غایب بزرگ
۲۴ دی ۱۳۹۴، ۲۱:۵۲
غایب بزرگ
غایب بزرگ
هدی ایزدی
آلوده یک سریال شدهام. چشم که باز میکنم، نخستین کارم چپاندن سی دی بعدی توی دستگاه و دنبال کردن قصه سریال است؛ قهرمان سریال، نویسندهای بیمسئولیت، خوشگذران، بیفکر، شوخ طبع و البته لاابالی است که نه دلش به حال زندگی خودش میسوزد و نه به حال زندگی زن و فرزندش.
از همان دقایق اول سریال تا انتها مدام در حال «از دست دادن» است؛ از پول و ماشین و خانه گرفته تا زن و فرزند و حیثیت و اعتبار و آبرو. او با تلاش و دقت ویژهای، به زندگیاش گند میزند و برای خرابکاری کردن هیچ حد و مرزی را نمیشناسد. او تمام مرزها را رد میکند و تهبازندگی را درمیآورد. بله، او یک «بازندهحرفهای» است. شروع به خواندن درباره این سریال میکنم. به یک نظرسنجی میرسم مبنی بر اینکه آدمها دوست دارند جای کدام یک از کاراکترهای اصلی سریالهای بزرگ تاریخ تلویزیون باشند. کاراکتر اصلی این سریال، مقام اول را دارد! همان «بازنده حرفهای و لعنتی» که باعث شده این سریال با نمرهگذاری بسیار بالایی، در رده بهترینها قرار بگیرد و کلی جایزه معتبر درو کند. اما تماشای چه چیزی از یک نویسنده خودویرانگر، آشفته و نیمه مجنون، اینقدر لذتبخش است؟ چرا آدمها دوست دارند جای یک فلک زده اعصاب خردکن باشند؟ من فکر میکنم جواب را بدانم.
دنیای امروز، دنیای «متوسط»هاست. دیگر مثل 50سال پیش، غولی در دنیا سربرنمی آورد. دیگر اسطورهای، متولد نمیشود و یکهتازی نمیکند و «افسانهای بودن»، در انحصار هیچکسی نیست. به همین دلیل است که وقتی کسی در هر زمینهای تا ته خط را تخته گاز میراند، جذاب میشود. در اصل مهم نیست چقدر گند بزنی یا چقدر موفقیت و فایده به بار بیاوری. در دنیای امروز مهم این است که در هر کار و شرایطی قدم میگذاری، به «حرفهای»ترین شکل ممکن انجامش دهی و تا خط پایان بتازی. از قرار معلوم کاراکتر اصلی این سریال هم در گندزدن و باختن و از دست دادن، تا ته خط را رفته است و همین از او یک کاراکتر محبوب و دوست داشتنی میسازد.
همه ما در روزهایی که «متوسط»ها حرف اول را میزنند، بهدنبال «درجه یک»هایی هستیم که ریسک میکنند، از مرزها فراتر میروند و روبان خط پایان را با بیپرواییشان به زمین میاندازند. هیچیک از ما در شرایط کنونی، قدرت، تحمل و جرأت اینکه تا ته خطی را برویم، نداریم. به همین دلیل است که دیدن کسانی که زندگیشان را به نقطهای میرسانند که دیگر چیزی برای از دست دادن یا چیزی برای بهدست آوردن ندارند، برایمان لذتبخش است. این «ته خط» رسیدن، به ما احساس رهایی میدهد. ما نه در کار، نه در کسب مهارت، نه در عشق، نه در تحصیل و نه در هیچ زمینهای، صبوری و توانایی تا ته خط رفتن را نداریم و برای همین هیچ وقت احساس رهاشدن نداریم. احساس «رهایی»، شاید یکی از غایبان بزرگ در زندگی انسانهای امروز باشد. نظر شما چیست؟
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
درخواست و مطالبهگری برای تعطیل کردن شنبه به جای پنجشنبه
کارزارِ حداقل دستمزدِ ۱۵ میلیون تومانی
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
فعالان جهانی هشدار میدهند
میراث «غزه» زیر بمباران
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید