پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | رضا یزدانی: سلول شخصی متفاوت‌ترین آلبومم بود

رضا یزدانی: سلول شخصی متفاوت‌ترین آلبومم بود





۲۸ فروردین ۱۳۹۵، ۱۵:۳۹

رضا یزدانی:
سلول شخصی متفاوت‌ترین آلبومم بود

«سلول شخصی» را به جرات می توان یکی از پدیده های موسیقی راک کنونی دانست . حتی اگر قرار باشد نام خواننده این آلبوم را از آن کم کرد بازهم چیزی از ارزشهای آن کم نمی شود. رضا یزدانی که سالهاست در عرصه پاپ-راک در ایران فعالیت می کند، با انتشار این آلبوم برگ جدیدی به کارنامه حرفه ای خود اضافه کرد . او که این آلبوم را در دو سی دی محتوی 14 قطعه منتشرکرده است، سعی کرده تا در همکاری با چهره ای همچون اندیشه فولادوند به تجربیات و فضاهای جدیدتری دست یابد . از طرفی همکاری با دیگر اهالی موسیقی اعم از ترانه سرا، آهنگساز و تنظیم کننده را نیز در این آلبوم تجربه کرده است.
در این آلبوم فضاهایی را تجربه کرده اید که در آلبومهای قبلی این فضاها نبوده است. نظرخودتان در این باره چیست؟ به چنین چیزی اعتقاد دارید و اصلا مدنظرتان بوده که از ابتدا چنین اتفاقی بیفتد؟
بله قطعا همین طور است. من در همه آلبومهایم سعی می کنم نسبت به آلبومهای قبلی ام متفاوت باشم و از آلبوم قبلی فاصله داشته باشم. منتهی در این آلبوم به واسطه ترانه های اندیشه فولادوند و آن جنس ترانه هایی که در آلبوم های پیشین نداشتیم و یک سری ملودی ها و تنظیم هایی که در این آلبوم کار شد و نیز لحنی که من با آن این ترانه ها را اجرا کردم، باعث شد که خیلی این تفاوت بیشتر شود.
• این قطعاتی که خواندید و لحنی که در اجرا و خوانش آنها به آن اشاره کردید، کاملا مشهود است. خودتان در این زمینه می گویید؟
دوترانه «سیگار پشت سیگار» «و شلیک کن رفیق» دوترانه ای هستند که جملات تکرار شونده دارند. همین جور پشت سرهم تمام ابیات تکرار می شوند. وقتی این اتفاق می افتد کار آهنگسازی و اجرای خواننده ودر کل کار همه را خیلی سخت می کند. تا خواننده واژه ها را بازی نکند و تلفظ ها را درنیاورد و متکی به لحن نباشد نمی تواند در این زمینه موفق شود و کار خوبی از آب در بیاورد. من باتمام وجودم، تمام سعی ام را کردم که این واژه ها را بازی کنم و بتوانم آنها را به شنونده و مخاطبم انتقال بدهم.
• خوب چه اصراری به این کار بود ؟مگر در آلبومهای قبلی شما به آن نتیجه ای که می خواستید نرسیده بودید؟
من همیشه آزمون و خطا می کنم و همیشه دوست دارم کارهای جدید بکنم و درگیر اتفاقات جدید شوم. در این آلبوم نیز اصرار داشتم به اینکه حتما کارجدید ارائه کنم.
• از این نترسیدید که این یک ریسک باشد و به هر حال از مخاطبانی که قبلا داشتید و همیشه همراهتان بودند در استقبال از این آلبوم ریزش داشته باشند؟
من همیشه ریسک کردم از آن ابتدای کارم تا همین حالا مدام در حال ریسک کردن بوده ام.از همان ابتدا به آن شکل خواندن و استفاده از ترانه هایی از این دست و اینگونه ادا کردن کلمات که هیچ کس در ایران اینگونه ادا نمی کند و تا به حال در این سرزمین نکرده است، شروع کرده ام تا به همین امروز!
• این ریسک را قبول دارم. حتی تفاوت و تغییر در ساختار، فرم، ملودی، تنظیم و … همه حس شده است. اما اینکه می گویید آزمون و خطا می کنید به نظرخودتان با توجه به اینکه مدتی است آلبوم منتشر شده است، احساس می کنید این آلبوم در جهات پیشرفت کار بوده است یا برعکس باعث ریزش مخاطب شده است و از کیفیت کار کاسته است؟
قطعا ما دنبال پیشرفت و کار نوهستیم . همیشه به دنبال کار جدید بوده ایم و براساس همین تفکر این کار صورت گرفته است. اگر یک درصد فکر می کردیم که ممکن است این تغییرات به پیشرفت منجر نشود به نظرتان چرا باید آنها را انجام می دادیم؟
• یعنی فکر می کنید به هدفتان رسیده اید و توانسته اید موفق شوید؟
بله فروش آلبوم و استقبال خوبی که از آن شد حاکی ازاین است که مردم استقبال خوبی از آن داشته اند. تعداد کمی هم بوده اند که آلبوم برایشان سنگین بوده است هم از لحاظ دایره واژگانی و هم از لحاظ تنظیم کارها ولی ما وظیفه داریم که مخاطب را ارتقا بدهیم و او را با هنرجدید خود آشنا کنیم. وظیفه هر هنرمند همین است . هنرمند نباید به دنبال مخاطب برود بلکه باید به اوکمک کند تا سطح شنیداری و دیداری اش ارتقا یابد. هنرمند باید دست مخاطبش را بگیرد و باخودش بالا بیاورد.
• درست است ولی اینکه به یکباره مخاطب از پله ای که هست چندپله جلو بیاید به نظرتان برایش سخت نمی شود؟
چرا اتفاقا درست می گویید وبرای خیلی ها ممکن است سخت شود. اما یادمان نرود من به عنوان یک هنرمند وظیفه دارم وقتی مخاطب عام پیدا می‌کنم سلیقه‌اش را بالا ببرم. این وظیفه‌ای بود که از شروع احساس می‌کردم و همچنان نیز این احساس را باخودم دارم.
• این همان بحثی است که من کردم مبنی بر ریزش مخاطب!
ببینید ریزش مخاطب قطعا نیست! ولی ممکن است یک سری ها دوست نداشته باشند. من نمی توانم بر اساس یک سری مخاطب که کارم را دوست ندارند ، کاری که خودم دوست دارم را انجام ندهم.
• ولی شما به نوعی لازم و ملزوم مدیگر هستید. یعنی تقاضای مردم باعث تولید و عرضه می شود.هریک از شما بدون دیگری واقعا شاید نتواند دوام بیاورد.
دقیقا همین طور است. هنرمند به مخاطب و به مردمش زنده است. ولی من قطعا کاری را که از دلم بر می آید را انجام می دهم و هرگز به اجبار کاری را انجام نمی دهم. همیشه همین شکلی کار کرده ام. این آلبوم هم حال و هوای این روزهای من بود، از دلم برآمده و این شکلی شده است و مردم با آن ارتباط برقرار می کنند.
• فکر می کنید چقدر از این بحث آلبومتان دلی بوده است و چقدر از آن با معیارهایتان همخوانی دارد؟
سی دی اول که کاملا کاری دلی است. این سی دی کاملا از دل برآمده و به همین دلیل هم است که اصلا ما آن را جداکردیم از آن یکی آلبوم. می توانستم بیایم و مثل دیگر کارها این قطعات همگی را در یک آلبوم منتشر کنم . مثل «ساعت فراموشی» همه 14 تراک را کنار هم قرار بدهم.
• اتفاقا این سوالی است که به وجود آمده است. به عنوان آلبومی که می تواند در جایگاه یک پدیده در موسیقی راک مورد استفاده قرار بگیرد چرا این قطعات بدین گونه از هم مستقل منتشر شده اند؟
اینکه ما این قطعات را به دو سی دی تقسیم و منتشر کردیم به این دلیل است که فضای سی دی اول با سی دی دوم بسیار ازهم متفاوت هستند .
• خوب مساله ای که وجود دارد این است که این دو آلبوم نهایتا به هم متصل بوده و حلقه اتصالی دارند.یعنی هرچند که دوآلبوم از هم مستقل و مجزا هستند ولی با یک حلقه ارتباطی به هم متصل هستند.
در واقع 8 قطعه سی دی یک به هم وصل هستند اما تراک های سی دی دو نه! تک تراک هستند. این هشت تراک آلبوم اول داستان دارند و به هم متصل هستند از تراک یک شروع و به تراک هشت ختم می شوند. البته شما درست می گوییدولی باتمام این اوصاف سی دی یک حکایت دیگری دارد. ما بابت هر 100 هزار نسخه 30 میلیون تومان هزینه اضافه کرده ایم که این دو سی را از هم جدا منتشر کنیم. من 45 میلیون پول اضافه داده ام که این دو سی دی از هم جدامنتشر شوند. در صورتی که می توانستم این کار را نکنم و آب هماز آب تکان نخورد.
• نمی شد چنین اتفاقی نیفتد؟
نه دیگر! به این نتیجه رسیدیم که نمی شود. وگر نه مثل «ساعت فراموشی» که 14 تراک در یک آلبوم بود این آلبوم را نیز با همین تعداد قطعات منتشر می کردیم. ولی من به این نتیجه رسیدم که نمی شود و درستش این است که این دوسی دی از هم جدا منتشر شوند.
• این سوالی که برای ما به وجود آمد حالا سوای از آن بحثی که بخواهیم بکنیم، این بود که این آلبومها را درفواصل زمانی مختلف منتشر می کردید.
نه من هیچ وقت کم فروشی نکرده و نمی کنم! عادت ندارم و دستم به کم نمی آید. استاندارد اینجا هشت تراک است ولی در دنیا این استانداردش نیست و 14 تراک استاندارد آلبومهای موسیقی دردنیاست.
• می خواهید بگویید با این کم نفروختن به نوعی برای مخاطبتان ارزش قایل شده اید؟
صد در صد! من تا به حال زیر 10 تراک نداشته ام. کمترین تراکهایی که در یک آلبوم داشته ام 11 تراک بوده است.
• پس با توجه به اینکه گفتم دوآلبوم حلقه اتصال به یکدیگر دارند، خودتان این نقطه اتصال را در چه می بینید؟
به هر حال اینها کارهای من هستند و من آهنگسازی اشان کردم. تفکرات من توی آنهاست و قطعا چنین چیزی حس می شود. کسی دیگر که نساخته است که بگوییم حالا این دو با هم فرق می کنند. ولی با همدیگر متفاوت هستند.
• بله کاملا متفاوت اند وفضای ترانه هایی که اندیشه فولادوند سروده نیز کاملا به این تفاوت دامن زده است.
بله قطعا همین طور است. به همین دلیل از ترانه های ایشان در سی دی اول استفاده کرده ام تا به نوعی این تفاوت لحاظ شود.
• باتوجه به اینکه در کارهای راک می توان از موسیقی الکترونیک و سمپل نیز مانند آلبومهای پاپ بهره جست، چرا از این همه ساز الکترونیک استفاده کرده اید و این همه نوازنده درد این آلبوم و ضبط آن حضور دارند؟ از طیف نوازنده های حرفه ای در این آلبوم استفاده شده است. این هزینه سنگینی را منجر می شود. چه چیز باعث شد چنین کاری بکنید؟
خوب در واقع آلبوم آلبوم که ما جلو تر می رویم به واسطه کنسرتهایی که هست و در آمدهایی که کسب می شود ما سعی می کنیم چنین تفکری را در آلبوم پیاده کنیم و این درآمد را وارد آلبوم کنیم. با این کار شاید بتوانیم کیفیت کار را بالا ببریم و نوازنده های بیشتری را برای همکاری در آلبوم دعوت کنیم ، برای تنظیم کار ، ملودی ها و … و همواره سعی می کنیم کیفیت را بالا ببریم.
• چرا نخواستید این کار را بکنید که هم پولش توی جیبتان برود و هم زمان زیادی از دست ندهید.
ببینید من اگر می خواستم پول برود توی جیبم که از این 45 میلیون هزینه صرف نطر می کردم که در مقابل آن واقعا هیچ است.
• چون معمولا خواننده های سعی می کنند با هر کار دم دستی آلبوم خود را پر کنند و به دست مخاطب خود برسانند. توجیهشان نیز این است که چون مردم ما را می شناسند به راحتی هر آلبومی را که منتشر کنیم و به بازار بفرستیم تهیه می کنند و می خرند.
جواب دقیقا همین است من 45 میلیون اضافه پول دادم که در مقابل هزینه برای چهار تانوازنده واقعا چیزی نیست. قابل مقایسه نیست ! من وقتی کارم برایم این قدر مهم است که یکباره چنین هزینه ای می کنم برای جدا کردن دو سی دی از هم، کار آکوستیک را قطعا انجام می دهم و از نوازنده ها استفاده می کنم.
• با مقایسه این آلبوم با آلبومهای قبلی بازهم می توان به این مساله رسید که شما این بار نیز به فضاهای نوستالوژیک پرداخته اید و این فضا همچنان در ذهنیت شما هست. فضاهایی که مردم با آنها خاطره دارند و … چرا نخواسته اید تجربه جدیدتری داشته باشید و کمی از این فضا دور شوید و فضای جدیدتری را در آلبوم تجربه کنید؟
کدام نوستالوژیک منظورتان است؟ اتفاقا من فکر می کنم در این آلبوم کاملا از این فضای نوستالوژیک دور بوده ام.
• این آلبوم در مقایسه با دیگر آلبومها از چه جایگاهی برخوردار است؟
موسیقی راک مگر در ایران داریم که بخواهم مقایسه کنم؟
• خوب بعضیها مدعی اند دارند کار راک انجام می دهند.
من قبلا هم گفتم الان هم می گویم که هر وقت شما 400گروه موسیقی راک در این سرزمین داشته باشید، می توانید بگویید این سرزمین دارای موسیقی راک است. این در حالی است که ما اصلا چنین چیزی نداریم پس پرداختن به آن بحث بیهوده ای است.
• پس الان اگر بخواهیم از موسیقی شما به عنوان موسیقی راک یاد کنیم چه؟ اینکه بحث بیهوده نیست!
خوب من دارم کار خودم را انجام می دهم و بعضیها نیز دارند در این زمینه فعالیت می کنند ولی این تعداد اصلا کافی نیست که حتی از انگشتان یک دست هم تجاوز نمی کند. با احتساب این موضوع من همچنان مصرم به اینکه ما موسیقی راک نداریم.
• ولی برخی از گروهها هستند که دارند در این زمینه فعالیت می کنند.
بله و نمی توان این عده را نادیده گرفت ولی مهم این است که ما در کشوری زندگی می کنیم که برای کارهای موسیقی خود باید مجوز داشته باشیم. من تا به حال غیرمجاز نبوده ام و در چارچوبهای درنظرگرفته شده خوانده ام . من هرگز در این مملکت بدون مجوز نخوانده ام و نمی خوانم.
• اگر قرار باشد با موسیقی راک دنیا مقایسه کنیم، فکر می کنید این آلبوم حرفی برای گفتن داشته باشد؟ سوای از ترانه ها و ….
ببینید ما اصلا نمی توانیم خودمان را با موسیقی روز دنیا مقایسه کنیم. برای اینکه فاصله امان خیلی زیاد است! دقیقا مثل سینمایمان که با سینمای هالیوود زمین تا آسمان فاصله دارد. ولی حرفهای خودش را برای زدن دارد. موسیقی هم همین طور خیلی فاصله دارد ولی حرفهای خودش را برای زدن دارد.
• ولی به هر حال یک سری المان هایی در آن هست که به موسیقی دنیا نزدیک است.
اصلا همه این موسیقی از آن طرف آمده است، در واقع موسیقی آنهاست نه ما!این موسیقی یک موسیقی غربی است و ما از آنها وام گرفتیم.
• ولی خوب در موسیقی تو دقیقا رگه های موسیقی فارسی حس می شود.
صددر صد همین طور است برای اینکه ایرانیزه شده است. من نفی نمی کنم اتفاقا دارم از حسن آن می گویم و اینها همه حسن این موسیقی است !مثلا سینمای ما اگر با سینمای آنها فاصله دارد، ولی سینمای خودمان را داریم این حسن سینمای ماست، نه بدی! من بد این هنر را نمی گویم اشتباه نکنید. سینمای ما سینمای خیلی خوبی است ولی خیلی با معیارهای سینمای دنیا فاصله دارد و حرفهای خودش را برای گفتن دارد. این سینما، سینمای زیبا و دلنشینی است.در موسیقی هم همین طور، ما با آنها خیلی فاصله داریم ولی حرفهای خودمان را برای زدن داریم.
• با این همه بعضی ها منتقد سرسخت شما در موسیقی راک هستند.
متاسفانه برخی ، بحث سلیقه ای می کنند. اما من فقط کار می کنم و با کارم در واقع به آنچه اعتقاد دارم عمل می کنم. همیشه جواب کسانی را که انتقاد درست یا نادرست داشتند، با کارم داده ام . اما یادمان نرود سلیقه‌های متنوعی در موسیقی وجود دارد. شاید در هیچ هنری تا این اندازه سلیقه‌های متفاوت وجود نداشته باشد. چون هیچ هنری به گستردگی و فراگیری موسیقی نیست و تعداد آدم‌هایی هم که با موسیقی برخورد می‌کنند بیشتر از هنرهای دیگر است. به این دلیل برخورد سلیقه ای با موسیقی بسیار بیشتر از دیگر هنرهاست. ضمن اینکه هر کسی در این هنر حرف خودش را می زند.
• کما اینکه شما ثابت کردید که حرفهای خودتان را در موسیقی می زنید. اما تصویر در موسیقی شما حرف اول را می زند.
بله برای اینکه من عاشق تصویرم،عاشق سینماهستم! عاشق ترانه هایی هستم که تصویرسازی می کنند. به همین دلیل این سبک از ترانه را انتخاب می کنم و همه ترانه های من همین جور که شروع می شود در حال ارائه تصویر به مخاطب است.
• بخصوص در ترانه های اندیشه این اتفاق بیشتر می افتد. وقتی این ترانه ها را گوش می کنی احساس می کنی یک فیلم کوتاه داری تماشا می کنی.
بله چون ایشان خود هنرپیشه است و دارد در عرصه سینما فعالیت می کند. بله دقیقا به مانند یک فیلم است و گاها یک فیلم بلند! از این همکاری راضی ام و شاید دوباره تکرار شود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوری‌های نوین در صنایع خلاق

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

مسافران قطار مرگ

گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر می‌اندازند

مسافران قطار مرگ

چتر سیاه بر آسمان اهواز

دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد

چتر سیاه بر آسمان اهواز

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

کشمکش‌ بین ارگان‌های دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

موضع‌گیری دوگانه  دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیس‌الوزرای طالبان دیدار کردند

موضع‌گیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

میراث «غزه» زیر بمباران

فعالان جهانی هشدار می‌دهند

میراث «غزه» زیر بمباران

فصل انارچینی

پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد

فصل انارچینی

توزیع قطره‌چکانی دارو‌های بیماران SMA

بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاس‌کاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکل‌های توزیع دارو هستند

توزیع قطره‌چکانی دارو‌های بیماران SMA

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *