پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بدون عنوان

بایگانی مطالب : حیات وحش

خشک مثل«آق‌گل»

تالاب آق‌گل ملایر خشک است. از نظر قانون معلوم نیست کدام‌یک از دو استان همدان و مرکزی که تالاب «آق‌گل» درست در مرزشان قرار دارد، باید حقابهٔ این تالاب را تأمین کند. برداشت‌های بی‌رویه از آب‌های سطحی و رودخانه‌های روان به‌سمت تالاب و آب‌های زیرزمینی به‌شکل فزاینده ادامه دارد. شهریور ۱۴۰۰ در شورای برنامه‌ریزی استان همدان کتابچه‌ای تصویب شد که براساس آن دستگاه‌های اجرایی مکلف بودند اقدامات اولویت‌دار برنامهٔ مدیریت جامع تالاب آق‌گل را اجرا کنند و پیشرفت کار را به اداره‌کل حفاظت محیط زیست استان همدان گزارش دهند. اداره‌کل محیط زیست همدان اعلام کرده با انجام مطالعاتی با عنوان «مطالعهٔ حوزهٔ آبخیز دریاچه نمک» در حال انجام این طرح است و امیدوار است تابستان آینده طرح به پایان برسد. حقابهٔ تعیین‌شده برای حفظ این تالاب دو میلیون مترمکعب است، اما معلوم نیست این حقابه از کدام محل و استان تأمین شود. تنها عنصر مشخص این میان خشکی تالاب است. بنابه اعلام اداره‌کل محیط زیست همدان سال ۹۸ و پس از سیلاب زمستان ۹۷ و بهار ۹۸، آخرین‌باری بود که آق‌گل پرآب دیده شد.
خشک مثل«آق‌گل»

وضعیت مبهم «بالابان»

«وضعیت بالابان از یوزپلنگ نیز بدتر است چون دست‌کم یوزپلنگ در آفریقا به جمعیت پایداری رسیده است.» این بخشی از صحبت‌های «حسن اکبری»، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، در هفته‌های اخیر بود. بااین‌حال برخی کارشناسان مانند «احسان طالبی» به این گفته انتقاد جدی دارند و می‌گویند زمانی که برآورد جمعیتی از یک گونه نداریم‌، نمی‌توانیم دربارهٔ وضعیت آن اظهارنظر کنیم. در گفت‌وگو با این پرنده‌شناس که به‌تازگی از پروژهٔ ۱۰۲روزهٔ «شمارش شکاری‌ها» از «گلوگاه» بازگشته است، دربارهٔ وضعیت «بالابان» گفت‌وگو کردیم.
وضعیت مبهم «بالابان»

الگوی موفق حفاظت مشارکتی در «کوه هوا»

سال ۱۳۸۲ که «علی نصیری» به‌همراه چهار نفر دیگر قدم در راه حفاظت گذاشتند، فکرش را هم نمی‌کردند سال ۱۴۰۱ برای ۶۳۸ نفر کارت عضویت صادر کنند. امروز ۱۲ تا ۱۳ نیروی محیطبان داوطلب‌ عضو انجمن با پنج موتور و سایر تجهیزاتی که خیرین در اختیارشان گذاشته‌اند، پایش‌های روزانه در منطقه انجام می‌دهند و جمعیت حیات‌وحش را به‌نحو قابل‌توجهی افزایش داده‌اند. همچنان که «موسی کرمی» و دوستانش در انجمن «پایشگران زمین و زندگی» توانستند جمعیت حیات‌وحش را در عرض ۱۰ سال ۱۷ برابر کنند و شکارچیان غیرمجاز سابق را به محیطبان داوطلب بدل کنند.
الگوی موفق حفاظت مشارکتی در «کوه هوا»

یارانه‌ای که اقتصاد را متکی بار آورد و محیط‌ زیست را نابود کرد

هزینهٔ چهار برابری برق فسیلی نسبت به برق خورشیدی
یارانه‌ای که اقتصاد را متکی بار آورد و محیط‌ زیست را نابود کرد

بدیل‌های رادیکال لازم است

مقدمهٔ مترجم: بحران اقلیمی بحرانی جدی و جهانی است. هم گسترده است و هم عمیق. هم انسان، زیستش، محیط پیرامونی‌اش و آینده‌اش را دربر می‌گیرد و دچار می‌کند، هم طبیعت و همهٔ زیستمندانش را. اینجا و اکنونی هم نیست، همه‌گستر است و فرانسلی، گشوده به آینده، تعین‌بخش؛ آینده‌ای با این اوضاع و احوال تار و تیره و وخیم. زایش بیابان و حذف جنگل‌ها و کم‌بارشی و پربارشی سیل‌وار، بالاآمدن آب دریاها و محو شهرها، انقراض گونه‌ها، اسیدی‌شدن اقیانوس‌ها، کاهش شدید آب سالم در دسترس، کاهش بارآوری کشاورزی و قحطی و گرسنگی و مهاجرت. بشر اینها را که دانست راه به چاره برد. دم‌دستی‌ترین راه همان پنهان‌کردن واقعیات است و انکار عواقب. عده‌ای اما در چارچوب نظم موجود جهانی و یا خارج از آن، با نیات اصلاح‌طلبانه، با قصد سودآوری از شرایط موجود، با اهداف انقلابی، با قصد زیر و زبرکردن بنیان‌هایی که مسبب وضع بحرانی روبه‌گستر امروزند، اندیشه‌ورزی عملی می‌کنند و چشم‌اندازهایی می‌گسترند بر پایهٔ امکانات موجود و پتانسیل‌هایی که علم و دانش تجربی و فنی و نظری برای غلبه بر بحران یا تعدیل آن مهیا کرده‌اند. از اقتصادسبز و سرمایه‌داری سبز و بازیافت و اقتصادچرخه‌ای، که درون‌سیستمی‌اند و اصلاح‌طلبانه با قصد حداقلی در تغییر سازوکارهای موجود تولید و مصرف تا آنها که ضدسیستمی‌اند و بنیان‌کن که طرح نویی پیش می‌کشند برای مهار و تغییر و دگرگونی اساسی در شیوهٔ تولیدی که بنا بر تجربیات عملی و مقتضیات نظریِ چند دههٔ گذشته ناتوان از حل بحرانی است که خود رشدش داده است. سوسیالیسم بوم‌محور یا اکوسوسیالیسم یکی از گرایش‌های رادیکال در مقابله با بحران جهانی اقلیم است. این گرایش مبانی سوسیالیسم را با مبانی اکولوژی و مبانی زیست‌بوم تلفیق می‌کند و مسئلهٔ پایداری و حقوق طبیعت و حقوق نسل‌های آینده را وارد نظام اندیشه‌ای خود می‌کنند. از دید اینان در شیوهٔ تولیدی متفاوت از سرمایه‌داری، تولید صورت می‌گیرد ولی با بازتوزیعی متفاوت، نه برای فروش و سودآوری که برآوردن نیازهای اساسی جامعه: مسکن و آموزش و بهداشت، با حذف هزینه‌های گزاف اقتصادی و زیست‌محیطی در راه تولیداتی چون صنایع نظامی و کالاهای بی‌مصرف تجملاتی. دیگر مفهوم رفاه در گروی داشتن کالاهای بیش از اندازه و متعدد نیست بلکه وجهی کیفی می‌یابد. از منظر جامعه‌گرایی بوم‌گرا، اکوسوسیالیسم، عدالت توزیعی اصلی مهم است اما کافی نیست. مسئلهٔ محیط‌زیست و حقوق نسل‌های آینده و حقوق طبیعت را هم باید مد نظر قرار داد. تولید و مصرف با درنظر گرفتن توان بازیابی و ظرفیت‌های بازتولیدی و زیستی اکوسیستم انجام می‌شود. هدف اکوسوسیالیسم رعایت اصل پایداری طبیعت است همراه با رفاه همگانی. تضاد انسان و طبیعت به کنش متقابل متعاملانه‌ای تبدیل می‌شود که در آن توسعه و پیشرفت و رفاه در تقابل با تعادل طبیعت نخواهد بود، یا در کم‌مخرب‌ترین وجه خود است. چیزی که شیوهٔ تولید سرمایه‌داری کاملاً در تضاد با آن است. تزهای زیر را یکی از اندیشه‌ورزان این گرایش برای صورت‌بندی بحران و پاسخ به بحران نوشته که مختصر و مفید است و از این رو، هم جای نقد دارد و هم جای بسط و ایضاح بیشتر.
بدیل‌های رادیکال لازم است

صدور ۶۴ پروانهٔ شکار در مناطق چهارگانه

مناطق حفاظت‌‌شدهٔ «الموت» و «طارم» در استان قزوین، مناطق حفاظت‌شدهٔ «درمیان» و «شاسکوه» و منطقهٔ شکارممنوع «کمرسرخ» خراسان‌جنوبی، منطقهٔ حفاظت‌شدهٔ «هرمود» و منطقهٔ شکارممنوع «دره‌باغ» فارس، منطقهٔ حفاظت‌شدهٔ «کالمند»، پناهگاه‌های حیات‌وحش «بوروئیه»، «شیرکوه» و «آریز» یزد،‌ منطقهٔ حفاظت‌شدهٔ «سالوک» و منطقهٔ حفاظت‌‌شده و پارک ملی «ساریگل» خراسان‌شمالی، منطقهٔ حفاظت‌شدهٔ «هفتادقله» مرکزی و مناطق حفاظت‌شدهٔ «ورجین» و «کاوه ده» تهران هفت منطقه‌ای هستند که قرار است برای آنها در مجموع ۶۴ پروانه شکار ویژه صادر شود.
صدور ۶۴ پروانهٔ شکار در مناطق چهارگانه

رفع تکلیف در صدور پروانهٔ شکار

رفع تکلیف در صدور پروانهٔ شکار

خشکسالی بحرانی در غرب ایران و میانرودان

اثر تغییراقلیم بر جایی که «هلال حاصل‌خیز» نام داشت
خشکسالی بحرانی در غرب ایران و میانرودان

بحران اقلیم، بحران نابرابری است

بحران اقلیم، بحران نابرابری است

خطای آمار یا کاهش جمعیت حیات‌وحش در «کلاه قاضی»؟

|پیام ما| «کامبیز برادرانی»، فعال محیط زیست، چندروز قبل آماری از سرشماری اخیر حیات‌وحش در پارک ملی «کلاه قاضی» منتشر کرد. به‌گفتهٔ این بلاگر حیات‌وحش، آمارها در این منطقه تنها ۶۰۰ تا ۷۰۰ فرد بز وحشی، ۴۰۰ تا ۵۰۰ فرد آهوی گواتردار ایرانی و ۲۰ فرد قوچ اصفهانی شمارش شده است که نشان از کاهش چشمگیر جمعیت حیات‌وحش دارد. از نظر او سرشماری‌های قبلی در این پارک، عدد ۱۵۰ تا ۱۷۰ فرد را برای قوچ اصفهانی در این منطقه ثبت کرده بود که رسیدن جمعیت به ۱۷ تا ۲۰ را شاید بتوان نشانی از انقراض این گونه در «کلاه قاضی» با ادامهٔ این روند دانست.
خطای آمار یا کاهش جمعیت حیات‌وحش در «کلاه قاضی»؟