سقوط اخلاق

محمد علی شهابی

در میان همه گرفتاری‌ها و نا امیدی‌ها، ناگهان خبری می‌رسد که دامنه موج ناامیدی و بی‌اعتمادی را گسترده‌تر کرده و متاسفانه رسانه‌های زرد و ناشی هم به آن دامن می‌زنند. خبر مربوط به فلان شورای شهر و ماجرای تله گذاری جنسی یک مسوول این شهرستان برای چند عضو شورا در میان اخبار گسترده گرانی و سیاسی و امنیتی هرگز تحلیل نشد. این چه نوع رفتاری است که یک مدیر و مسوول اجرایی زنی زیبا را پیدا و او را تبدیل به دامی برای اثر گذاری بر رای برخی اعضای شورای شهر کند. در اینکه این اعضا خطاکارند حرفی و بحثی نیست، اما ما معصوم نیستیم و همه ما درونی مخفی داریم که فقط خدا می‌داند و خودمان.کشوری ساختیم که تار و پودش از ریا و رباست و هرکسی ادعا کند که از این دو خصیصه به دور است با قاطعیت می‌گویم دروغ می‌گوید و دیر یا زود همه ما و اگر خیلی هنر کنیم نسل‌های تولیدی ما در این گرداب ریا و ربا غرق خواهند شد.همه  یک درون جنسی داریم که هیچ کس از آن خبر ندارد و اتفاقا خطرناک‌ترین ما آن‌هایی هستند که این درون را همیشه مخفی و ادعای پیامبرزادگی می‌کنند. احمد زیدابادی روزنامه نگار با شرف و جسور سیرجانی که قلمش پایدار باد، جمله معروفی دارد که می گوید اگر خواستید در این کشور مدیر شوید قبل از هرچیز زیپ شلوار و زیپ دهانتان را ببندید؛ البته اغراق نباشد این جمله را سال‌ها قبل تر در جاهای مختلف به کار برده بودم اما به هرحال به نام احمد آقا ثبت شده است. اینکه پنج عضو شورا یا هر کسی احتمال دارد به دام خانمی بیفتند اصلا عجیب نیست؛ عجیب آنجاست که یک مسوول دولتی یا اجرایی آن زن را اجیر کرده و توسط او اعضای شورا را به دام می اندازد، از آن‌ها فیلم می‌گیرد و سپس با تهدید آنها، تقاضای پول های کلان و حق رای می‌کند. سقوط اخلاق دقیقا اینجاست؛ جایی که جامعه به راحتی تیرها را به سمت قربانیان این بازی کثیف رها می‌سازد و هرگز آن شخصی که با حیثیت چندین خانواده در یک شهرستان بازی می‌کند را نکوهش نمی‌کنند بلکه با این رفتار عملا کار او را تایید می‌کنند. چند سال قبل، گل کاری ملت همیشه قهرمان در ارسال  ویدیوی دختر بازیگر تا ۷۸ میلیون بار را هنوز در خاطره‌ها داریم؛ سال ۸۵ و در میدان انقلاب تهران، جلوی دانشکده‌ها، حتی محیط‌های علمی نقل محافل بود و وقتی به پسرکی خردسال که سی‌دی‌ها را می‌فروخت گفتم چرا اینکار می‌کنی، می‌دونی چه گناهی مرتکب شدی، نکن اینکار و خوب نیست، جواب داد که از دیروز تا الان دو هزارتا فروخته است. آری قربانی آن زمان ملت ایران، از ایران رفت و امسال هم جایزه نخل طلایی یک جشنواره مهم را تصاحب کرد اما هرگز ملتی را که با تکثیر آن سی دی با ابرو و حیثیتش بازی کردند، نخواهد بخشید. آسیاب به نوبت؛ حالا این بار قرعه به نام این پنج عضو شورا افتاده و قرار است تا آبروی آن‌ها این دفعه باد هوا شود؛ آن هم در فضای مجازی.چندی قبل ماجرای تلفظ موزه لوور در مجلستوسط یک نماینده را که هنوز فراموش نکرده‌ایم؛ در آنجا هم مشت نمونه خروار بود و فقط قرعه به نام اکبر خورده بود و گرنه سایر اصغرها و حسن‌ها و علی‌ها و جعفرها هم اگر پشت تریبون می‌رفتند نتیجه بهتری نمی‌گرفتند. کما اینکه لاهوتی هم بعدها نتوانست faft را تلفظ کند. این نشان می‌دهد که در همه حوزه‌ها امکان خطر  وجود دارد و انگشت‌نما شدن بستگی به شانس‌مان دارد.متاسفانه امام جمعه آن شهر هم به جای دخالت مثبت در ماجرا، تلاش می‌کند تا ثابت کند که او از قبل تذکرات را داده و آنها توجهی نکرده‌اند و حالا رجزخوانی و آتش را شعله‌ورتر می‌کند.نهادهای امنیتی و قضایی باید همانگونه که احتمالا سراغ این پنج عضو خطا کرده می‌روند، آن موجود پست و رذلی که در آتلیه عکاسی دوربین فیلم‌برداری کار گذاشته و سپس با استفاده از آن خانم، از اعضای شورا برای انجام رابطه جنسی دعوت می‌کرده تا افکار شیطانی‌اش عملی شود، را بازداشت و بازجویی کرده و با او برخورد درست حسابی انجام دهند تا درس عبرتی باشد برای همه آدمهای پستی که برای عملی شدن خواسته‌های خود (اینجا امضای پروژه های شهری و پیمانکاری) دست به چنین اقداماتی می‌زنند.