پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آتشکده آذرگشسب

آتشکده آذرگشسب





۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰:۲۸

آتشکده
آذرگشسب
آتشکده آذرگشسب (آتور گشسب)، به معنی آتش جهنده. این آتشکده در ایران قرار داشته و در قرن‌های پیش از فتح اعراب مهمترین مرکز مذهبی شاهنشاهی ایران بود. این آتشکده به طبقه جنگیان و سپاهیان اختصاص داشته است.
در ایران باستان سه آتشکده اصلی و بزرگ وجود داشته‌است که با سه طبقه جامعه اجتماعی ایران یعنی مغان، واستریوشان و ارتشتاران مرتبط بودند.
1- آتش آثرونان (موبدان)، آتشکده کاریان2 – آتش واستریوشان (کشاورزان)، آتشکده برزین مهر، 3- آتش ارتشتاران (ارتشیان)، آتشکده آذرگشسب
آذرگشنسپ یا آتش سلطنتى، در گنجک (شیز) واقع در آذربایجان بود. وهرام پنجم سنگ هاى قیمتى تاجى را، که از خاقان و زنش گرفته بود، به این آتشکده فرستاد. این آتشکده را آذرخوش‏ می گفتند. آذر به زبان عجم «آتش» و خوش «نیکو» است. شاهنشاهان ایران هنگام رسیدن به پادشاهى پیاده به زیارت این معبد می رفتند و نذرها می کردند و هدیه و خواسته بسیار به آن جا می بردند. این آتشکده علامت اتحاد و یگانگى دین و دولت بود و نماد دولت ساسانیان به شمار می رفت. در بندهش آمده‌است که آذرگشسب تا زمان پادشاهی کیخسرو همواره پناه جهان بود، وقتی که کیخسرو «بتکده دریاچه چی چست» را ویران کرد، آن آتش به یال اسب او فرو نشست و سیاهی و تیرگی را برطرف نمود و روشنایی بخشید. به طوری که او توانست بتکده را ویران کند. در همان محل در بالای کوه اسنوندپرستشگاهی ساخت و آذرگشسب را فرو نشاند. در میان نویسندگان دوران اسلامی، ابودلف در سفرنامه خود، شرح مشروحی از شیز و آتشکده آذرگشسب داده و دیگر مورخان و جغرافی‌دانان از او پیروی کرده‌اند.
ابودلف در سال ۳۴۱ هجری آورده‌است،
در شیز آتشکده مهمی وجود دارد که آتش زرتشتیان از آن به سوی شرق و غرب فروزان است. بر بالای گنبد این آتشکده هلالی نصب شده که طلسم آن به شمار می‌رود و جمعی از امرا و فاتحین خواستند، آن را برچینند؛ اما کوشش آن ها به جایی نرسید. از شگفتی‌های این خانه آن که کانون آن از هفتصد سال پیش فروزان است و خاکستر در آن وجود ندارد و شعله آن هیچگاه خاموش نمی‌گردد.
از گفتار ابودلف چنین بر می‌آید که آتشکده آذرگشسپ، یک آتشکده همیشه سوز یا خودسوز بوده‌است و ظاهراً از گاز و نفت، مایه می‌گرفته‌است و خاکستری نداشته‌است. روایات هرمزدیار نیز بر خود سوز بودن این آتشکده تصریح دارد.
آنچه ابودلف نقل کرده‌است با محل تخت سلیمان کنونی تطبیق می‌کند اما مشکل اینجاست که تخت سلیمان از دریاچه ارومیه بسیار دور است و کتاب‌های پهلوی و برخی کتاب‌های فارسی محل آنرا نزدیک دریاچه ذکر می‌کنند.
از منابع چنین برمی‌آید که در زمان پادشاهی قباد پدر انوشیروان، به صلاح‌دید مزدک از تعداد آتشکده‌ها کاسته شده و برخی را در برخی دیگر ادغام کردند. از این رو گمان می‌رود که دو آتشکده آذرگشسپ وجود داشته‌است. آتشکده قدیم که در ناحیه شیز بوده، آتش کیخسرو نیز نامیده می‌شده‌است و در شاهنامه بارها از آن یاد شده‌است. گمان می‌رود که این آتشکده قدیم به تخت سلیمان کنونی منتقل شده‌باشد و با آتشکده کهن‌سال آبان گشسپ یا آتشکده برکه ادغام شده‌باشد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *