بایگانی مطالب : یادداشت
معدنکاری؛ تیغی دولبه دربرابر جوامع محلی
بازدید ۲۴ هزار نفر از موزههای استان اردبیل در ایام نوروز
استاندار اردبیل از بازدید حدود 24 هزار نفر در ایام نوروز از موزههای این استان خبر داد.
سرانجام، آزادی
ایست قلبی کاوشهای باستانشناسی
نبض کاوشهای باستانشناسی در ایران کند نمیزند، بلکه تقریباً ایستاده؛ سالهاست هیچ برنامهٔ منظم و منسجمی برای انجام این فعالیتهای فرهنگی در کشور وجود ندارد و معدود کارهای انجامشده هم در ابعاد بسیار کوچک یا برای مقاطع زمانی کوتاهمدت صورت میگیرد. همانها هم با وجود تأثیر قابلتوجه در جهان باستانشناسی اما در ایران یا کوچک دیده میشوند یا اصلاً دیده نمیشوند. همزمان با این عقبماندگیها که حالا به تأکید برخی کارشناسان به ۵۰ سال هم رسیده، کشورهای همسایه ایران از شمال تا جنوب بهدنبال تحریف واژهها و ثبت فرهنگ بهنام خود هستند. از سوی دیگر آمار حفاریهای غیرمجاز هم ایران را جزو کشورهای در وضعیت قرمز قرار داده است و سودجویان بیشترین آسیبها را به لایههای فرهنگی کشور وارد میکنند.
امید به بازسازی فعالیتهای محیط زیستی
«دشت کاشان» درگیر «النینو»
فرصتی برای پیگیری حقابهٔ هریرود
مخالفان «خشکالهسازی» چه کسانی هستند؟
احساس خطر برای مسئلهٔ پسماند کشور چه معنایی دارد؟ به یک تعبیر ما هم «خطر پسماند» را داریم و هم با «خطر مدیریتِ پسماند» مواجه هستیم. خطر پسماند را بیشتر میشناسیم، هرکجا پسماندهای عادی تا خطرناک رها شده است، خطر در جلوی چشم ما قرار دارد، آلودگی آب و خاک و هوا قطعاً با تولید هر پسماندی انتظار میرود مگر آنکه تدبیری در پیشِ رو باشد. اما خطر مدیریت پسماند چیست؟ به تناظرِ چرخهٔ تولید و دفع پسماند، چرخهٔ دیگری نیز شکل گرفته است. این چرخهٔ فرصتطلبانه از تعریف پروژههای عمرانی و فنی به امید تخصیص بودجه آغاز میشود. در این مرحله، پروژهها منجیان تخیلی مسئله هستند و پیشرفت پروژهها به نسبت تخصیص بودجهها پیش میرود، اما پس از راهاندازی پروژه بهسرعت لخت بودن پادشاه معلوم میشود و مرحلهٔ بعدی انکار مسئولیت شکستهاست که اگر بودجهها زودتر میرسید و اگر دولت قبل کارشکنی نمیکرد، منجی کار خودش را میکرد. بعد از مدتی پروژهسازان بهسرعت تغییر شکل میدهند و چهبسا با نقد همان پروژههای شکستخورده و تبدیل شدن به منتقدِ کارشناس و خبره و متخصص بهدنبال تعریف پژوههای جدید هستند و اینچنین، چرخه دوباره به اولین مرحلهٔ خود بازمیگردد. در این میان بودجههای کشور هدر میرود، زمانهای طلایی کشته میشوند و اعتماد عمومی از دست میرود.
سهنهاد شصتساله
ششدهه از تأسیس «وزارت آب و برق»، «سازمان تعاون روستایی ایران» و «سازمان جلب سیاحان» گذشت. سهنهاد در سهحوزۀ مجزا اما هرسه مهم و مؤثر در توسعۀ پایدار، هرچند که تقریباً جایگاه و پایگاه هیچیک درست فهم و درک نشده است.
معدنکاری بیضابطه و تخریب البرز مرکزی
تولید و بهرهبرداری از جنگلها ضروری است
متوسط رشد سالانهٔ جنگلهای اتریش رقمی بالغبر ۱۳ مترمکعب در سال است، درحالیکه این رقم برای جنگلهای شمال حدود چهار مترمکعب است؛ آنهم در شرایطی که دورهٔ رویش در شمال ایران طولانیتر و آبوهوای آن مساعدتر است.
سخنان رهبر انقلاب و موضوع برنامه هفتم
صندوقی که ناکارآمد ماند
|پیام ما| صندوق ملی محیطزیست قرار بود بهعنوان یک پشتیبان مالی برای فعالیتهای اقتصادی سازگار با محیطزیست و تشویق سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در حوزههای مرتبط با توسعهٔ پایدار عمل کند. همچنین، این صندوق قرار بود مهمترین حامی مالی فعالیتهای مرتبط با آموزش، اطلاعرسانی و ترویج فرهنگ حفاظت محیط زیست باشد. کشمکش ۱۰ساله بر سر تصویب اساسنامهٔ این صندوق و از سوی دیگر حذف منابع مالی مختلف که براساس قانون باید به این صندوق واریز میشدند، در همان ابتدای کار حاشیههای فراوانی را برای این نهاد مالی ایجاد کردند. بااینحال در سالهای اخیر که مشکلات محیطزیستی کشور روبهافزایش گذاشته، کمتر شاهد ردپای صندوق ملی محیطزیست در فعالیتهای اقتصادی مرتبط با حفاظت محیطزیست هستیم. فعالیتهایی که از طرفی میتوانست محلی برای سرمایهگذاری سبز در کشور باشد و از طرف دیگر میتوانست از محل سود این سرمایهگذاریها، درآمدهای پایداری را برای توسعهٔ این صندوق رقم بزند. اما بهنظر میرسد این صندوق با وضعیت ناامیدکنندهای روبهرو است. «شهرام شیرانزایی» که خود در سال ۱۳۹۳ از اعضای کارگروه اصلاح اساسنامهٔ صندوق ملی محیطزیست بوده است، در این مطلب نگاهی به عملکرد این نهاد مالی غیردولتی دارد.
گردشگری جنگلی بدون تخریب
فرض کنید در روی کره زمین محوطهای باشد که دایناسورها هنوز حضور دارند و زندگی میکنند، چه تصمیمی برای زیستگاه آنها باید گرفت؟ آیا منطقه را باید آزاد گذاشت تا هر تعداد ماشین میخواهند تردد و گوشهگوشه آن آتش روشن کنند؟ یا اینکه برنامهٔ حفاظت ویژهای برایش اجرا کرد؟ هر راهکاری که برای این زیستگاه در نظر گرفته میشود، برای «النگدره» هم صادق است؛ پارکی جنگلی و بخشی از جنگلهای هیرکانی در محدودهٔ شهر گرگان که همچون درختان انجیلی و... در آن وجود دارند، درختانی که بهعنوان فسیل زنده توانستهاند از عصر یخبندان نسلبهنسل خود را زنده نگه دارند و به سال ۱۴۰۳ برسانند. این گونهها نیاز به حفاظت ویژه دارند و در پی مطالبهٔ متخصصان، فعالان و کارشناسان جنگل و محیطزیست، در اسفند ۱۴۰۲ با تصمیم شورای حفظ حقوق بیتالمال به ریاست رئیسکل دادگستری استان گلستان و با حمایت دادستان گرگان، تردد تمامی وسایل نقلیه به این پارک جنگلی و افروختن آتش در آن ممنوع اعلام شد. از دکتر «مریم شهبازی»، دانشیار گروه محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و رئیس کارگروه تنوع زیستی اتحادیهٔ انجمنهای علوم زیستی ایران، دربارهٔ دلایل این تصمیم و تبعات آن پرسیدیم. او قبل از هر سخنی تأکید داشت ازآنجاکه بهدلیل دخالتها و بهرهبرداریهای بیرویه، سطح قابلملاحظهای از جنگلهای دنیا از بین رفتهاند و یا در معرض خطر نابودی قرار دارند. امروزه بشر دریافته که مدیریت جنگل و هر نوع بهرهبرداری از آن باید بهصورت پایدار و با حفظ تنوع زیستی و منابع آب و خاک برای نسل آینده برنامهریزی شود. از این نظر گردشگری بهویژه در پارکهای جنگلی، نیاز به نگاه و رویکرد تازهای دارد.
تعهدات نامشخص در سند امنیت غذایی