پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تمدن هلیل، كهن‌ترين گهواره‌گاه تمدنِ جهان

تمدن هلیل، کهن‌ترین گهواره‌گاه تمدنِ جهان





۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۸:۲۶

تمدن هلیل، کهن‌ترین گهواره‌گاه تمدنِ جهان

سید محی الدین طیبی
چه سخت است سخن راندن از تمدنی به وسعت هزاره ها، تمدنی که بر بلندای کوهساران رابر، بحرآسمان، ساردوییه و اسفندقه اوج می گیرد. در دامنه دلربای کوه تپه های دلفارد سر به زیر می شود و در دامن رها و گرم و نامحدود مادری به نام دشت جیرفت آرام می گیرد و به پختگی و بلوغ می رسد. به راستی احسنت بر هوش و فراست خالقین این تمدن که در میان دشت ها و بلندی های مشرق زمین چنین منطقه ای جادویی با ترکیبی مینیاتور گونه از انواع آب و هوا، محصولات کشاورزی، گونه های جانوری و گیاهی و مناظر دلربای طبیعی را برای بنیان تمدن زمین برگزیدند.
شاید بتوان برای هر منطقه ای از این دیار کهن ویژگی خاصی را متصور شد که باعث ارزش گذاری آن در سطح منطقه و یا حتی کشور بشود؛ اما آنچه که امروز در دل خاک سرزمین هلیل رود می تپد، نگاه جهان و جهانیان را به این منطقه معطوف کرده است. هلیل دیگر امروز تنها یک رود از هزاران رود غلطان بر خاک زمین و خاطره ای از خروش ایام جوانی پیران دهکده نیست. هلیل ما امروز یک نام جهانی است. نامی که نوید یک تمدن خفته بر دل خاک است. تمدنی با هزاران سال سابقه که نقشی دیگر است از آوازه نکویی این سرزمین و تأییدی بر انگاره های اصالت سرزمینی کهن. باشد که پاسبان این افتخار دیرین باشیم.
تمدن هلیل:
در جنوب شرق ایران در استان کرمان، شهری کوچک به نام جیرفت قرار گرفته که از سه جهت کوهستان هایی به ارتفاع ۴۰۰۰ متر آن را احاطه کرده اند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه معروف «هرمز» در خلیج فارس راه گریزی دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش که آن را کاملاً به محاصره در آورده، از مسیر گردش های جهانگردان و نیز تحقیقات باستان شناسی به دور مانده است، تحقیقاتی که عمدتاً بر روی منطقه بین النهرین واقع در هزار کیلومتری آن متمرکز شده اند. تا این که سرانجام بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناخته ای در جلگه هلیل رود از زیر خاک سر بیرون آوردند. تمدنی که از سپیده دم بشریت منشأ می گیرد.
ویژگی منحصر به فرد آثار به دست آمده که در آن سیر تکوین جهان، انسان ها و حیوانات در سبکی بی نظیر به تصویر کشیده شده است، جای هیچ شک و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمی گذارد. به نظر می رسد که فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای بین النهرین در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهاده و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین قرن تقدم زمانی می یابد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
تاریخچه کشفیات
کشف تمدن هلیل را نمی توان حاصل هوش و فراست باستان شناسان دانست، بلکه چنین کشفی نتیجه حرص و طمع کاری غارتگرانی است که گورهای قدیمی را حفاری و اشیای آن ها را تارج کرده اند. در مدت ۹ ماه قاچاقچیان با همدستی برخی از مسئولان محلی و قاچاقچیان بزرگ اشیای عتیقه بی آنکه از جانب کسی تهدید به مجازات شوند، تمام منطقه را مورد غارت قرار دادند و شرکای آن ها، اشیای مشکوفه را از طریق کوه یا دریا از منطقه خارج ساختند.
در آغاز ماجرا چنین بود که یکی از روستاییان گلدان حجاری شده ای را می بیند-که در آب جاری شده حاصل از بارش باران در حرکت است- گلدانی که از گوری بیرون افتاده بود، در نتیجه باران های تند خاک آن شسته شده بود. فردای آن روز تمام مردم منطقه با بیل و کلنگ به منطقه حمله ور شدند تا گنجی را که خدا به آن ها هدیه داده بود به دست آورند. زیرا خشکسالی شدیدی طی ۲ سال در منطقه حاکم بود. هیچ کس از گذشته با شکوه این اشیا خبری نداشت و آن ها را نمی شناخت. جز این که همه می دانستند که با یافتن این اشیا پول هنگفتی به دست خواهند آورد. در همان ابتدای کار بیش از ده قبر غارت شد و دو هزار شیء از آن بیرون آوردند که برخی از آن ها در هفته های بعدی در سالن های فروش اشیای عتیقه نیویورک، پاریس و لندن ظاهر شدند. هزاران فرد دیگر به خیل غارتگران افزوده شدند. یوسف مجیدزاده باستان شناس ایرانی می گوید: «هیچ تپه و منطقه ای را در جیرفت نمی توان یافت که زیر و رو نشده باشد.» مدت ها بود که اشیا زیر خاکی بسیار قدیمی با مبدأ نامعلوم در کلکسیون ها و گالری های کشورهای آمریکایی، اروپایی و آسیایی به فروش می رسیدند. این آثار رفته رفته توجه کارشناسان هزاره های قبل از میلاد را به خود جلب کردند. با کنکاشی که آنان انجام دادند سر نخ به گمرک ایران ردیابی شد و در سال 2001 (1380) مراتب به دولت جمهوری اسلامی اطلاع داده شد. در پی تحقیقات مأموران بازداشت شده گمرک اعتراف کردند که تا کنون به طور سازمان یافته با باندهایی که با روستاییان منطقه ای در ایران همکاری دارند، هزاران قطعه شیئی زیر خاکی را به طور غیر قانونی از ایران خارج کرده اند. پس از این اعترافات، باستان شناسان ایرانی عکس العمل نشان دادند و در مناطق باستانی ایران مشغول جستجوی نمونه هایی از آثار شدند. در نتیجه تفحص باستان شناسان ایرانی در منطقه «هلیل رود» متوجه شدند که روستاییان فقیر منطقه در 20 کیلومتری جنوب جیرفت منطقه ای را بین خود تقسیم کرده و مشغول حفاری هستند.
هرگاه باستانشناسان به منطقه می رفتند، روستاییان به آنان حمله برده و آن ها را از منطقه دور می کردند. پس از رد یابی شبکه قاچاق اشیا و بازرسی منازل افراد در شهرهای بردسیر، جیرفت، بندر عباس و تهران هزاران قطعه از اشیای زیر خاکی به دست آمد.
در نوروز 1382 دولت سرانجام تصمیم گرفت که برای فراری دادن روستاییان و جلوگیری از حفاری آنان نیروهای نظامی و امنیتی را به منطقه اعزام نماید و سپس هیأت باستان شناسی به سرپرستی پروفسور یوسف مجید زاده با حمایت نیروهای نظامی به منطقه فرستاده می شود. مجیدزاده به محض ورود به منطقه با این که منطقه به طور گسترده ویران شده بود، متوجه اهمیت یافته ها می شود. به فوریت از متخصصین بزرگ دنیا در آثار سومر و ایلام دعوت می کند که به او در این مهم کمک کنند.
کارشناسان متوجه می شوند محوطه ای که به وسیله روستاییان حفاری شده، زمین بزرگی بوده که محوطه قبرستان شهر کهن بوده است و اشیای به یغما رفته هدایایی بوده اندکه معمولاً در هر قبری به طور متوسط 50 تا 60 عدد شیئ که برای خدایان همراه با مردگان در داخل قبور نهاده می شدند. غم انگیز آن که در اثر رفتار نابخردانه برخی اهالی روستا تمام استخوان ها پودر و نابود شده اند. در حال حاضر به نظر می رسد که تنها باقی مانده بیولوژیک از این مردمان که می توانست اطلاعاتی در مورد هویت و نوع زندگی ایشان به باستان شناسان برساند از دست رفته است. مجیدزاده و همکارانش کار خود را از منطقه ای جنوبی تر در امتداد «هلیل رود» ادامه می دهند و با کمال تعجب به آثار بیشتری برخورد می کنند. در نهایت، در منطقه ای به وسعت 50 کیلومتر عرض و 400 کیلومتر طول جغرافیایی: تمام امتداد «هلیل رود» از جیرفت تا دریاچه هامون (جازموریان) آنان به منطقه ای با چندین شهر، گورستان و یک زیگورات عظیم برخورد می کنند، با آثاری از تمدنی بین 4500 تا 3000 سال پیش از میلاد (پیش از سلسله های ایلام و سومر) با پیدایش این آثار می توان از یک بین النهرین دیگر سخن گفت.
کهن ترین تمدن شرق
قدمت تمدن جیرفت حدود 7000 سال تخمین زده می شود (کهن‌تر از تمدن بین النهرین) و به این طریق به عنوان کهن ترین تمدن شرق شناخته می‌شود که در دشت خوش آب و هوا و حاصلخیز هلیل رود سکنی داشته‌اند. در این محل چند لوحه گلی یافت شده و به خطی هندسی روی آن مطالبی نوشته شده که هنوز رمز گشایی نشده؛ اما در کل روایت‌گر آن است که این مردم مخترع خط و زبان بوده اند، نه سومریان. وسایل به دست آمده از این تمدن تا به امروز بیش تر ظروف سفالی و سنگی، قطعات سنگ صابون و گاه وسایل مفرغی را شامل می‌شود. مهم‌ترین صنعت منطقه همان کنده کاری روی سنگ صابونی است که دارای ظرافت خاص است و موارد کاربردی و زیبایی شناختی را در بر می‌گیرد. در روی این قطعات تصاویری از قبیل انسان، بز و گوسفند، نخل، مار و عقرب وجود دارد که البته تصاویر مار و عقرب معمول‌تر است. نکته دیگری که قطعات سنگ صابونی این منطقه را از سایر مناطق و تمدن های دیگر جدا می‌کند چشم درخشان و مرصع کاری روی قطعات است. در برخی طرح‌ها دیده می‌شود در دور تا دور ظرف چند حیوان در هم تنیده وجود دارند که برای کنار هم قرار دادن آن ها نیاز به محاسبات پیچیده بوده است.
با این همه، سطح تکنیک و ابزار به کار رفته در کنار سبک های طراحی نشان می دهند که یافته ها به یک دوره تعلق نداشته و چه بسا به ادوار مختلفی تعلق دارند (و ما اینک تنها دوره مرهشی را می شناسیم) و حوزه هلیل رود را باید چون بسیاری از رودهای فلات ایران و بین النهرین، خاستگاه تاریخی سلسله های مختلفی با تمدنی کهن و دامنه دار طی هزاران سال شمرد؛ به خصوص که از دیرباز این منطقه یکی از مناطق مهم کشاورزی بوده و هنوز هست و این خود، دلیلی دیگر بر این که بر بستر رودخانه هلیل رود و جازموریان، همچون بسیاری از رودها و مناطق دارای آب شیرین برای خوردن و کشاورزی، مهد تمدنی کهن و سلسله وار خفته است.
شهرنشینان متمدن
با پایان یافتن فصل اول کاوش اقامت گاه ساکنان قدیمی جیرفت از جنس خشت از زیر خاک بیرون آمد. همچنین دیوار و باروی قدیمی شهر و بنای عظیمی از خشت خام که شاید نوعی زیگورات باشد، پدیدار شده اند. برروی بسیاری از اشیاء پیدا شده مانند جام ها، ظروف مختلف، گلدان های ساخته شده از سنگ یا گل مخصوص کوزه گری که با نقش و نگارهای برجسته بسیار بدیع و نگین های رنگین گران بها مانند فیروزه، مرمر، یشم ویا مروارید مزین شده اند طرح معماری ساختمان های 2 یا 3 طبقه به چشم می خورد. کارشناسان از نقوش دام، طبیعت و انسان بروی ظروف و از باز مانده دانه های غلات پی برده اند که این مردم زندگی کاملأ شهرنشینی توأم با کشاورزی، دامپروری، پیشه وری و صنعت داشته اند. در هیچ کدام از نقوش اثری از شکار یا جنگ و یا ابزاری که گویای چنین صحنه ها و اعمالی باشد دیده نشده است.
ادامه دارد ….

معمای خط
نمونه هایی از خط بر روی گل رس در «هلیل رود» پیدا شده که به گفته کارشناسان این خط قرن ها قدیمی تر از خط میخی است. این خط یک خط سمبلیک (symbolic) نیست، آثار به دست آمده نشان‌دهنده آن است که این خط در زمره خطوط Linear بوده و در گروه خطوط سمبولیک جای نمی‌‌گیرند. دوم این که خط کشف شده در جیرفت شباهتی به هیچ‌یک از خطوط باستانی دیگر ندارد و می‌توان رواج آن را تقریباً همزمان با اختراع خط سومری دانست. این یافته‌ها تغییرات و دگرگونی‌های زیادی را در باورهای گذشته درباره پیشتازی و سابقه خط در تمدن بین النهرین به وجود آورده است.
باستانشناسان به دلیل منحصر به فرد بودن، این آثار را با نام خط شرقی معرفی کرده‌‌ و امید دارند بتوانند در آینده آن را بخوانند. تا قبل از کشف‌ این نمونه خط‌ها که آن ها را روی چند لوح باستانی پیدا کرده‌ اند، فقط از ۲ خط باستانی میخی و هیروگلیف به عنوان نمونه‌های باستانی یاد می‌شد که اینک باید در آن تجدید نظر کرد.
از دیدگاه بسیاری از باستان شناسان، چهار لوح گلی کشف شده در محوطه پیش از تاریخ شهر دقیانوس که بر روی آن‌ها خطوط هندسی کهن‌ترین خط جهان نقش بسته آخرین حلقه هویتی تمدن «ارت» است که دانشمندان در رمزگشایی از آن‌ها ناتوان مانده‌اند. خط تمدن هلیل‌رود، به صورت اشکال هندسی هستند که هیچ‌گونه معادل یا شبیهی ندارند و تاکنون کسی موفق به خواندن آن ها نشده است.
راز مهرهای سر به مهر
مُهرهای یافت شده با نقوش مختلف در منطقه متعلق به بازرگانانی بوده که از نقاط دیگر برای خرید کالا به «جیرفت قدیم» می آمدند و از این مُهر ها برای مُهر و موم کالا ها استفاده می کردند. تعداد زیاد مهرها و تنوع طرح ها نشان می دهد که خریداران زیادی از نقاط مختلف خارج از منطقه به این شهر می آمده اند.
چند سالی بود که کارشناسان به اشیایی با فرم مشابه هم (با نقوش مختلف و مزین به نگین های قیمتی) در کشورهای مصر، تاجیکستان، مغولستان، افغانستان و بین النهرین برخورد می کردند، بدون آن که بتوانند مبدأ آنان را پیدا کنند. متخصصان، این اشیاء را «کیف دستی» می نامند و تا کنون هیچ کاربرد خاصی برای این اشیا معلوم نشده بود. اکنون پس از کاوش های «جیرفت» متخصصان پی به مبدأ ساخت این اشیای گران بها برده اند. خانم پیتمن و آقای مجید زاده معتقدند که این اجسام برای وزن کردن دقیق سنگ ها و نگین های گران بها استفاده می شده اند. به دلیل تراکم مهر ها و سنگ وزن ها خانم پیتمن معتقد است که:«جیرفت؛ الدورادوی خریداران سنگ های قیمتی بوده است.»
تجارت جهانی
بدون تردید باید بگویم که گستردگی و تنوع تجارت این منطقه در دنیای باستان همگان را شگفت‌زده کرده است. تمدن جیرفت در زمان خودش از هر سمت و سوی جغرافیایی که در نظر بگیرید، از شرق، جنوب، شمال و غرب با همسایگانش روابط مستقیم تجاری داشته است. در واقع این جا برای همه تمدن‌های اطراف شناخته شده بود و پل ارتباطی بین سکونت گاه‌های بشری در افغانستان، هند، جنوب خلیج فارس و تمدن‌های میان رودان (بین‌النهرین)‌ محسوب می‌شده است.
تنوع گسترده مهرها و اثرات پیدا شده آن ها نشان می‌دهد که این منطقه، مرکزی برای تجارت بازرگانان از تمدن دره رود سند تا تمدن‌های میان‌رودان (بین‌النهرین)‌ بوده است. مواد خام سنگی از جاهایی مثل بدخشان و نقاط دیگر به این منطقه می‌آمده و اینجا به اشیا و ابزار قیمتی تبدیل می‌شده است. ظروف تولیدی در جیرفت را پیش از این در عراق، سوریه، ازبکستان، عربستان و هند یافته‌اند و این نشان دهنده بزرگی صنعت و تجارت در جیرفت و حجم بالای صادرات این تمدن بوده است. می‌توان این نتیجه‌گیری را کرد که تمدن هلیل‌رود، از مراکز اصلی تجارت جهانی در هزاره سوم پیش از میلاد بوده است.
مهد صنعت
نقطه تعجب برانگیز در آثار به دست آمده از تمدن هلیل رود آن است که گلدان های کلرویتی مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد کاملاً برای باستان شناسان ناشناخته نبود. برخی از این آثار پیش تر در ماری Marie جلگه فرات، جلگه سند و سواحل خلیج فارس و حتی تپه یحیی شناسایی شده اند. تشابه بسیار آن ها، متخصصان را به فکر فرو برده است. در این میان پیرآمیه Pierre Amite بی آن که اطلاعی از سر منشأ آن ها داشته باشد، از نوعی سبک بین فرهنگی سخن می گفت. از این پس می دانیم که این اشیا به شکلی صنعتی در جیرفت ساخته شده اند و در تمامی مشرق زمین در نتیجه تجارت منتشر شده اند به همین دلیل می توان این حوزه را به عنوان مهد صنعت در عصر باستان نام گذاری کرد.
ساختمان سازی مدرن
واژه زیگورات، یک لغت میان رودانی (بین‌النهرینی)‌ است و نمی‌دانیم که در اینجا چه نام داشته است. در نگاه اول می‌بینیم تختگاهی است که طبقات پلکانی دارد. مسلم است که این ساختمان‌های پلکانی در جیرفت، قدیمی‌تر از زیگورات‌های تمدن میان رودان هستند.
قدیمی‌ترین زیگورات بین النهرین، مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد است و به تمدن سومری‌ها و شهر اور تعلق دارد که پایه‌اش مربع شکل بوده و 120 متر در 120 متر است. در حالی که پایه ساختمان پلکانی پیدا شده در کناره هلیل‌رود در پایه 400 متر در 400 متر بنا شده و به هزاره چهارم پیش از میلاد تعلق دارد. در ساخت این بنا، بیش از 4 میلیون خشت گلی به کار رفته و تحقیقات ما نشان می‌دهد که در عمق 12 متری تپه‌ها، آثار و لایه‌هایی به مراتب قدیمی‌تر از لایه‌های فوقانی قرار دارد. طبقه اول این ساختمان بزرگ، 90 هزار متر مربع و طبقه دوم، 22 هزار متر مربع مساحت دارد. در تحقیقاتی که در زمستان 2005 با کمک دستگاه های الکتریکی (مقاومت کهربایی ) در تپه باستانی «کُنار صندل» انجام شده، نتیجه مقاومت زمین نشان می دهد که در عمق 12 متری زیر تپه ها آثار و لایه هایی به مراتب قدیمی تر از لایه های فوقانی وجود دارند.
آجرهای پخته به دست آمده در کشفیات این منطقه حتی از نمونه هایی که به تمدن هارپایی (که به تمدنی در نواحی بلوچستان پاکستان و ایران تعلق داشته) نسبت می دهند، بزرگتر و بهترند و آن احتمال این که یکی از مراکز تمدن هارپایی را علاوه بر ایندوس باید در حوزه هلیل رود و جازموریان جست، قوت می بخشد. گذشته از آن که این تنها می تواند به یکی از ادوار تاریخی آن تمدن مربوط شود و چه بسا در ادوار دیگر می توانسته خاستگاه تمدنی مستقل و حتی رقیب برای حوزه «ایندوس» باشد؛ به ویژه این که مطالعات اخیر علاوه بر ارتباط با عیلام و شوش، نوعی ارتباط را بین این منطقه با ترکمنستان و مگان (Magana) و دیلمون (Dilmun) برای ادواری نشان می دهد.
آراتای گمشده
دیر زمانی است که باستان شناسا ن در لوح های گلی یافت شده از بین النهرین به نام تمدنی به نام «آراتا» برخورد کرده بودند؛ اما تا کنون اثری از چنین تمدنی پیدا نشده بود.
در یکی از این الواح «مردوک» پادشاه سومر (هزاره سوم پیش از میلاد) از زبان «ای نانا» بزرگ ترین الهه خدای سومریان، مردم «آراتا» را که به تازگی تحت سلطه سومریان درآمده بودند زنهار می دهد و می گوید که اگر می خواهند پس از شکست تحت سلطه سومر به زندگی خود آزادانه ادامه دهند، باید از گنجینه های گران بهایی که در اختیار دارند به عنوان خراج به او بپردازند.
در یکی از این الواح مسیر فرستاده مردوک برای بردن پیام به نزد مردم «آراتا» چنین شرح داده شده است:«از اوروک به آنشان و از آنشان به سمت شرق باید چندین کوه را پشت سر می گذاشته است.»
پروفسور مجید زاده و هیأت همراه او اعتقاد کامل دارند که این مسیر، مسیری است که فرستاده از سومر به سمت کرانه های «هلیل رود» پیموده است.
سخن پایانی
در پایان باید گفت امروزه، یافته های جیرفت افق دیگری از فرهنگ های شرق را گشوده است. امروزه، کارشناسان و خاورشناسان هم صدا بر یک باورند که در تاریخ مردم شناسی 2 دوره وجود دارد. یکی دوره پیش از کشفیات جیرفت و دیگری پس از کشفیات آن. پس از این کشفیات است که تاریخ تمدن جهان باید از نو نگاشته شود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *