بایگانی مطالب : یادداشت
نقش هوتکها در کنترل سیلاب بلوچستان
مدیریت هوشمند پسماند
در بررسی تحولات محیط زیستی و چشماندازهای سازمانی، پازل مدیریت پسماند بهعنوان یک عنصر غیرقابلانکار در پیریزی جوامع سلامت محور تلقی میشود و نوآوریهای تکنولوژیک در کنار استراتژیهای مؤثر و دیرپا، محور اصلی در تدوین برنامههای مدیریت پسماند بهشمار میروند. این امر در راستای مقابله با بحرانهای گستردهای است که ناشی از دفع ناصحیح زبالههای شهری و تأثیر آنها بر محیط زیست است. با بهرهمندی از فناوریهای پیشرفته اینترنت اشیا، شاهد زایش بسترهای نوآورانهای در عرصه جمعآوری و بازیافت هستیم که امکان تجزیه و تحلیل دادهها، مسیریابی هوشمند و کاهش مشهود هزینهها و اثرات مخرب محیط زیستی را که بهواسطهٔ فرآیندهای غیرکارآمد جمعآوری پسماند موجود بود، فراهم آوردهاند. یکی از جامعترین مطالعات انجامگرفته در این زمینه توسط محققان ایرانی به سرپرستی اینجانب و همکاری «سید سهند موسوی» و «علی حسینزاده» انجام گرفته است که بهتازگی در مجله Science of The Total Environment منتشر شده و تمام پارامترهای اصلی مورد نیاز برای تشکیل یک مدیریت پسماند هوشمند، در آن بررسی شده است.
ردپای تغییراقلیم در سیل بلوچستان
شهرستانهای دشتیاری قصرقند، نیکشهر و چابهار بیشترین آسیب در سیلابهای اسفند ۱۴۰۲ دیدهاند. جادهها برای عملیات امداد و نجات بسته شده و سیل پس از چندروز بارندگی شدید باعث شکسته شدن بستر رودخانهها و سرازیر شدن سدها شد. بیش از ۱۰ هزار نفر در اثر سیل آسیب دیدند.
جنگلهای حرا، نگین سبز خلیج فارس
تسلیم مسئولان به نابسامانی جنگل
ابَرخشت و آبخوانداری درمانگر سیستانوبلوچستان
نقش «خوشاب»ها در کنترل سیلاب منطقه مَکُران
اصرار بر امر کهنه برای زندگی دریاچه
مسئولیت شرکتهای نفتی در برابر مخازن زیرزمینی
از اواخر دههٔ ۱۹۰۰ میلادی بهرهبرداری از هیدروکربن منجر به اثرات و تبعات شدید محیط زیستی در خوزستان شده است. بیشترین زمینلرزههایی که در محدودهٔ استان خوزستان ثبت شدهاند در ژرفای کمتر از ۱۵ کیلومتر احتمالاً تحت اثر تحریک زمینساختی در گسلها بهدلیل برداشت منابع هیدروکربنی هستند. فرونشست سالیانهٔ زمین در حد ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر در نواحی ساحلی استان خوزستان مشاهده و گزارش شده است.
هما از خیال تا واقعیت
ترسی که از فناوری داریم
خطای مدیریت سیلاب بلوچستان
دست از سر هورالعظیم بردارید!
درباب اهمیت همهجانبهٔ «تالاب بزرگ» یا «هورالعظیم» بسیار سخن گفته شده است. از بدبیاری این تالاب است، و ادبار ساکنان و حاشیهنشینانش که هور هم در مرز دو کشور با نظم سیاسی خاص است و هم بر بالای میادین نفتی عمیق و پر ارزش. دو کشور به خطاهای استراتژیک، هر یک بهدلایلی، راه آب بر تالاب بستهاند و بر تن نحیف هور مدام ضرباتی هر دم شدیدتر را وارد میکنند. میادین نفتی و ارزش اقتصادی آن چشم حکمرانان و صاحبمنصبان را گرفته یا بگوییم کور کرده است. اکوسیستم و آب و اقلیم و زیستمندان متنوع و حیات اجتماعی-اقتصادی-بومشناختی مردمان این ناحیه فدای مناسبات مخرب اقتصادی طبقهٔ حاکم شده است. در این سو، ایران، ساختار اقتصاد سیاسی مبتنی بر مناسبات سرمایهدارانۀ انحصاری کشور را به سمت بیشبرداشتِ ویرانگر از منابع آبهای سطحی و زیرسطحی کشانده و صنعت و کشاورزی ایدئولوژیک وابسته به بیشمصرفیِ آب را بهشدت توسعه داده است. آبی که باید به تالابها و دریاچهها بریزد و در آبخوانها ذخیره شود، در نوعی کشاورزی سنتیِ کمبهرۀ آببر راه به ساقههای گندم و پوستهٔ هندوانه میبرد و در فولادسازی هدر میشود. این بماند.
رهاشدگی جنگلها و مراتع بهای طرحهای پوپولیستی
دعوت بدون برنامه!