهان را چه کسی نجات داد؟

جهان را چه کسی نجات داد؟





۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۲۲:۱۷

جهان را چه کسی نجات داد؟

جنگ سرد از همان آغاز تا امروز تاثیرات زیادی بر زندگی تمام ساکنین جهان گذاشت و دقیقا از همان روزی که نبردهای تسلیحاتی و تبلیغاتی بین دو قدرت شرق و غرب آغاز شد زندگی همه‌ی ما و پدران‌مان وارد فاز دیگری شد، تا جائی که انقلاب‌ها و کودتا‌ها و تغییرات سیاسی در کشورهای مختلف دقیقا به واسطه‌ی همین جنگ به راه می‌افتادند و آمریکا هم طبق عادت دیرینه‌ی خودش وآموزه‌های انگلستان از هیچ قتل و کشتاری در کودتا‌ها و دخالت‌های غیر مستقیم‌اش در کشورهایی که احتمال تغییر دولت در آنها می‌رفت و این خطر بود که گرایشات چپ و مارکسیستی در آن کشور به قدرت برسند فروگذار نمی‌کرد و مثل شیلی خطرناک‌ترین و خونخوارترین قاتل‌ها را پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌کرد تا به هر حربه‌ای که شده‌ جلوی گرایشات چپ دولت آن کشور را بگیرد حتی اگر هزینه‌اش کشته شدن و به خاک و خون کشیدن چندصدهزار نفر از اهالی آن کشور باشد. برگردیم سر مساله‌ی نجات جهان از آنجا که آمریکا اولین و تنها کشوری است که از سلاح هسته‌ای استفاده کرده است همیشه این نگرانی برای اهل اندیشه وجود دارد که مبادا آن اشتباه را تکرار کند و مبادا که کشوری با وی مقابله به مثل کند بگذارید ماجرای نجات جهان را روایت کنم و مردی که جهان را نجات داد: نه! اشتباه نکنید این فرد نه یک سیاستمدار بود و نه سازمان بین‌المللی. برای اینکه این مطلب را شروع کنیم باید داستان را از اول مرور کنیم و به تاریخ اول سپتامبر سال ۱۹۸۳ برگردیم:
اول سپتامبر سال ۱۹۸۳ بود و جنگ سرد بین ابرقدرت‌های جهان -شوروی و آمریکا- با شدت تمام دنبال می‌شد. یک هواپیمای خطوط هوایی کره از فرودگاه جان اف ‌کندی نیویورک به مقصد سئول کره جنوبی حرکت می‌کرد. در نیمه راه ، هواپیمای مسافری به اشتباه وارد حریم هوایی شوروی شد. جت‌های روسی به این هواپیما نزدیک شدند. خلبانان جت‌های روسی نمی‌دانستند که هواپیما حاوی مسافرهای عادی است ، آنها به هواپیما اخطار کردند که اگر خودش را معرفی نکند ، به آن شلیک خواهند کرد ولی در نهایت پاسخی دریافت نکردند. گفته می‌شود در واقع پرسنل پرواز هواپیما اخطار جنگنده‌های روسی را دریافت نکرده بودند ، البته تا به امروز تئوری‌های زیادی در این مورد وجود دارد.
یک ساعت گذشت و جت‌ها همچنان ، هواپیما را همراهی می‌کردند تا اینکه از مقامات روسی دستور رسید که هواپیما نابود شود. این کار انجام شد و در نتیجه ۲۶۹ مسافر کشته شدند. بعد از اینکه همه متوجه فاجعه شدند ، مقامات روسی سعی کردند عمل خود را توجیه کنند ولی رونالد ریگان رییس جمهور وقت آمریکا روس‌ها را بربر دانست و کار آنها را «جنایتی علیه بشر که نباید فراموش شود» تلقی کرد. تنش بین ابرقدرت‌های به حداکثر خود رسیده بود و نظامیان هر دو جبهه در حالت آماده‌باش نظامی قرار گرفته بودند. در یک شب سرد در ۲۶ سپتامبر سال ۱۹۸۳ ، استانیسلاو یوگرافوویچ پتروف – یک سرهنگ دوم نیروهای موشکی استراتژیک- سر کارش بود او به جای همکارش که به علتی نتوانسته بود در محل کار ظاهر شود ، پست می‌داد و آسمان شوروی را پایش می‌کرد. کمی از نیمه‌شب گذشته بود که پتروف هشداری از یک کامپیوتر گرفت: یک موشک اتمی از سوی آمریکا شلیک شده و مقصدش مسکو است. پروتکل نظامی از پیش تعریف‌شده روس‌ها در چنین شرایطی این بود که همه سلاح‌های اتمی برای انجام یک ضد حمله به صورت سریع و آنی فعال شوند و پس از آن به مقامات نظامی و سیاسی اطلاع داده شود.
صدای آلارم‌ها در پناهگاهی که پتروف در آن بود به گوش می‌رسید و نورهای قرمز به نشانه شناسایی موشک اتمی آمریکایی‌ها به وسیله ماهواره‌های روسی همه جا روشن بودند.
ولی پتروف حس می‌کرد هشدار کامپیوترها درست نباشد ، او فکر کرد که اگر آمریکا واقعا قصد حمله به شوروی را داشته باشد از همه موشک‌هایش استفاده می‌کند و با پرتاب صرفا یک موشک ، فرصت ضدحمله را به روس‌ها نمی‌دهد. لحظاتی بعد استرس در پناهگاه بیشتر شدو همه افسرها در تشویش بودند چرا که کامپیوترها ، موشک‌های دوم ، سوم ، چهارم و پنجم را هم شناسایی کرده بودند. پتروف دو راه پیش رو داشت : به غریزه‌اش اعتماد کند و همه اخطارهای کامپیوترها را ناشی از اشتباه آنها بداند و یا طبق پروتکل نظامی ، سیستم موشکی شوروی را فعال کند و آغازگر جنگی شود که بی‌شک موجب مرگ میلیون‌ها نفر می‌شود. پتروف کار اول را انجام داد. با گذشت دقایقی معلوم شد که حق با پتروف بوده است. همه اینها ناشی از خطای کامپوتر و نقص در یک قطعه چند دلاری بود. پتروف حالا یک قهرمان بود ، او از جنگ اتمی پیشگیری کرده بود، افسران دور و برش، تصمیم شجاعانه او را ستودند.
ولی مقامات کرملین اینگونه فکر نمی‌کردند ، او به هر حال از پروتکل نظامی تخطی کرده بود ، اگر تصمیم او اشتباه از آب در می‌آمد ، جان میلیون‌ها نفر از شهروندان شوروی را به خطر می‌انداخت. بنابراین تصمیم گرفته شد که پتروف به بازنشستگی پیش از موعد برود ، با حقوقی حدود ۲۰۰ دلار در ماه! تا سال ۱۹۸۸ به خاطر حفظ اسرار نظامی کسی از تصمیم قهرمانانه پتروف آگاه نشد ، در این زمان یکی از افسران حاضر در آن پناهگاه کتابی در مورد واقعه نوشت و همه چیز را توضیح داد. قرار است در سال ۲۰۰۸ مستندی با عنوان «مردی که دنیا را نجات داد» ساخته شود. هیچ کس نمی‌داند که اگر پتروف ،آن افسر ۴۴ ساله‌ ،آن شب در آن پناهگاه نبود ، چه اتفاقی می‌افتاد و باز کسی نمی تواند حدس بزند اگر همکار آقای پتروف آن روز در شیفت خودش حاضر می‌شد چه تصمیمی می‌گرفت ولی مسلم است که پتروف بیشتر از هر شخص دیگری باعث نجات جان انسان‌ها شده است. شاید اگر ان تصمیم پتروف نبود، الآن زندگی ما شکل دیگری داشت و شما داشتید اخبار دیگری را در روزنامه می‌خواندید و یا شاید اصلا هیچ‌کدام از ما وجود نداشتیم و نسل بشر به لطف دو ابر قدرت منقرض شده بود)
منبع/ http://maltastar.com

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر