روایت «پیام ما» از حادثه ای که کهنه نمی شود
درس فداکاری
زیر دیوار مکتب خانه

پیام ما- یک هفته گذشت. یک هفته از حادثه ای که به این زودی ها کهنه نمی شود. حادثه ای که درس فداکاری و ایثار بود. درسی که یک معلم جوان به شاگردانش داد. این درس یک درس عادی نبود. درسی بود که این معلم به قیمت جانش به شاگردانش آموخت. عصر یکشنبه 15 فروردین در روستای نوکجو از توابع دهستان روتک شهرستان خاش در نقطه صفر مرزی، حمید کنگوزهی معلم 28 ساله در ازای نجات جان شاگردانش در زیر آوار دیوار قدیمی مکتب خانه جان خود را از دست داد.
حمیدرضا زیر آوار ماند
عبدالغفور شهنوازی همکار این معلم فداکار که به او در نجات بچه ها کمک داد و خودش هم زخمی شده بود درباره حادثه تلخ آن روز می گوید: «زنگ تفریح بود. با حمیدرضا در حیاط مدرسه بودیم و بچه‌ها را کنترل می‌کردیم. اصلا نمی‌توانم بگویم آن لحظات چگونه گذشت. حمیدرضا دید که دیوار می‌لرزد و فریاد زد ولی بچه‌ها نشنیدند. به سمت آنها دویدیم. خیلی سریع اتفاق افتاد.» ماجرا از این قرار بود که هنگام زنگ تفریح که بچه‌ها بیرون کلاس بودند، گردباد شدیدی وزید. معلمان که متوجه ریزش دیوار روی بچه‌ها شده بودند به سرعت برای نجات آنان اقدام کردند اما سرعت و قدرت گردباد به‌حدی زیاد بود که آوار مرگبار، این دو معلم فداکار را زمینگیر ‌کرد. دیوار با صدای وحشتناکی فرو ریخت و در این لحظه این دو معلم فداکار با پرت کردن سه دانش آموز آنها را از مرگ نجات دادند اما آوار بر سرآنها فرو ریخت. عبدالغفور ادامه می دهد: «از آنجا که اطراف مدرسه دیواری وجود نداشت و خانه‌های روستایی نیز نزدیک مدرسه قرار داشتند تعدادی از دانش آموزان به کنار دیوار این خانه‌ها می‌رفتند. دیوار بلند یکی از این خانه‌ها که از مدتی قبل خالی از سکنه شده بود به دلیل بارش‌های چند روز قبل سست شده بود. چندین بار به اهالی روستا در ارتباط با این خانه تذکر داده بودیم اما توجهی نکرده بودند. روز یکشنبه وقتی زنگ تفریح به صدا درآمد دانش‌آموزان به حیاط مدرسه رفتند و سه نفر آنها نیز کنار این دیوار نشسته بودند، چند دقیقه بعد گردباد شدیدی درحال نزدیک شدن به روستا بود. با توجه به سست بودن دیوار بلافاصله همراه با حمید با فریاد از دانش‌آموزانی که کنار دیوار بودند خواستیم تا آنجا را ترک کنند اما صدای ما به آنها نمی‌رسید. همراه با حمید به طرف آنها دویدیم. دیوار درحال فروریختن بود که حمید دونفر از آنها را در آغوش گرفت و به گوشه‌ای پرتاب کرد و من هم یکی دیـــگر از دانش آموزان را از کنار دیوار دور کردم. دیوار با صدای وحشتناکی فرو ریخت، نتوانستیم خودمان را نجات دهیم. اما حمیدرضا تمام بدنش در زیر آوار ماند و به سرش ضربه خورد.»
رسیدن اورژانس هم فایده ای نداشت
آنطور که در رسانه ها آمده عبدالغفور با بدن زخمی و پای شکسته بدن نیمه‌جان همکارش را سوار خودروی پرایدش می‌کند و به همراه یکی از محلی‌ها، راهی شهر می‌شود. اما این تنها بدشانسی عبدالغفور نبود. بعد از عبور از چند پاسگاه مرزی و ناکام ماندن در پیدا کردن درمانگاه، پزشک یا بهیار، خودرو‌ی او پنچر می‌شود و در آن شرایط سخت مجبور می‌شود پنچری ماشین را بگیرد و دوباره به سوی شهر راهی شود. اما حمیدرضا چند دقیقه بعد در ماشین دوستش جان می‌سپارد. در بین راه خودروی آموزش و پرورش که البته هنوز از حادثه خبر نداشت به عبدالغفور برمی‌خورد ولی دیگر رسیدن این خودرو و خودروی اورژانس فایده‌ای نداشت. یکی از آنها که با کمک‌های اولیه آشنایی داشت وقتی نبض حمید را گرفت گفت قلب او از حرکت ایستاده است. عبدالغفور می گوید: «در طول مسیر چهره دو دختر خردسال او مقابل چشمانم قرار داشت. حمید همیشه با شوق زیاد از آنها برای ما حرف زده بود و دخترانش هر روز در انتظار بازگشت پدر ساعت‌ها کنار درخانه می‌ایستادند. وقتی پزشکان بیمارستان گفتند حمید بر اثر شدت جراحات فوت کرده است پاهایم سست شد و روی زمین افتادم. باور نمی‌کردم بهترین دوست و همکارم را از دست داده باشم. او درس ایثار و فداکاری را با تقدیم جان خود به همه ما آموخت.»
برادر معلم فداکار: خوشحالم حمید برای نجات دیگران جان داد
برادر حمیدرضا درباره حادثه تلخ آن روز به روزنامه شرق می گوید: «برادرم شش ماه بود که به جای سربازی به صورت معلم مشغول تدریس شده بود. من و خانواده از این لحاظ که برادرمان را از دست دادیم ناراحت بودیم، اما از این لحاظ که جانش را برای نجات جان یک نفر دیگر داده، خوشحال هستیم.» وی ادامه می دهد: « سرِ حمیدرضا همیشه در درس و کتاب بود. از طرفی در سرشت ما ازخودگذشتگی وجود دارد و این خصلت در رگ و خون ما مردم بلوچ عجین شده است و ما جانمان را برای کشور و هم‌وطنمان می‌دهیم.»
درخواست پدر معلم فداکار خاشی
پدر حمیدرضا گنگوزهی معلم فداکار سیستانی و بلوچستانی خواستار تامین احتیاجات خانواده این معلم ایثارگر شد. به گزارش ایرنا پسند گنگوزهی ادامه داد: همسر و دو فرزند کوچک حمیدرضا به حمایت و توجه دولت احتیاج دارند که امیدواریم عزیزان ما در جهت رفع مشکلات به ما کمک کنند.
حمیدرضا که بود؟
حمیدرضا گنگوزهی متولد سال ۱۳۶۷ فارغ التحصیل رشته آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد شهرستان خاش است که حدود یک سال به صورت خرید خدمت برای آموزش و پرورش کار کرده است. معلم فداکار از اهالی بومی روتک و دانش‌آموز همان مدرسه‌ای بود که بعد در آن معلم شد و برای نجات جان دانش‌آموزانش جان خودش را در آن از دست داد. زادگاهش روستای چاه نلی است که با نوکجو تنها سیصد متر فاصله دارد. او دو فرزند خردسال دارد و پدرش از نخل داران همان منطقه است.
پیام تسلیت وزیر آموزش و پرورش
وزیر آموزش و پرورش در پیامی با تمجید از اقدام معلم فداکار فقدان وی را تسلیت گفت و افزود: فداکاری معلم سیستان و بلوچستان نشان داد معلمان کشور در مسیر تعلیم و تربیت و بالندگی دانش‌آموزان از بذل جان نیز دریغ نمی‌کنند. به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، دکتر علی اصغر فانی در پیامی فقدان معلم فداکار سیستان و بلوچستان را تسلیت گفت.
تجلیل رییس جمهوری از فداکاری معلم ‏سیستان و بلوچستانی
حسن روحانی رییس جمهور کشورمان هم در پیامی در صفحه توئیتر خود از فداکاری «حمیدرضا گنگوزهی» معلم سیستان و بلوچستانی که برای نجات دانش آموزان، جانش را از دست داد، تجلیل کرد. ‏به گزارش ایرنا، در متن پیام رئیس‌جمهوری آمده است: یاد و نام «حمیدرضا گنگوزهی» معلمی که با نثار جان خود به همه ما درس شجاعت و فداکاری آموخت، جاودان خواهد بود. ‏
نام گذاری میدانی به نام معلم فداکار
شورای شهر خاش تصمیم گرفت میدانی را به نام معلم فداکار در این شهر نام گذاری کند. به گزارش ایسنا رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر خاش گفت: «در نشست شورا و با تصمیم قاطع اعضای شورای اسلامی و همکاری شهرداری خاش یک میدان در این شهر به نام معلم فداکار و ایثارگر حمیدرضا گنگوزهی نامگذاری گردید». نادر میربلوچزهی افزود: «میدان جدید در تقاطع خیابان مرادریگی و شهید بهشتی به نام معلم فداکار گنگوزهی نامگذاری شد و بزودی یادمان این معلم فداکار و المان ایثار در این مکان نصب می‌شود.»