سپرده گذاران موسسات اعتباری قربانی می شوند
۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۲۲:۰۶
سپرده گذاران موسسات اعتباری قربانی می شوند
ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری لوث شده است. هرچند وقت یکبار مردم در کلانشهرها جلوی یکی از شعب این موسسات تجمع و سپردههای بر باد رفته خود را طلب میکنند.
احمد حاتمییزد مدیرعامل اسبق بانک صادرات و تجارت میگوید: با اطمینان کارشناسی به مردم میگویم، تکتک این موسسات مالی و اعتباری به زودی ورشکست میشوند. موسسههایی که تحت نظارت مستقیم بانک مرکزی نبوده و دربرخی موارد حتی تا ۸درصد بیشتر از نرخ مصوب به سپردهگذاران خود سود تسهیلات میدهند. مشکل از همین جا شروع میشود؛ وامهای بیرویه موسسات مالی و اعتباری.
مردم به کجا اعتماد کنند؟
احتمال ورشکستگی بانکها نزدیک به صفر است. گزارهای که کارشناسان بر سر آن اتفاقنظر دارند. آلبرت بغزیان اقتصاددانی است که میگوید: بانکها از ۱۶ تا ۲۰درصد سپردههای خود را به صورت قانونی ذخیره میکنند و این خود میتواند تضمینی برای سپردهگذاران باشد، چراکه این صندوق ذخیره توانایی بازپرداخت را درصورت ورشکستگی بیشتر میکند. بانکها برای اعطای هرگونه وام و تسهیلاتی تخصصیتر عمل میکنند اما موسسات مالی و اعتباری ذخیره قانونی ندارند؛ به هرکسی که از راه میرسد، وام و تسهیلات غیرمتعارف میدهند، بدون اینکه درنظر بگیرند وامگیرنده آیا به خودی خود توان بازپرداخت آن را دارد؟ این درحالی است که اگر برای گرفتن وام به یکی از بانکهای معتبر مراجعه کنید، باید هفتخوان رستم را پشت سر بگذارید.
بانک مرکزی از آقایان حساب میبرد
رانت، مشکل اصلی بانکداری ماست. ناگهان یک گروه خاص هوس میکنند بانکداری کنند؛ با اعمال نفوذ خود هم به راحتی به نتیجه دلخواهشان میرسند. اینها را احمد حاتمییزد گفته و ادامه میدهد: به بانک مرکزی فشار میآورند که مجوز بدهد. بانک مرکزی هم زورش نمیرسد بیشتر از این مقاومت کند.
بهاءالدین هاشمی اقتصاددانی است که میگوید: مردم بدانند اگر یک موسسه ورشکسته شود، بانک مرکزی یک ریال خسارت نمیدهد و چنین وظیفهای ندارد! وظیفه بانک مرکزی کنترل مخاطرات است. درصورت ورشکستگی یک بانک یا موسسه مالی و اعتباری که مجوز بانک مرکزی دارد، بانک مرکزی وظیفه دارد مدیریت بانک یا موسسه ورشکسته را به عهده بگیرد و اوضاع را سروسامان دهد. فراموش نکنید موسسه بانکی که مجوز بانک مرکزی دارد، پیش این بانک یک سپرده قانونی دارد که درمواقع بحرانی به کار میآید.
حفرههای نظام پولی و بانکی
کار بانک، پرورش نظام اقتصادی و گسترش فعالیتهای مربوط است. کار بانک اشتغالزایی است نه سودرسانی غیرمتعارف. آلبرت بغزیان میگوید: اکثر موسسات مالی و اعتباری ما زدوبند میکنند نه فعالیت اقتصادی.بهاءالدین هاشمی اقتصاددانی است که میگوید: مشکل ما کجروی درنظام پولی است. او میگوید: تعاونیهای اعتبار، با مجوز وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی مثل قارچ روییدند. مجوزهای پولی و بانکی را باید بانک مرکزی بدهد نه این و آن. تشکیل و ایجاد مجوزهای پی درپی امروز معضل موسسات ورشکسته را رقم زده است. هاشمی ادامه میدهد: شفافیت نیست. مدیریت نیست. پول نقد نیست و اینها هم زمینهساز این بحران شدهاند.
احمد حاتمییزد مشکل دیگر را نبود شفافیت اقتصادی درعملکرد موسسات مالی و اعتباری دانسته و میگوید: هرکس رانت بیشتری دارد، از پس بانک مرکزی برمیآید و این مهمترین مشکل نظام بانکی ماست؛ قانون اجرا نمیشود. مدیرعامل اسبق بانک صادرات معتقد است؛ در دوره اصلاحات، شعار اصلی پایبندی خود دولت به قوانین بود.
مردم به سود موسسات مالی
طمع نکنند
درباره ثامنالحجج بارها بانک مرکزی هشدار داده بود اما مردم همان رویهای که برای ساختمان پلاسکو درپیش گرفته بودند را ادامه دادند؛ غفلت. این را بغزیان گفته و معتقد است؛ مردم گاهی برای چند درصد سود بیشتر طمع میکنند. حاتمییزد هم معتقد است؛ سپردهگذاران این موسسات با سادهلوحی و طمع سود بیشتر کار دست خودشان دادند.
باید ازخودمان بپرسیم، وقتی فلان موسسه درشرایطی که نرخ سود مصوب تسهیلات بانکی ۱۸درصد است، به سپردهگذارانش ۲۲ یا حتی ۲۷درصد سود سپرده میدهد، برچه اساسی پیش میرود؟
سرنوشت تلخ کاسپین، سرمایه، ثامن الحجج
«با اطمینان کارشناسی میگویم؛ همه موسسات مالی و اعتباری روزی ورشکست میشوند.» حاتمییزد این را میگوید و توضیح میدهد: کسانی که سپردههای کلان در ثامنالحجج داشتند، از نظر من نمیتوانند روی بازگشت کامل پولشان حساب کنند.
حاتمی یزد درمورد کاسپین میگوید: اگرچه شایعه ورشکستگی و کمبود اعتبار این موسسه وجود دارد، اما مدیرعامل این موسسه این موضوع را بهطور جدی تکذیب کرده است. بغزیان هم میگوید: بانک تات هم سرنوشت بدی داشت. آن را به آینده دادند، چون تات یک موسسه تازه تأسیس بود و سرمایه کافی نداشت تا پولهای طلبکرده مشتریان خود را پس بدهد؛ وام بیرویهای که داده بودند، کار دستشان داد.
موسسات ورشکسته را
تجمیع نکنیم
فعل تجمیعکردن منصفانه نیست. این را آلبرت بغزیان گفته و توضیح میدهد: «فکری که پسزمینه همه این موسسات خرد کمسرمایه است، از پایه غلط است. موسسات شروع به کار میکنند بدون آنکه برنامه مدون یا سرمایه کافی داشته باشند و انتظار دارند اگر زمین خوردند دولت آنها را حمایت کند! حالا همین اتفاق برای کاسپین افتاده است. فرشتگان یک موسسه ورشکسته بود که با چند موسسه خرد دیگر تجمیع کردند و سکان را به کاسپین دادند. چرا دولت باید ازچنین اقدامی حمایت کند؟ از اساس چنین تجمیعهایی به صلاح نیست.»
احمد حاتمییزد هم نظر مشابهی درباره کاسپین دارد: «معترضان فعلی کاسپین، سپردهگذاران همان فرشتگان ورشکستهاند.» او توضیح میدهد: تجمیعها درکشور ما فرمایشی است. یک آقایی تصمیم میگیرد موسسه مالی و اعتباری تأسیس کند، برایش شرط میگذارند که اگر فلان موسسه ورشکسته را هم زیر نظر خود بگیرد، اجازه تأسیس دارد. حاالا مهم نیست آن موسسه چقدر بدهی دارد. این تجمیع، فرمایشی است.
خارج از ایران چه خبر؟
«درسایر کشورها دولت از موسسات ورشکسته حمایت نمیکند. تنها نقش دولت هشدار است؛ به مردم میگوید کارکردن با این موسسات هرچقدر هم که سوددهی داشته باشد، ریسک دارد و مسئولیت این ریسک با خود مردم است.» این توضیحی است که بغزیان درباره موضوع حمایت دولت از این موسسات درکشورهای دیگر میدهد. او میگوید: مردم انتظار بیجایی از دولت دارند.
احمد حاتمییزد اما نظر متعادلتری دارد: همه جای دنیا امکان ورشکستگی وجود دارد. نظام پولی و بانکی درکشورهای توسعهیافته اما قوانین منطقیتری دارد. دراین نظام قانون بیمه سپردهگذاری وجود دارد. شرکتهای بیمه از سپردههای کلان مردم، حمایت میکنند. اگرچه در ایران هم ۱۰سالی میشود که صحبت از این بیمهها هست، اما هنوز آنطور که باید و شاید بیمه سپردهگذاری به مرحله اجرا نرسیده است.
از مجلس تا مردم
واقعیت این است که افزایش سود سپرده اقتصاد کشور را منزوی میکند. سرمایهدارانی که میتوانند با بکارگیری سرمایههای کلانی که در دست دارند، اشتغالزایی و کارآفرینی کرده یا اقدامات مشابهی را درپیش بگیرند، با سود بالای موسسات یا بانکها وسوسه میشوند. سرمایه خود را بلوکه کنند. آنطرف اما بانک با این سرمایهها اشتغالزایی میکند؟ خیر. پاسخی است که بغزیان دراینباره داده است. موضوع دیگر هم نقش بانک مرکزی دراین میان است. اینکه بانک مرکزی یکسال قبل از ورشکستگی ثامنالحجج با یک یا چند هشدار مسئولیت را از دوش خود ساقط کرده، چه؟ ازطرف دیگر آیا این صرفا هشدارها در زمان اوج بحران موسسات کار درستی است؟ تجربه نشان داده است که با نخستین هشدار مردم به موسسات هجوم آورده و سرمایه خود را بیرون میکشند؛ با همین اقدام گروهی، نخستین گام بزرگ در راستای ورشکستگی موسسه فوق برداشته میشود. نقش مجلس و قانونگذاران در دورههای مختلف اما چیست؟ آیا وقت آن نیست که برخی قانونها حذف و برخی در دستور بررسی قرار بگیرند؟ البته نقش مردم دراین میان هم خود محل بحث است.
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
برنامه هفتم توسعه و تفاوت ارقام واریزی
مفتاح خبر داد؛
مناظره دونفره قطعی نیست
چهاردهمین دوره انتخابات به دور دوم کشیده شد
تداوم بارش باران از امروز تا پایان چهارشنبه
معاون امور دهیاریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور گفت:
توزیع۲۰۰۰ خودروی حمل زباله در روستاها از هفته آینده
اطلاعیه شماره ۱۶ ستاد انتخابات کشور
تصویربرداری از آراء و انتشار آن ممنوع است
ظریف:
حضور در انتخابات حق مردم است
رهبر انقلاب رأس ساعت ۸ صبح با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) رأی خود را در صندوق انداختند؛
مردم برای حضور در انتخابات هیچ تردیدی به خود راه ندهند
اطلاعیه شماره ۱۲ ستاد انتخابات کشور
اصل کارت ملی یا شناسنامه برای رای دادن الزامی است
واکنشهای بینالمللی به کودتا در بولیوی
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما
- حضور خوشبخت در نمایشگاه آگروفود ۱۴۰۳ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید