ایران درّودی، نقاش نامدار صبح دیروز جان سپرد
قلب «ایران» از حر کت ایستاد
آرزوی ایران درودی برای راهاندازی موزه نقاشی، پس از وعدههای بسیار مسئولان محقق نشد
۸ آبان ۱۴۰۰، ۰:۳۲
|پیام ما| قلب «ایران درودی» صبح دیروز، هفتم آبان از حرکت باز ایستاد. او نقاشی نامدار و عاشق سرزمینش بود که تمام آرزویش راهاندازی موزه نقاشی بود اما با وجود وعدههای بسیار مسئولان شهری و میراثی، این کار انجام نشد و پس از تحمل سه ماه بیماری، در 85 سالگی جان سپرد. ایران درودی متولد ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ بود؛ نقاشی که روزی «سالوادور دالی»، «آنتونیو رودریگز»، «آندره مالرو»، «فرانک الگار» و «ژان کوکتو» او را ستوده بودند و احمد شاملو، شاعر نامآشنا، او را صورتگر «آزادی» خوانده بود.
ایران درودی را که طغیان نور از مهمترین عناصر در نقاشیهایش بود، بانوی نور و بلور میخواندند. او در دانشکده عالی هنرهای زیبای پاریس، مدرسه لوور پاریس در رشته نقاشی و رشته تاریخ هنر دانشکده سلطنتی بروکسل تحصیل کرده بود. در طول حیاتش 64 نمایشگاه انفرادی در سراسر جهان برگزار کرده و در بیش از 250 نمایشگاه گروهی شرکت کرده بود. از سال ۱۳۴۳ عضو کنگره بینالمللی هنرمندان و منتقدان ریمنی، ووکیو و سان ماریو ایتالیا بود و از سال 1346 تا 1351 80 فیلم مستند برای شناسایی هنر، برای تلویزیون تهیهکنندگی و کارگردانی کرده بود. در سال ۱۳۴۷ فیلم مستند بیینال «ونیز» را در مدت زمان ۵۵ دقیقه کارگردانی کرد و از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ استاد مدعو دانشگاه صنعتی شریف برای تدریس تاریخ و شناسایی هنر محسوب میشد. ایران به زندگی امیدوار بود و میگفت که از مرگ هراسی ندارد. شهریور ماه وقتی به کرونا مبتلا شد و پس از بستری شدن در بیمارستان و گذراندن دوران نقاهت، برای ادامه مراحل درمان به منزل انتقال یافت، گفته بود: «بار دیگر مرگ را شکست دادم». خبر درگذشت ایران درودی اما صبح دیروز در صفحه رسمی این هنرمند منتشر شد و در پی آن سیل پیامهای تسلیت مسئولان روان شد.
همه بدعهدیها و همه آرزوها
خانه ایران درودی که هم نقاش و هم کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد رشته تاریخ هنر بود، در خیابان نظامی گنجوی تهران، اولین خانهای بود که برای حفظ میراث ناملموس شهر، از سوی سازمان میراث فرهنگی پلاک ماندگار گرفت. آرزو داشت همین خانه موزه او باشد. ایران ۱۹۵ تابلویش را به مردم بخشیده و امیدوار بود تا پیش از مرگ در موزهاش نصب کند. اردیبهشت 96 وقتی پلاک ماندگار را بر سر در خانه او نصب میکردند گفته بود: هرچه داشتم بخشیدم، ادامه داد: من حتی خانهای را که در فرانسه داشتم، فروختم تا صرف ساخت موزهام کنم. خانهای هم که اکنون در آن زندگی میکنم، موزه خواهد شد تا مردم بیایند و جایی را که من در آن زندگی و نقاشی کردهام، ببینند. دلم میخواهد وقتی از این خانه بیرون میروید به خودتان بگویید، کسی را دیدیم که گفت «یکی از خوشبختترینهای روی زمین هستم». اما موزه دست آخر به راه نیفتاد. بعد از ده سال وعدههای بیسرانجام، موزه ایران درودی شهریور ۱۳۹۵ در محله یوسفآباد کلنگزنی شد. نقشه موزه را جهانگیر درویش، معمار ورزشگاه تختی به او هدیه کرده. قرار بود که او با هزینه شخصی این موزه را بسازد و آن 195 تابلوی نقاشی را خودش به دیوارها نصب کند اما صدور مجوزها گرفتار بروکراسی اداری شد و عوض شدن مدام مدیران.
درودی یک سال پیش درباره بیسرانجامی موزه به ایسنا گفت: «متاسفانه تا آخرین روزهای سال گذشته (98) منتظر دریافت مجوز ساختمان موزهام بودم که سرانجام پس از پنج سال انتظار داده نشد و کرونا اوج گرفت. در این مرحله تصمیم گرفتم مجوز شهرداری را رها کنم و به جایش مجوز عرش را بگیرم و به حرفه خودم بپردازم. بارها از خودم پرسیدهام آیا دادگاهی وجود دارد که من به آن شکایت برم و بپرسم به چه گناهی پنج سال از عمر کسی را که هست و نیست خود را محضری به ملت ایران بخشیده است تلف کردهاند؟ گرچه این انتظار پنج ساله که مرا تحت فشار قرار داد از من یک بیمار عصبی ساخته است. ولی کرونا سبب شد به خودم بیایم و این روزها را اگر عمری برایم باقی مانده با آرامش به معنای واقعی با خودم زندگی کنم. پس تصمیم گرفتم به جای مجوز ساخت موزه مجوز ورود به عرش را بگیرم و مانند سابق با نقاشی کردن در بهشت خودم زندگی کنم.»
روی گورم بنویسید: ایران
درودی میگفت در هیچ مقام و قدرتی دو چیز را نمیتوانند از او بگیرند؛ یکی هویت ایرانی و دیگری نقاشی را. وصیت کرده بود روی سنگ قبرش فقط بنویسند «ایران». روزی در گفتوگو با برنامه شوکران شبکه چهار گفته بود: «عاشق این سرزمینم. برای اینکه اسمم ایران است. برای اینکه برای خودم رسالت قائلم. یک ایرانی هستم که فرانسه تحصیل کردم. بلژیک تحصیل کردم. آمریکا تحصیل کردم. همیشه فکر کردهام که وظیفه بزرگی به عنوان یک زن ایرانی به وطنم دارم. یک برای اینکه اهل خراسانم و همشهری فردوسی. برای اینکه ذره ذره این خاک وطنم را دوست دارم.» ایران در همین مصاحبه گفته بود که با همه سختیها پر از آرامش است: «خیلی با خودم در آرامشم. راضیام با این سختیهایی که کشیدم. در نظر بگیرید زنی 60 سال پیش نقاشی کند و نمایشگاه بگذارد؛ چه نقدهایی که برای من نوشتند، چقدر من را تمسخر کردند… واقعا زن بودن من باعث این شد که بهانه کنند و بگویند نه، نقاشیهایش زنانه است.»
گفته بود آرزو دارم که گورم در موزهام باشد؛ به صورت یک مجسمه. گفته بود که این وصیت را به صورت محضری ثبت خواهد کرد. از صبح دیروز اما با توجه به اصالت خراسانی ایران درودی و علاقهاش به فردوسی، موضوع خاکسپاری این هنرمند در کنار آرامگاه فردوسی مطرح شده. حالا پیدا نیست سرانجام این آرزو و وصیت چه میشود.
داستان یک تابلو
تابلوهای «جاودانه خلیج فارس» و «رگهای زمین، رگهای ما» از آثار درخشان درودی است. اردیبهشت امسال در مصاحبهای با خبر جنوب نور طغیان کرده در نقاشیهایش را برخاسته از ایمانش به مفهوم مطلق نور دانسته بود. گفته بود که مسحور جهان اساطیری «ساندرو بوتیچلی» است و روزی در موزه فلورانس با دیدن تابلویی از این نقاش دوره رنسانس فلورانس، به زانو درآمده. او به تابلوی «به زلالی یک عشق» خود بسیار علاقهمند بود و چند سال پیش آن را به موزه هنرهای معاصر تهران هدیه کرده و اکنون این اثر در گنجینه موزه هنرهای معاصر ایران نگهداری میشود. از میان آثار او اما تابلوی «نفت ایران» داستان معروفی دارد. درودی خود مینویسد: «در سال 1969 شرکت آیتیتی که لوله کشی نفت آبادان به ماهشهر را انجام داده بود، گروهی را به ایران گسیل داشت تا هنرمندی را برای اجرای تابلویی از این لوله کشیها انتخاب کنند. این گروه پس از دیدن آثاری چند از نقاشان ایران، به سراغ آتلیه کوچکم که در آن مشغول انجام مراحل نهایی اثر بزرگ «رستاخیز» بودم آمدند.» او از میان دیگر نقاشان برای کشیدن تابلوی «نفت ایران» انتخاب شده بود. «آن شب وقتی قرارداد را جلویم گذاشتند، گفتند ما یک عکاس میفرستیم تا مرحله به مرحله از کار شما عکس بگیرد. اگر کار شما در مهلت یکماهه، جوابگوی ما نباشد، میباید اثر دیگری بکشید. پاسخ دادم نیازی نیست عکاس بفرستید من تعداد زیادی نقاشی با موضوع نفت نقاشی خواهم کرد و تابلویی که چاپ خواهد شد تابلویی است که من انتخاب خواهم کرد. به اهمیت انتشار تابلویی با عنوان «نفت ایران» در مطبوعات مهم دنیا پی برده و از رسالتی که به من واگذار میشد آگاه بودم.» ایران در یک لحظه تمام امتیازهای مادی این کار را زیر پا گذاشت و روی حق انتخاب اثر پافشاری کرد. قرارداد دوبارهنویسی شد تا قرارداد قطعی شده و هیچ شرط و شروطی از طرف آنها اعمال نشود. «آنجا مهمترین قرارداد سرتاسر زندگیم را امضاء کردم.
چند ماه بعد این اثر که بعدها احمد شاملو آن را «رگهای زمین، رگهای ما» نام داد، با تیراژ چند میلیونی در دو صفحه رنگی همراه با نوشتهای از من در مطبوعات مهم و معتبر دنیا از جمله «لایف»، «تایم»، «نیوزویک»، «نیوزفرانت» و بسیاری دیگر انتشار یافت.» بعد از انتشار این اثر بود که شاملو یکی از «زیباترین اشعارش» را به درودی هدیه کرد: «پیش از تو/ صورتگران بسیار/ از آمیزه برگها آهوان برآوردند/ یا در خطوط کوهپایهای/ رمهای/ که شبانش در کج و کوجِ ابر و ستیغ کوه/ نهان است/ یا به سیری و سادگی/ در جنگل پرنگار مهآلود/ گوزنی را گرسنه/ که ماغ میکشد…./ سکوت آب/ میتواند خشکی باشد و فریاد عطش/ سکوت گندم/ میتواند گرسنگی باشد و غریو پیروزمند قحط/ همچنان که سکوت آفتاب ظلمات است/ اما سکوت آدمی فقدان جهان و خداست/ غریو را تصور کن!/ …تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و /آن نگفتیم که به کار آید/ چرا که تنها یک سخن/ یک سخن در میانه نبود/ آزادی!/ ما نگفتیم/ تو تصویرش کن!»
برچسب ها:
مطالب مرتبط
«شهناز نوحی» روانشناس، در گفتوگو با «پیام ما»:
ارزیابی روانی کادر درمان ضمانت اجرا ندارد
تنورسازی شاخهای هنر سفالگری است که با ورود صنعت نان ماشینی از تب و تاب افتاد
تنور خاموش تنورسازان
آموزش هنر اکولوژیک میتواند به ایجاد فرهنگ محیطزیستی در مدارس و جوامع کمک کند
«اکوآرت»، جنبشی هنری برای نجات زمین
گفتوگوی «پیام ما» با دو فعال صنعت گردشگری دربارهٔ ویژگیهای وزیر آیندۀ میراث فرهنگی
وزیر باید الفبای گردشگری را بداند
بهزیستیِ کودکان کجاست؟
«برای اینکه فراموش نشوم»؛ آلبومی قدیمی در مرکز شهر
«با انرژی» از مهندسان نیروگاه رامین اهواز قدردانی میکند
فرهاد مشیری، نقاش ایرانی، درگذشت
دبیر کمیتۀ ملی طبیعتگردی و گردشگری سبز به «پیام ما» خبر داد:
ارتقاء فعالیت هتلها در مسیر گردشگری سبز
وزیر ارشاد:
هیچ انتصاب جدیدی در وزارت ارشاد نداشتهایم
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید