او «ژیلا کریمی»ِ باستانشناسیِ ایران بود
خواب شبهای پرستاره کنتس باستان شناسیِ ایران
در را که باز کرد، زنی را دیدم با چشمانی روشن، قدی بلند، با پیراهن و دامن شیک سورمهای رنگی برتن. لحن جدیای داشت و مصمم و قدرتمند مینمود. به قول «حمیده چوبک»، باستانشناس و دوست دیرینش «کنتس» بود
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۰:۰۰
در را که باز کرد، زنی را دیدم با چشمانی روشن، قدی بلند، با پیراهن و دامن شیک سورمهای رنگی برتن. لحن جدیای داشت و مصمم و قدرتمند مینمود. به قول «حمیده چوبک»، باستانشناس و دوست دیرینش «کنتس» بود. میدانستم که سخت بیمار است. سرطان بر جانش هجوم آورده بود، اما نشانی از درد در روح و روانش دیده نمیشد. با تأمل حرف میزد، اما در میان خشکی کلامش، گاهی شوخطبعی ظریفی آرام میسرید. او «ژیلا کریمی»ِ باستانشناسیِ ایران بود که بعدها به دلایلی که هرگز نخواست در موردش صحبت کند، پژوهشگر دایرهالمعارف بزرگ اسلامی شد. عجیب بود، بیش از آنکه دربارۀ خاطراتش از دایرهالمعارف بگوید، از دوران باستانشناسیاش داستانها داشت. به قول صادق هدایت «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد.» او دربارهۀ ترک جایی که دوست داشت و حفاریهایی که برعهده داشت به هیچکس هیچ نگفت.
در دیدارمان او را زنی دیدم، سخت کوشا با خانهای غرق گل و پنجرهای رو به آفتاب. بازنشستگی و بیماری حریفش نشده بودند و هنوز هم داشت روی ترجمۀ کتابی به زبان انگلیسی بهنام «تاریخ هنر» کار میکرد که بخشی از آن مربوط به تاریخ هنر ایران بود.
بهسختی اما با هیجان، شمارهای از دایرهالمعارف را آورد که در آن دربارۀ خاندان ابوطاهر و ابوزید کاشانی نوشته بود. دو مردی که با هم در کاشیسازی مساجد و امامزادههای کاشان نقش اساسی داشتند. او ده سال عضو شورای عالی علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بود. زندگیاش را گذاشته بود روی کاشی و سفال. کتاب «مقدمهای بر هنر کاشیکاری ایران» همراه با «محمدیوسف کیانی» و «عبدالله قوچانی» یادگار اوست و بعد هم کتاب «هنر سفالگری دوره اسلامی ایران» که آن را با همکاری «محمدیوسف کیانی» نوشت و سرانجام «گلستان خیال» را. شاید برای همین هم بود که «مهرداد ملکزاده»، باستانشناس در روزی که پیکرش را روبهروی موزه ملی ایران گذاشتند؛ از تبحر بیحد او در شناخت سفال و کاشی یاد کرد. ژیلا کریمی از پیش از انقلاب کار آمادهسازی موزۀ اسلامی را آغاز کرده بود و به گفتۀ خودش آنچه امروز در موزۀ اسلامی به نمایش درآمده ماحصل تلاشهای او در آن روزهاست. ریاست موزۀ اسلامی در دورهای برعهدۀ او بود. آن روز در خانهاش بودیم که «مهرداد اسکویی»، عکاس و فیلمساز دوربینش را بالا آورد تا در قابی چهرهاش را ثبت کند و او شکایت از زمانه برد که در روزگار پیری چرا؟ به او گفتیم هنوز هم معرکهاید؛ و واقعاً هنوز هم معرکه بود، هیچکدام از ما زنان نباید فراموش میکردیم، آن روزهایی را که با وجود تسلط فضای مردسالارانهی بعد از انقلاب او ایستاد و خواست: «دانش من به اندازهای است که باید سرپرست گروه باستانشناسی شوم. چرا چنین نمیکنید؟» او از جمله زنان برابرخواه زمانهٔ خود بود که به درستی تأکید داشت باید فردی که تبحر در علم باستانشناسی دارد و مدیریت میداند، سرپرست گروه شود و این ربطی به جنسیت ندارد. پس او توانست از اولین زنان ایرانی باشد که ریاست هیأت باستانشناسی قلعۀ پرتغالیهای هرمز را به عهده میگیرد: «شاید من اولین هیأتی بودم که به سرپرستی یک زن به دورترین مناطق ایران میرفتم و بیشتر اعضای هیأت من هم زنان بودند، خانم چوبک بود، خانم دانشپورپرور بود و آقای مرتضایی و چند نفر دیگر…» ژیلا کریمی پس از کاوش موفق قلعۀ پرتغالیها به کاوش محوطۀ حریره کیش اعزام شد و هم او بود که مسجد بزرگ کیش را بههمراه همکارانش از زیر خاک درآورد و یکی از مهمترین کاوشهای ایران را، آنهم در روزهای گرم تیر و مرداد به نتیجه برساند. کنتس گفت برایمان چای بیاورند و از جوانان پرسید که این روزها چه میکنند؟ هنوز وطنپرست هستند یا نه؟ هنوز پژوهش میکنند یا نه؟ یاد روزهای اول انقلاب کرد؛ میگفت وقتی به ما گفتند مقنعه بگذاریم خیلی قیافههایمان عوض شد. گاهی همکارانمان ما را نمیشناختند. او اما تاب آورد همچون بسیاری زنان دیگر. روزهایی را به یاد آورد که برای حفاری الموت اعزام شده بود. روزهایی که در راه، دشتها و کوههای استوار را میدید. گفت من ایران زیبا را آنجا دیدم با شبهایی که ستارههایش میدرخشید. قرار بود که با هم همراه حمیده چوبک به الموت برویم اما زمانه هر سۀ ما را جلوی موزۀ ملی ایران کشاند که در یاد او حمیده چوبک بگوید: «ژیلا کریمی سردار باستانشناسی ایران بود» و من دربارهاش بنویسم و فیلم بگیرم
برچسب ها:
مطالب مرتبط
کارشناسان میگویند، بخشهای مختلف دخیل در مدیریت انرژی باید به فناوری روز مجهز شوند
دانش انرژی بهروز شود
خاموشکردن آتش کوههای «کانیگشه» کامیاران، جان جنگلبان کردستانی را گرفت
آتش به جان جنگلبان افتاد
گفتوگو با «حمیدرضا نعیمی» کارگردان و نویسندۀ تئاتر دربارۀ رویکرد وزارت فرهنگ و ارشاد در دولت چهاردهم
راه تعامل را باز کنید
کمبود حقابه، کاجها را دچار آفت سوسک پوستخوار کرد
درختان سوخته و تشنۀ چیتگر
آقای پزشکیان! احترام میهمان را نگه نداشتند
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان: از ابتدای امسال تا اواخر تیرماه، ۵۹ مورد آتشسوزی در بیش از ۵ هزار و ۳۰۰ هکتار از مناطق حفاظتشده رخ داده است
جنگلهای خوزستان زیر تازیانۀ آتش
صاحبنظران یکصدا بیان میکنند که سیاستهای آبی سازهمحور در کشور باید تغییر کند
آقای پزشکیان! آب را دریابید
با وجود تأکید رئیسجمهور به عدم هرگونه جابهجایی مدیران و تصمیمگیری مدیریتی در اصفهان، مدیران بهدنبال تغییر در مدیریت یکپارچۀ یکی از مناطق محیطزیست هستند
خطر تکهپارهشدن مدیریت «دنا»
دیدگاه کارشناسان دربارۀ ابعاد سیاسی و اجتماعی مدیریت منابع آبی کشور
وزارت نیرو، «سیاست ساز» یا «سیاست باز»
مناقشه میان محیطزیست و مدیران استانی چهارمحالوبختیاری بر سر آبگیری سد «باباحیدر» بالا گرفته است
نوشیدن آب از زبالهدان؟
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- قانون جدید اجاره ۱۴۰۳
- درایر کمپرسور چیست ؟ نحوه عملکرد و وظیفه آن
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید