پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اضافه خدمت

اضافه خدمت





۲۴ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۱۸

اضافه خدمت

مردم سالاری نوشت:«مشایی به 6 سال و نیم حبس محکوم شد.

جمهوری اسلامی نوشت:«مشایی به 5 سال حبس محکوم شد.»

تغار هر دو رقم را دقیق ارزیابی کرد و گفت:«مردم سالاری سال ها را قمری محاسبه کرده و جمهوری اسلامی شمسی!» طنزیماتچی نگاهی به تغار انداخت و گفت:«از قدیم گفته اند هر چیزی عمر مفیدی دارد.» تغار گفت:«منظورتان جناب مهندس مشایی است؟» طنزیماتچی گفت:«نه! جنابعالی را می گویم. هر تغاری عمر مفیدی دارد. شاید وقت بازنشستگی تو فرا رسیده باشد. امیدوارم مشمول عدم به کارگیری بازنشستگان شوی!»

تغار که سعی می کرد خونسردی خود را حفظ کند، گفت:«اشکالی ندارد ما هم زنبیل قرمزمان را برمی داریم و جای دیگری پهنش می کنیم. تحصن می کنیم. تعدادی هوادار هم داریم که آنها را شهر به شهر با خودمان می بریم که شعار بدهند به جون هر چی مَرده/ تغاره برمی گرده» شاهد عینکی که بگومگوهای تغار و طنزیماتچی را شنیده بود، خودش را از افق جدا کرد و پا به صحن علنی تغارنیوز گذاشت. دست زیر چانه گذاشت و اطراف را پایید. طنزیماتچی گفت:«بفرمایید، امری بود؟» شاهد عینکی با اعتماد به نفس گفت:«فکر می کنم الآن وقتشه که از استعدادهای شهودی ام استفاده کنم. به نظرم تغارنیوز در شرایط حساس کنونی قرار داره و من باید در پیشگاه تاریخ شهادت بدم.»

طنزیماتچی و تغار نگاهی به هم انداختند و غش غش خندیدند. شاهد عینکی رنگ به رنگ شد. مخاطب خاص دستی به تنه درخت گلابی زد و سوت زنان پا به تغارنیوز گذاشت. شاهد عینکی دستی به موهایش کشید. مخاطب خاص گفت:«سلام جناب طنزیماتچی! تغارجونی! اِ وا شاهد جون چرا رنگ به رنگ شدی؟ فدات شم!» شاهد عینکی دهان باز کرد. اما تغار پیش دستی کرد و گفت:«چیزی نیست مخاطب خاص! این شاهد خان زیادی توی نقش خودش فرو رفته! به بیماری خود مهم پنداری دچار شده!» شاهد عینکی کنترلش را از دست داد. پیراهش را درآورد و به سمت تغار پرتاب کرد. فریاد زد و از در بیرون رفت و در افق محو شد.

طنزیماتچی و تغار دوباره خندیدند. تغار گفت:«خانم خاص! شما که دستی به ستاره شناسی دارین…» مخاطب خاص گفت:«آخی تغار جون! گفتی ستاره… من از بچگی ستاره دوست داشتم. همیشه اونا رو می شمردم… خیلی دلم می خواست بدونم که مریخ و ونوس کجا هستن و مردان و زنان اون چه جوری زندگی می کنن…»

مخاطب خاص چشم هایش را بسته بود و درباره ستاره ها خاطره تعریف می کرد. طنزیماتچی به تغار گفت:«تو چه کار داری به این که مشایی 5 سال زندان داره یا 6 سال و نیم. احتمالاً روزنامه جمهوری اسلامی مرخصی های جناب مشایی رو از 6 سال و نیم کسر کرده شده 5 سال!»

تغار گفت:«شایدم مردم سالاری پیش بینی کرده که مشایی آدم نامنظمیه و اضافه خدمت حساب کرده براش!»

طنزیماتچی بی حوصله گفت:«مگه سربازیه اضافه خدمت بزنه!»

تغار گفت:«آره، مگه یادتون نیست که احمدی نژاد می گفت ما همه سربازیم.»

طنزیماتچی دوباره نگاهی به تغار انداخت و گفت:«بازنشستگی ات فرا رسیده.»

مخاطب خاص همچنان با چشمان بسته از رؤیاهایش با ستاره‌ها می گفت.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر