پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روایتی از یک کارگاه سفیداب سنتی در رفسنجان نود سال سفیداب سازی

روایتی از یک کارگاه سفیداب سنتی در رفسنجان نود سال سفیداب سازی





۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ۲۳:۴۳

روایتی از یک کارگاه سفیداب سنتی در رفسنجان
نود سال سفیداب سازی

از قدیم تا حالا خیلی چیزها تغییر کرده است. حرف زدن ها، رفت و آمدها، شهرسازی، آداب، رسوم و… طبیعی هم هست. وقتی که قرار است انسان سیر تکاملی خود را داشته باشد، همه این ها طبیعی می شود. وقتی که قرار است انسان به سرعت پیشرفت کند، همه این ها لازم است.
همه چیز تغییر کرده حتی حمام کردن آدم های قدیمی با امروزی ها تفاوت دارد. حمام کردن در نظر ما مردمان دنیای جدید عبارت است از دوش گرفتم و سشوار کشیدن که جمعاً 10 دقیقه زمان می برد. برای این که سریع به کارمان برسیم. سریع به جلسات مان برسیم. سریع… سریع… سریع! تصویری که برای قدیمی ها اصلا قابل تصور نبوده، چرا که آماده کردن بقچه و راه افتادن از در خانه تا رسیدن به گرمابه عمومی خود مستلزم مدت زمان طولانی بوده است. آن هم خزینه آب و رختکن و حمام و حنا و وسمه و سدر و کتیرا و هزار و یک مقدمه دیگر که یک روز تعطیل، اهالی یک شهر را به خود مشغول می کرده است.
مشاغل متعدد یک شهر یا روستا نیز به پاکیزگی و استحمام مردم آن محل تعلق داشته است.
از آن کسی که به کوه و صحرا می رفته و کتیرا و سدر و حنا با خود می آورده و پس از فرآوری در اختیار هم ولایتی های خود قرار می داده تا آن که در گلخن حمام می دمیده، همه و همه در جهت هر چه زیباتر کردن زندگی قدم بر می داشته اند. یکی از حرفه های سنتی مربوط به استحمام، صنعت سفیدآب بوده است.
کرمانی ها کم و بیش سفیداب را می شناسند. شاید کودکان مان آشنایی چندانی با آن نداشته باشند. اما کودکانی که الآن به سن و سال من رسیده اند، بخش حال به هم زن حمام های جمعه شان همین سفیداب زدن بود. سفیدابی که روی یک لیف زبر و خشن مالیده می شد و مادرانی که خواهان تمیزی فرزندشان بودند، با خشونت روی پوست و پشت دست های فرزندانمان می کشیدند.
حالا هر چه علاقه مادران به پاکیزگی فرزند بیش تر، اصطحکاک سفیداب و لیف با بدن فرزند بیش تر. از همان روزها بود که فهمیدیم سفیداب ماده ای است سفید رنگ که با لیف روی پوست بدن کشیده شده و چرک های پوست را می زداید. اما نمی دانستیم که این ماده سفید رنگ چه ترکیباتی دارد. شاید بسیاری از مردم ندانند. واقعیت این است که من هم تا مدتی قبل از ترکیبات و چگونگی تولید این ماده سفید بی خبر بودم تا این که یکی از همکاران رفسنجانی ام خبر از یک کارگاه سفیداب سازی سنتی در مرکز این شهر داد. در سفر کوتاهی که به رفسنجان داشتم، بعد از گشت و گذار در بازار قدیم خودم را در کوچه پس کوچه های اطراف بازار انداختم تا به خانه ای کوچک در اطراف مسجد جامع برسم. به خانه مورد نظر رسیدم. بانویی سالمند در این خانه زندگی می کند. نامش«بی بی سلطنت» است. اما دوست دارد که «حاجی» صدایش کنند. بی بی سلطنت 96 سال سن دارد. می گوید که از کودکی به این کار مشغول هستم. روزی که به دیدن بی بی سلطنت رفتم حال چندان مناسبی نداشت.
برای همین زیاد نتوانستم به او همنشین و هم کلام شوم و از نحوه تولید سفیداب مطلع شوم. در ورودی خانه اش یک دالان بود.
اتاقی در این دالان قرار داشت. در این اتاق چند مقوا و سفیداب های خشک شده، روی آن پهن شده بود. در گوشه ای دیگر ترازوی شاهین دار و چند وزنه و پاره سنگ برای وزن کردن و فروختن سفیداب. دم ظهر که به خانه اش رسیدم تک و توکی مشتری می آمدند.
سفیدابی می خریدند و می رفتند. می گفت:«از کرمان و زاهدان هم مشتری دارم.» بی بی سلطنت می گوید که امروزی ها به حمام می روند. بدن شان را آب می کشند و بیرون می آیند. برای همین مشتری نسبت به قدیم کمتر شده است. اما در قدیم مردم می آمدند، سفیداب می خریدند و به حمام های خزینه ای می رفتند.
این سازنده سفیداب های سنتی می گوید که آرتو«مل» را از همدان می آورند. پیه و حرام مغز هم که در قصابی ها هست. همه این ها را با هم مخلوط می کنیم و سفیداب می سازیم.
بی بی سلطنت قصاب بودن پدرش را دلیلی بر سفیداب ساز شدن خود می داند و می گوید:«پدرم قصاب بود. از کشتارگاه، پیه و حرام مغز به خانه می آورد. مل هم تهیه می کردیم و در خانه با خواهر و مادر سفیداب درست می کردیم. من 6 ساله بودم که خواهرم دستم را گرفت و گفت«گردالی کن!» یعنی سفیداب ها را می ساختند و من آن ها را گلوله می کردم. در آفتاب می گذاشتیم تا خشک شود. از همان زمان تا الآن کارم همین است.»
سفیداب در کنار سرخاب، حنا، وسمه، سرمه، زرک و خال جزو هفت قلم آرایش به شمار می آمده است. به این ترتیب که سرخاب را برای سرخ کردن لب و گونه به کار می بردند. سرمه؛ برای زیبا کردن چشم کاربرد داشته است.
حنا؛ برای رنگین کردن مو و ناخن و کف دست به کار می رفته، از وسمه برای پرپشت نشان دادن ابرو و یا قرینه سازی چشم ها استفاده می شده، زرک؛ پودری زرد رنگ بوده که جهت طلایی کردن موها و صورت به کار گرفته می شده، غالیه؛ برای ایجاد خال بر گونه، لب و… و در نهایت نوعی سفیداب نیز برای روشن کردن رنگ چهره رایج بوده است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

سکوت مرگبار طبیعت

دانشمندان هشدار می‌دهند

سکوت مرگبار طبیعت

ورود موج بارشی جدید به کشور طی روز پنجشنبه

ورود موج بارشی جدید به کشور طی روز پنجشنبه

حراکاری پرندگان را بی‌‌آشیان می کند

افزایش کاشت درختان «حرا» در ساحل گِلی شرقی بندرعباس حیات برخی پرندگان مهاجر را به‌خطر انداخته است

حراکاری پرندگان را بی‌‌آشیان می کند

اسطوره به مثابه بال حفاظت؟

برخی معتقدند باورها و افسانه‌های مردم دربارهٔ گونه‌ها به مدیریت حیات‌وحش کمک کنند

اسطوره به مثابه بال حفاظت؟

نقد شیوهٔ مدیریت محیط‌زیست

عملکرد اداره‌کل حفاظت محیط زیست فارس زیر ذره‌بین فعالان اجتماعی

نقد شیوهٔ مدیریت محیط‌زیست

تقلای حذف نظارت محیط‌زیست

وزارت صنعت بهره‌برداری از معادن بدون عملیات فراوری را مشمول ارائهٔ گزارش ارزیابی محیط زیستی ندانست

تقلای حذف نظارت محیط‌زیست

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

وعده خداحافظی با «مالچ‌پاشی نفتی» در سال ۱۴۰۳

وعده خداحافظی با «مالچ‌پاشی نفتی» در سال ۱۴۰۳

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

ممنوعیت استفاده از فاضلاب در کشاورزی

آیین‌نامهٔ اجرایی قانون حفاظت از خاک ابلاغ شد

ممنوعیت استفاده از فاضلاب در کشاورزی

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *