موج توسعه میراث را غرق میکند
۲۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴
بررسی راهکارهای حفظ و احیای میراث ناملموس در تالار گفتوگوی میراث
موج توسعه میراث را غرق میکند
عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی ادامه روند احیا به قوت بخشیدن اقتصاد فرهنگ وابسته است، این در حالی است که در ایران اقتصاد گردشگری مقدم بر اقتصاد فرهنگ است.
| صحبت از حفظ و احیا، ذهنها را میبرد به سمت بناها و اشیای تاریخی. دامنه حفظ و احیای میراث فرهنگی و تاریخی اما فراتر از میراث ملموس و مادی است. در این سالها سازمان دیروزی و وزارتخانه امروزی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در تلاش بوده با شناسایی و ثبت میراث ناملموس در راستای حفاظت و احیا قدم بردارد. سازمانهایی مثل یونسکو هم پا پیش گذاشتهاند و سعی دارند اَشکال فرهنگی رو به زوال را حفظ کنند اما ثبت فهرستهای ملی و جهانی همیشه نجاتدهنده نیست.
ظهر دیروز در نشستی تخصصی در تالار گفتوگوی میراث به موضوع حفظ و احیای میراث فرهنگی، حفظ و احیای میراث ناملموس پرداخته شد. علیرضا حسنزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و از فعالان پژوهشهای مردمشناسی که در حوزه فرهنگ عامه و مردمشناسی پژوهشهایی داشته است، در این نشست مجازی به این پرداخت که حفظ میراث ناملموس چطور امکانپذیر است و ایران که میراثی غنی دارد کجا ایستاده است. از نگاه او ادامه روند احیا به قوت بخشیدن «اقتصاد فرهنگ» وابسته است: «اقتصاد میراث، بنیاد اقتصاد گردشگری است و تولیدات فرهنگی باکیفیت میتواند فرهنگ را به مسیر حفظ و احیا ببرد.»
حسنزاده معتقد است که میراث فرهنگی در خاطره مردم در مسیر فراموشی است. او دوری از بازگشت به گذشته را در دوره همهگیری کرونا مثال میزند و میگوید: «ما هیچ استفادهای از تجربههای تاریخی نکردهایم.» بحث از اینجا شروع شد که فرهنگ یا تمدن، اجزا و ابعاد مختلفی را در برمیگیرند. با شروع عصر مدرن و سرعتگرفتن تغییرات رابطه انسان با میراث کهنش به خطر افتاد و نظریاتی در نقد این سرعت مطرح شد. رفتهرفته تجارت تلخی مثل نازیسم رخ داد تا نسبت به این روند بازاندیشی شود. به این ترتیب بود که نظریات بسیار بازتعریف شدند؛ مفاهیمی چون دانش فرهنگی و بومی در اینجا مطرح شدند چرا که بدون آنها توسعه پایدار ناممکن است.
چطور میتوان فرهنگ را احیا کرد؟
با وجود همه تلاشهای علمی، مظاهر مدرن، مظاهر سنتی یا گذشته را به محاق میبرد. سوال این است که چطور میشود فرهنگ را احیا کرد؟ عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی به این سوال پاسخ داد: «یکی از راهها ثبت در سطح ملی و بینالمللی است اما فرایندی است که از یک طرف با رقابتها آمیخته و از یک طرف با ساختارهای قدرت. تمدنها و کشورها به نوعی با هم رقابت میکنند و گاهی بر سر عنصری دچار منازعه میشوند. به دنبال این بود که راهکارهایی مثل ثبت پروندههای مشترک بین کشورها مطرح شد. هرچند باز هم رقابت بین کشورها برای مالکیت وجود دارد. اما باید دانست مرزهای سیاسی نماینده مرزهای فرهنگی نیستند. ما با حوزههای تمدنی- فرهنگی روبهرو هستیم که بسیار به هم نزدیک هستند و چنان قرابتی دارند که گاهی ریشههایشان یکی است. پدیده مرز برای فرهنگها یک پدیده تصنعی و برساخته است. در مردمشناسی از حوزههایی صحبت میکنیم که میتواند متداخل یا دور از هم باشد اما به طور مثال ملتهایی که ریشه واحد دارند مولانا را متعلق به خود میدانند. دلیل این است که مرزهای سیاسی آنها با مرزهای فرهنگیشان فرق فرق دارد.» اما کارکرد مثبت ثبت در فهرست آثار ملی و بینالمللی چیست؟ به گفته حسنزاده این روند تا حدودی خودآگاهی نسبت به عناصری که جوامع محلی در گذشته به آن بیتفاوت بودند را شکل داده است چنان که معتقدند این منابع فرهنگی میتواند منبع تعریف هویت و حتی قدرت برای آنها باشد.
اینطور که او توضیح میدهد پس از احیا و بازتعریف فرهنگ، چند حالت متصور است. یا میراث به به یک تجربه مرده تبدیل شده، یا به عنصری نیمهجان که میتوان برای آن تصمیم گرفت یا اینکه بدون دخالت نقش خود را ایفا میکند، مثل نوروز، آیین آبپاشان، وارداوار، یا صنعت ساخت گاجمه در گیلان. از نگاه او در مواجهه با این سه حالت، استراتژیهای مختلفی میتوان در نظر گرفت اما آنچه مهم است، خلاقیت است به عنوان امری خودجوش. او قناتها و بادگیرها را به عنوان سازههایی برآمده از خلاقیت در شرایط مختلف مثال میزند و از وضعیت امروز میگوید: «ما در وضعیتی هستیم که بخشی از میراث فرهنگی به محاق رفته و نیاز به دخالت، برنامهریزی یا جهتدهی و سیاستگذاری جدی دارد.»
اقتصاد میراث مقدم بر اقتصاد گردشگری
این پژوهشگر ادامه داد: «اینجا بحث اقتصاد فرهنگ یا صنعت فرهنگ مطرح است. بخش عمدهای از کشورهای دنیا برای حفظ میراث خود از اقتصاد فرهنگ بهره میبرند. ما هم برای حفظ میراث فرهنگیمان هیچ راهی نداریم جز اینکه تولید ادبی و هنری داشته باشیم و این تولیدات با کیفیت باشند، مخاطب خود را در سطح جامعه ملی و محلی پیدا کنند و ابزارهای قدرتمند و سرمایه مالی کافی داشته باشند.» او ترکیه را مثال زد که صنعت پوشاک و خوراکش با فیلمسازی گره خورده است و ارزشهای میراثی و گردشگری در قالب سریال نمایان میشود. «اقتصاد میراث مقدم بر اقتصاد گردشگری است. اقتصاد میراث به این معناست که اگر ما تجربه تاریخی خودمان را حفظ کنیم، اقتصاد گردشگری هم به عنوان امری خودجوش ظاهر میشود.» با وجود این راهکارها اما آنچه امروز به عنوان گردشگری در ایران جریان دارد، از نگاه حسنزاده «گردشگری تودهای و بیکیفیت» است که حتی در دوران شیوع کرونا هم خاموش نشده؛ سیلی از جمعیت روانه نزدیکترین و جذابترین میشود و آنچه باقی میماند میراث فرهنگی و طبیعی آسیبدیده است. به گفته او در ایران استراتژی توسعه چنان است که اقتصاد گردشگری مقدم بر اقتصاد فرهنگ است.عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی در ادامه گفت: «بحث دیگر درباره اقتصاد فرهنگ این است که پارادایم ما پارادایم اشتباهی است . بخشی به ساختار اقتصادی برمیگردد. کالاییشدن زمین و جنگل رودخانه و به طور کلی کالاییشدن منظر طبیعی و فرهنگی آسیبزننده است.»
خلاقیت راه حل است
در این نشست مجازی با طرح موضوع خلاقیت دو فیلم به نمایش درآمد؛ یکی درباره یک مردمشناس در کامبوج که برای پذیرش استفاده از آهن در غذا از سوی مردم، از سمبلهای فرهنگی بهره گرفت و دیگری تصویری از بابانوئلها که برنامهریزی شده در کریسمس ماسکهایی قرمز بزنند و از سورتمههایی استفاده کنند که فاصله فیزیکی با بچهها در آن رعایت شود. حسنزاده درباره خلاقیت میگوید: «امروزه طرحهایی تحت عنوان شهر خلاق مطرح میشود که شبکهای از آدمها و مکانها در آن، کنار هم قرار گرفتهاند. گروههای مختلف در این شبکه میتوانند بازآفرینی کنند و ناحیه فرهنگی را حفظ کنند. البته که تلاشهای فردی راه به جایی نمیبرد.»
از نگاه او الگوی توسعه باید در ایران بازتعریف شود. الگوی توسعهای که همچون موج میراث فرهنگی را هم با خودش ببرد. «میراثی که به آن افتخار میکنیم، نمیتواند مقابل یک الگوی مسلط توسعه مقاوم باشد.» او معماری سنتی مساجد را مثلال میزند و میپرسد: «چرا این معماری برای مساجد جدید الگو نشده است؟ چرا خبری از آن گنبدهای زیبا نیست؟» او با این طرح این سوال میگوید: «اگر به دنبال یکدستسازی باشیم و بخواهیم بدون حفظ اصالت فقط تولید کنیم، پیداست که بینتیجه است.» حسنزاده با اشاره به فیلمهای نمایش داده شده میگوید: «ما به راحتی می توانیم از عناصر فرهنگی بومی برای پذیرفتهشدن راهکارهای توسعه استفاده کنیم. این سرمایه فرهنگی این امکان را به ما میدهد اما خلاقیت بسیار مهم است. موسیقی سنتی ایران هم توانسته به باززایی برسد.» با این همه به گفته او حفظ و احیای میراث در طول تمام تاریخ در سرزمینی پر از حوادث سخت است؛ سرزمینی که دائما با ویرانی روبهرو بوده و البته ایرانیان در این وضعیت خلاقیت زیادی داشتند. در پایان نشست صحبت از این است که اقتصاد فرهنگ باید قوی شود و باید بتوان به تولیدات کیفی با زمینه فرهنگی دستیافت و همینطور اقتصاد میراث باید دگرگون شود تا حفظ میراث ممکن شود.
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید