بایگانی مطالب : یادداشت
سیلاب امارات و مسئلهٔ تغییراقلیم
دوبی، شهری در صحرا که به درخشندگی مدرن خود افتخار میکند، روز پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ با عملیات بزرگ پاکسازی جادههای گرفتار آب و خشک کردن خانههای سیلزده مواجه شد. روز سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ بیش از ۲۵۶ میلیمتر باران در امارات متحدهٔ عربی بارید که بیشترین میزان بارندگی در امارات از زمان شروع ثبت رکورد در ۷۵ سال پیش است. شهر صحرایی دوبی شدیدترین بارندگی تاریخ خود غرق آب شد.
حفاظت از یوزپلنگ و زیستگاهش امکانپذیر است
«از خواب و استراحت محیطبانان زدیم و به آنها فشار آوردیم. شبانهروز دویدیم. چند مجروح داشتیم و محیطبان باشقره شهید شد، درنهایت همهٔ شکارچیانی که ادعا داشتند را دستگیر کردیم. در عین اینکه مردم باور کردند میخواهیم واقعاً کار کنیم، اعتماد اجتماعی هم با این کارها شکل گرفت که بزرگترین کمک بود تا بتوانیم کارها را پیش ببریم.» این یکی از گفتههای کسی است که نامش در فهرست محیطبانان نمونهٔ کشور در سال ۱۳۸۷ آمده بود؛ «مهدی تیموری» رئیس سابق پارک ملی گلستان. او کارش را از شهرستان خاتم در سال ۱۳۷۷ شروع کرد و در دورهٔ ریاست ششسالهاش در پارک ملی گلستان به شهرتی قابلتوجه در جامعهٔ محیطزیست رسید. بهمنماه ۱۴۰۲ که شایعهٔ برکناری او شدت گرفت، گروه بزرگی از جامعهٔ محلی، اساتید دانشگاه، کارشناسان محیطزیست و حیاتوحش و... خواستار ابقای «مهدی تیموری» بهعنوان رئیس پارک شدند، آن زمان سازمان حفاظت محیطزیست عقب نشست. هرچند تنها چندروز پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی در صبح چهاردهم اسفند ۱۴۰۲ برکناری او از این پارک بدون اطلاع قبلی به یکی از جنجالیترین خبرهای محیطزیست بدل شد. البته گروهی هم به رویهٔ «مهدی تیموری» انتقاد داشتند و میگفتند چرا جامعهٔ محیطزیست بهواسطهٔ عدم شکلگیری ساختار در این پارک ملی، باید نگران سرنوشتش پس از «مهدی تیموری» باشد! در گفتوگو با رئیس سابق پارک ملی گلستان از او پرسیدیم چطور قدم در وادی محیطزیست گذاشت و به ریاست پارک ملی گلستان رسید، آیا انتقادهایی را که به او دربارهٔ قائم به فرد بودن مدیریت میشود، قبول دارد و سرنوشت همیاران پس از او چه خواهد شد؟ او صحبتهایش را با این جمله شروع کرد: «به محیطزیست اعتقاد قلبی دارم و حفاظت از حیاتوحش، طبیعت و داشتههایش را از بزرگانی مثل هوشنگ ضیایی، سید حسام حسینی، هرمز اسدی و… آموختهام.»
ارزیابی مصوبهٔ «ممنوعیت توزیع رایگان کیسههای پلاستیکی»
خبردرمانی دریاچهٔ ارومیه به سبک دولت
دلفینهای خلیجفارس تنها هستند
بررسی سرنوشت دلفینهای ایران به مناسبت «روز جهانی دلفین»
آنچه از مدیریت جنگلها نیاموختیم
معدنکاری؛ تیغی دولبه دربرابر جوامع محلی
سرانجام، آزادی
امید به بازسازی فعالیتهای محیط زیستی
«دشت کاشان» درگیر «النینو»
فرصتی برای پیگیری حقابهٔ هریرود
مخالفان «خشکالهسازی» چه کسانی هستند؟
احساس خطر برای مسئلهٔ پسماند کشور چه معنایی دارد؟ به یک تعبیر ما هم «خطر پسماند» را داریم و هم با «خطر مدیریتِ پسماند» مواجه هستیم. خطر پسماند را بیشتر میشناسیم، هرکجا پسماندهای عادی تا خطرناک رها شده است، خطر در جلوی چشم ما قرار دارد، آلودگی آب و خاک و هوا قطعاً با تولید هر پسماندی انتظار میرود مگر آنکه تدبیری در پیشِ رو باشد. اما خطر مدیریت پسماند چیست؟ به تناظرِ چرخهٔ تولید و دفع پسماند، چرخهٔ دیگری نیز شکل گرفته است. این چرخهٔ فرصتطلبانه از تعریف پروژههای عمرانی و فنی به امید تخصیص بودجه آغاز میشود. در این مرحله، پروژهها منجیان تخیلی مسئله هستند و پیشرفت پروژهها به نسبت تخصیص بودجهها پیش میرود، اما پس از راهاندازی پروژه بهسرعت لخت بودن پادشاه معلوم میشود و مرحلهٔ بعدی انکار مسئولیت شکستهاست که اگر بودجهها زودتر میرسید و اگر دولت قبل کارشکنی نمیکرد، منجی کار خودش را میکرد. بعد از مدتی پروژهسازان بهسرعت تغییر شکل میدهند و چهبسا با نقد همان پروژههای شکستخورده و تبدیل شدن به منتقدِ کارشناس و خبره و متخصص بهدنبال تعریف پژوههای جدید هستند و اینچنین، چرخه دوباره به اولین مرحلهٔ خود بازمیگردد. در این میان بودجههای کشور هدر میرود، زمانهای طلایی کشته میشوند و اعتماد عمومی از دست میرود.
معدنکاری بیضابطه و تخریب البرز مرکزی
تولید و بهرهبرداری از جنگلها ضروری است
متوسط رشد سالانهٔ جنگلهای اتریش رقمی بالغبر ۱۳ مترمکعب در سال است، درحالیکه این رقم برای جنگلهای شمال حدود چهار مترمکعب است؛ آنهم در شرایطی که دورهٔ رویش در شمال ایران طولانیتر و آبوهوای آن مساعدتر است.
سخنان رهبر انقلاب و موضوع برنامه هفتم