خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ پذیرایی، اهانت به مردم کرمان بود
۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۳:۳۱
خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ پذیرایی، اهانت به مردم کرمان بود
بخش چهل و چهار
از این شماره روزنامه به یکی دیگر از عرصههای فعالیت آقای محمد صنعتی یعنی انجمن شهرستان کرمان خواهیم داشت.
رعایت شأن و مرتبهی اعضای انجمن شهرستان به عنوان نمایندگان مردم
جهت ارایه تصویری روشنتر از جایگاه و مقام انجمن شهرستان ـ به دلیل پشتوانهی مردمی ـ بد نیست به خاطرهای اشاره نمایم.
در حدود سالهای 1353 و 54 که اسدالله نصراصفهانی استاندار کرمان بود، رسم بر این بود که هر وقت مقامات بلندپایه کشوری (نخستوزیر، وزیران) به کرمان میآمدند، در ابتدا از مسئولین و روسای ادارات و انجمنها در منزل استاندار دعوت به عمل میآمد.
در این زمان «رضا صدقیانی» (1) وزیر تعاون و امور روستاها به همراهی «داریوش همایون» (2) به کرمان آمده بودند، توسط نصراصفهانی (استاندار کرمان) از تعدادی روسای ادارات و سازمانها و رییس انجمن شهرستان دعوت شده بود.
بنده به عنوان دبیر و سخنگوی انجمن شهرستان کرمان در ساعت هشت صبح روز مقرر به منزل استاندار رفتم و پس از معرفی ابتدایی حاضرین، به صدر جلسه فراخوانده شدم و مشغول دادن توضیحاتی در خصوص مسایل و مشکلات کرمان به آقای صدقیانی بودم. در این هنگام، شخصی نزد صدقیانی آمد و چیزی در گوش او گفت، بلافاصله او با عجله بلند شد و بیرون رفت. شخص دیگری نیز (فریدون ابراهیمی مباشر محمودرضا پهلوی) نزد نصر اصفهانی آمد و پس از گفتن مطلبی، او نیز به دنبال صدقیانی بیرون رفت. لحظاتی بعد، آن دو به همراه شخص دیگری وارد شدند؛ آن شخص «محمود رضا پهلوی» برادر شاه بود، که مابین بنده و آقای صدقیانی نشست. استاندار ضمن خوشامدگویی گفت: اگر اشکالی ندارد، گزارش و درخواستهای انجمن شهرستان با وزیر تعاون ادامه یابد؟ وی گفت: نه اشکالی ندارد به ادامه صحبتهای خود بپردازید. بنده نیز به سخنان خود ادامه دادم. در این هنگام مأمور پذیرایی که قصد داشت میز منبتکاری را جلوی محمود رضا پهلوی بگذارد، بنده را چندین بار با صدای بلند به اسم مورد خطاب قرار داد تا به او کمک نمایم. من بدون توجه به او، به ادامه سخنان خود در خصوص احتیاجات کرمان پرداختم و ناچار دکتر فرزان امیری (رییس انجمن استان کرمان که بعداً نیز از طرف مردم بافت به نمایندگی مجلس انتخاب شد) به او کمک کرد.
بعد از پایان یافتن جلسه، از طرف استانداری و سازمان ساواک، مورد عتاب قرار گرفتم، که شما قصد توهین به خاندان پهلوی را داشتید و چرا در گذاشتن میز جلوی محمود رضا پهلوی کوتاهی نمودهاید؟ در جواب گفتم: آیا قبول دارید، دعوت و حضور بنده در این جلسه، به عنوان دبیر انجمن شهرستان بوده، نه شخص محمد صنعتی؟ لذا چون به نمایندگی از مردم کرمان در این جلسه حاضر بودم، مردم به من این وظیفه را محول نمودهاند که در جهت بیان مشکلات و کمبودهای آنان در این قبیل جلسات شرکت کنم، نه کمک به پذیرایی از میهمانان. اگر بنده شخصاً دعوت بودم، مطمئناً برای آسایش، رفاه و پذیرایی میهمانان شهرم هر گونه کمک و همراهی مینمودم، اما به عنوان نماینده مردم در انجمن شهرستان، نمیتوانستم این کار را انجام دهم و این اهانت به مردم کرمان بود که در جلسه پذیرایی نمایم» (3).
اولین دوره انجمن شهرستان کرمان
همان گونه که ذکر شد، اولین دوره انجمن شهرستان کرمان به مانند دیگر استانها در سال 1349 ش. شروع به کار نمود.
پس از انتخابات؛ سرهنگ بازنشسته مرحوم سید عبدالحسین آیتاللهی موسوی (4)، دکتر عیسی ضیاءابراهیمی (5)، دکتر محمد ناصر (6)، جلیل مظهری (7)، ماشاءالله نعمتزاده (8)، علی غفرانپناه (9)، اطهره ارجمند کرمانی (10)، کیاندخت کیانیان (11) و محمد صنعتی از شهر کرمان، رسول محتشم از بخش ماهان، حسن سلطانی (12)، ابوجعفر ایرانمنش (13)، جواد ذکایی (14)، و غلامحسین سیفالدینی از زرند، شیخ محمدجواد ناصر اسدی (15) از گلباف، ماشاءالله قربانی از شهداد، قاسم ابراهیمی (16)، ماشاءالله فتحیزاده (17)، عیسی شجاعی و محمد علی رشیدفرخی (18) از بخش مرکزی، کاظم رفاهی از راور، ابومحمد آلطه از کوه بنان و علی یزدانپناه گوهرریزی از جوپار به عضویت انجمن شهرستان کرمان درآمدند.
در این دوره سرهنگ موسوی و محمد صنعتی به ترتیب به سمت رییس و منشی انجمن شهرستان برگزیده شدند.
پی نوشت:
(1) ـ رضا صدقیانی؛ «متولد 1297، سبزوار، دارای مدرک دانشکدهی کشاورزی از کرج. مدتی در بانک کشاورزی بود، بعد به سازمان برنامه منتقل و ریاست سد دز و مدیریت کشاورزی در سازمان برنامه با او بود. در 1341 به معاونت وزارت کشاورزی و سپس مدیرعامل بانک تعاون کشاورزی گردید. مشاغل دیگرش: استانداری خوزستان، وزیر تعاون و امور روستاها، استاندار لرستان و مرکزی. در روز آبان 1357 بازداشت و تا 22 بهمن 1357 در زندان بود. پس از آن که درِ زندانها باز شد، صدقیانی در زمرهی فراریان بود. مدتی در تهران به صورت اختفا میزیست تا سرانجام موجبات فرارش از ایران فراهم شد. روی هم رفته مرد بدی بود». عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 2، ص 927 و 928.
(2) ـ داریوش همایون؛ «فرزند نورالله همایون، در 1307 در تهران متولد و پس از طی تحصیلات ابتدایی در وزارت دارایی استخدام شد. بعدها دورهی لیسانس و دکترای حقوق را در دانشگاه تهران به اتمام رساند. در جوانی جذب حزبهای تندرو شد و عضویت حزب سومکا را پذیرفت. یکی از برنامههای احزاب تندرو در آن ایام، جمعآوری گلوله خمپاره در میادین تیر ارتش بود. وی به همراه محسن پزشکپور و دکتر شاپور زندنیا این وظیفه را عهدهدار شدند. در یکی از مأموریتهای او، یکی از گلولههای خمپاره در زیر پای او منفجر شد و در نتیجه یک پای او را قطع کردند و با پای مصنوعی حرکت میکرد. بعد از 28 مرداد 1332 به کار روزنامهنویسی روی آورد … در سال 1346 با عنوان مدیر مسئول و سردبیر در روزنامه آیندگان به فعالیت پرداخت و از این طریق به دولت نزدیک شد به طوری که مشاور مطبوعاتی نخستوزیر گردید. فکر لغو 84 مجله و روزنامه در سرتاسر کشور (چون: تهران مصور، سپید و سیاه، خوشه، فردوسی، صدای مردم، مرد مبارز، فرمان دنیا، اتحاد ملی، مهر ایران، کوشش و …) و بازخرید آنها متعلق به وی است که در شهریور 1353 جامهی عمل پوشید. با تأسیس حزب رستاخیز، به این حزب پیوست و در سال 1355 قائم مقام دبیرکل حزب شد. با نخستوزیری جمشید آموزگار، همایون به عنوان وزیر اطلاعات معرفی گردید و قریب 13 ماه در این سمت بود. یکی از اقدامات وی در این دوره، چاپ مقاله شخص مجهولی به نام رشیدی مطلق تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» بود که در آن با کمال بیشرمی به مرجع بزرگ تقلید و رهبر ملت مسلمان امام خمینی (ره) توهین شده بود که به گفته برخی، نویسنده آن همایون بود. در 15 آبان 1357 به همراه عدهای از دولتمردان وقت، بازداشت و در 27 بهمن همین سال، پس از باز شدن در زندان فرار کرد و سرانجام به خارج از کشور فراتر کرد …». عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، ص 1756 تا 1759.
(3) ـ برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر 1392.
(4) ـ سید عبدالحسین آیتاللهی موسوی؛ وی فرزند آیت الله سید علی موسوی است. در ابتدا به تحصیلات علوم دینی روی آورد، سپس به دانشکده افسری رفت و به مدارج عالی نظامی رسید. پس از بازنشستگی در امور اجتماعی فعالیت داشت و سالها در هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات و انجمن شهرستان کرمان، منشاء خدماتی شایان بود.
(5) ـ دکتر عیسی ضیاء ابراهیمی؛ وی از وکلای معتبر و خوشنام دادگستری کرمان بود که به همراه دکتر ابوطالب مهندس مدرسه عالی مدیریت کرمان را راهاندازی و خود به عنوان معاونت در آن فعالیت داشت. پس از تأسیس دانشگاه کرمان، چندی به عنوان مدرس در دانشگاه به تدریس پرداخت (محمد صنعتی).
(6) ـ دکتر محمد ناصر؛ وی در ابتدا در رفسنجان، در زایشگاه نیک نفس و شیر و خورشید سرخ فعالیت داشت. پس از عزیمت به کرمان، در سمتهای مدیر عامل شیر و خورشید، اولین رییس ایرانی بیمارستان ارجمند و ریاست بیمارستان کاشانی خدمت نمود. دکتر ناصر در عرصه سیاسی نیز فعالیت داشت و مدتی ریاست انجمن استان را عهدهدار بود. بعدها به فعالیت تجاری روی آورد و کارخانه سنگبری در کرمان تأُسیس و سپس به امر صادرات و واردات پرداخت (محمد صنعتی).
(7) ـ جلیل مظهری؛ وی برادر علی اصغر مظهری (نماینده کرمان در مجلس شورای ملی) و مرحوم حمید مظهری (اشک کرمانی) است (محمد صنعتی).
(8) ـ ماشاءالله نعمتزاده؛ وی از اعضای صنفی بازار کرمان بود (محمد صنعتی).
(9) ـ علی غفرانپناه؛ وی چندی در کارگاه نقاشی فرش محمد ارجمند و مدتی هم به عنوان مسئول مالی حزب ایران نوین فعالیت داشت (محمد صنعتی).
(10) ـ اطهره ارجمند کرمانی؛ وی دختر حاج محمد ارجمند کرمانی (سلطان قالی دنیا و مؤسس بیمارستان ارجمند) و همسر مرحوم علی آقا ارجمند (رییس اتاق بازرگانی کرمان) بود.
(11) ـ کیاندخت کیانیان؛ وی از زرتشتیان کرمان و همسر مهندس منوچهر سروشیان بود (محمد صنعتی).
(12) ـ حسن سلطانی؛ وی از کشاورزان معروف زرند بود (محمد صنعتی).
(13) ـ ابوجعفر ایرانمنش؛ وی ضمن فعالیتهای کشاورزی، مدیر عامل شیر و خورشید زرند نیز بود (محمد صنعتی).
(14) ـ جواد ذکایی؛ اولین جایگاه پمپ بنزین زرند توسط وی تأسیس گردید (محمد صنعتی).
(15) ـ شیخ محمدجواد ناصر اسدی؛ وی از روحانیون معروف گلباف بود که دفترخانه اسناد رسمی نیز داشت (محمد صنعتی).
(16) ـ قاسم ابراهیمی؛ وی از وابستگان خاندان ابراهیمی کرمان بود که مدتها ریاست سازمان دفاع ملی کرمان را عهدهدار بود (محمد صنعتی).
(17) ـ ماشاءالله فتحیزاده؛ وی دهدار سرآسیاب بود و از بخش مرکزی در انجمن شهرستان عضویت داشت (محمد صنعتی).
(18) ـ محمد علی رشیدفرخی؛ وی دارای کارگاههای قالیبافی بود (محمد صنعتی).
(19) ـ روزنامه فاتح، 22 مرداد 1349، شماره 1084.
(20) ـ روزنامه کیهان، 19 مهر 1349.
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
«شهناز نوحی» روانشناس، در گفتوگو با «پیام ما»:
ارزیابی روانی کادر درمان ضمانت اجرا ندارد
تاکید دو فعال اجتماعی بر لزوم به رسمیت شناختن مهاجران و اجرای برنامهٔ غربالگری
مهاجران متهم شیوع بیماریها نیستند
در پی گرمشدن هو،ا علاوهبر جنگلهای کشور، نخلستانها نیز طعمۀ حریق شدند
آتش در نخلستانهای سیستانوبلوچستان
سخنگوی سازمان مدیریت بحران :
سیل در سه سال 21 همت به کشور خسارت زد
گردوغبار بیش از ۶۰۰ نفر را روانهٔ بیمارستان کرد
تداوم توفان غبار در سیستان
معاون بهداشت وزارت بهداشت خبر داد:
۱۳۸ مبتلا به تب دنگ/همهگیری در شهریور و مهر
ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جانباختهاند
مرگهای تکراری
گفتوگوی «پیام ما» با بستگان کارگران مفقودشدۀ معدن شازند اراک
نگاههای منتظر به معدن فروریخته
چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی برگزار شد
صدای جمهور آمد
معاون وزیر بهداشت:
بیماری تب دنگی بیشتر از کشورهای امارات، عمان و پاکستان وارد کشور میشود
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید