پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | فاطمه باباخانی
فاطمه باباخانی

فاطمه باباخانی

دبیر محیط زیست و منابع طبیعی

مخفی‌کاری نکرده‌ایم

فاطمه باباخانی

۱۷ فروردین ۱۴۰۳

مخفی‌کاری نکرده‌ایم

چهارشنبه،‌ ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۲ روز خوبی برای محیطبانان پارک ملی «بمو» نبود. آنها در گشت و پایش خود به لاشهٔ یک بز کوهی رسیدند. دلیل مرگ نه حمله یک گونهٔ گوشتخوار بود و نه تیر شکارچی! بیماری این بز کوهی را تلف کرده بود، اما کدام بیماری؟ نگرانی همه این بود که بار دیگر طاعون نشخوارکنندگان کوچک (PPR) به جان حیات‌وحش «بمو» افتاده باشد، اما آزمایش‌های دامپزشکی این گزینه را منتفی دانست و نتیجه را اینطور اعلام کرد؛‌ تب برفکی!
گردشگری جنگلی بدون تخریب

فاطمه باباخانی

۱۵ فروردین ۱۴۰۳

گردشگری جنگلی بدون تخریب

فرض کنید در روی کره زمین محوطه‌ای باشد که دایناسورها هنوز حضور دارند و زندگی می‌کنند، چه تصمیمی‌ برای زیستگاه آنها باید گرفت؟ آیا منطقه را باید آزاد گذاشت تا هر تعداد ماشین می‌خواهند تردد و گوشه‌گوشه آن آتش روشن کنند؟ یا اینکه برنامهٔ حفاظت ویژه‌ای برایش اجرا کرد؟ هر راهکاری که برای این زیستگاه در نظر گرفته می‌شود، برای «النگدره» هم صادق است؛ پارکی جنگلی و بخشی از جنگل‏‌های هیرکانی در محدودهٔ شهر گرگان که همچون درختان انجیلی و... در آن وجود دارند، درختانی که به‌عنوان فسیل زنده توانسته‌اند از عصر یخبندان نسل‌به‌نسل خود را زنده نگه دارند و به سال ۱۴۰۳ برسانند. این گونه‌ها نیاز به حفاظت ویژه دارند و در پی مطالبهٔ متخصصان، فعالان و کارشناسان جنگل و محیط‌زیست، در اسفند ۱۴۰۲ با تصمیم شورای حفظ حقوق بیت‌‏المال به ریاست رئیس‌کل دادگستری استان گلستان و با حمایت دادستان گرگان، تردد تمامی وسایل نقلیه به این پارک جنگلی و افروختن آتش در آن ممنوع اعلام شد. از دکتر «مریم شهبازی»، دانشیار گروه محیط‌زیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و رئیس کارگروه تنوع زیستی اتحادیهٔ انجمن‏‌های علوم زیستی ایران، دربارهٔ دلایل این تصمیم و تبعات آن پرسیدیم. او قبل از هر سخنی تأکید داشت ازآنجاکه به‌دلیل دخالت‌‏ها و بهره‏‌برداری‌‏های بی‌رویه، سطح قابل‌ملاحظه‏‌ای از جنگل‏‌های دنیا از بین رفته‌اند‏ و یا در معرض خطر نابودی قرار دارند. امروزه بشر دریافته که مدیریت جنگل و هر نوع بهره‌‏برداری از آن باید به‌صورت پایدار و با حفظ تنوع زیستی و منابع آب و خاک برای نسل آینده برنامه‏‌ریزی شود. از این نظر گردشگری به‌ویژه در پارک‌‏های جنگلی، نیاز به نگاه و رویکرد تازه‌‏ای دارد.
آزمون حفاظت مشارکتی

فاطمه باباخانی

۲۷ اسفند ۱۴۰۲

آزمون حفاظت مشارکتی

دود جنسیت‌زدگی در چشم حفاظت

فاطمه باباخانی

۱۶ اسفند ۱۴۰۲

دود جنسیت‌زدگی در چشم حفاظت

«می‌خواستم سوار کشتی ترال شوم و پژوهشی روی پستانداران دریایی داشته باشم،‌ با صیادان به‌تنهایی صحبت کنم، از آن اتاق بیرون بروم و وارد مسجد شوم و به همکارم در ادارهٔ کارگاه کمک کنم. هیچ‌کدام اینها نشد؛ چون زن بودم!» اینها گفته‌های نازنین محسنیان کارشناس حیات‌وحش است. او می‌‌گوید: «نگاهی به زنانی که در حوزهٔ حیات‌وحش کار میدانی می‌کنند بیندازید و ببینید چند نفرند! ما همینجور داریم آب می‌رویم. دلیل مشخصی هم دارد، کار کردن ما همچنان با محدودیت مواجه است.»
چالش با «گاندو» در زمانهٔ سیل

فاطمه باباخانی

۱۵ اسفند ۱۴۰۲

چالش با «گاندو» در زمانهٔ سیل

هفتهٔ گذشته یعنی دقیقاً هشتم اسفندماه اولین هشدار دربارهٔ نزدیک شدن گاندوها (تمساح‌های پوزه‌‌کوتاه) به روستاها با سرریز شدن «سد پیشین» از سوی مدیرکل محیط زیست سیستان‌وبلوچستان داده شد. «محمدرضا علیمرادی» اعلام کرد با توجه به بارندگی‌های اخیر و سیلاب به‌وجود‌آمده به‌ویژه در جنوب این استان در منطقهٔ بلوچستان احتمال خروج تمساح‌ پوزه‌کوتاه (گاندو) از برکه وجود دارد که مردم باید به‌شدت مراقب باشند. در کنار این هشدار، مطالبی هم در شبکه‌های اجتماعی دربارهٔ دیده شدن «مار» در سیلاب‌‌ها منتشر شد. آیا واقعاً با هجوم مارها در شرایط بحرانی مردم سیستان‌وبلوچستان مواجهیم؟ این سیل‌ چه تبعاتی بر حیات‌وحش و به‌ویژه خزندگان دارد؟ کدام گونه‌ها بیشتر آسیب می‌‌بینند و شرایط تنوع زیستی پس از فروکش کردن این بحران چگونه خواهد بود. این پرسش‌ها را با «باربد صفایی» خزنده‌شناس در میان گذاشتیم. به‌گفتهٔ این کارشناس حیات‌وحش، اخبار و تصاویر منتشرشده نشان نمی‌دهند که هجوم مارها در این منطقه اتفاق افتاده است‌، بلکه درمقابل، این سیل باعث تلفات گسترده در گونه‌های مختلف خزندگان شده است.
«قلاده‌گذاری» برای حفاظت از یوز ضروری است

فاطمه باباخانی

۱۳ اسفند ۱۴۰۲

«قلاده‌گذاری» برای حفاظت از یوز ضروری است

یوزها باید حفظ شوند، اما چطور؟ گروهی از کارشناسان می‌گویند آنقدر سازمان حفاظت محیط زیست و برخی کارشناسان درگیر سایت تکثیر در اسارت هستند که یادشان رفته، بدون زیستگاه هر اندازه یوز اسیر هم که داشته باشید، فایده‌ای ندارد. گروه دوم از کارشناسان دستهٔ اول می‌پرسند با یوزهای در اسارت چه باید کرد؟ آیا باید سوژهٔ عکاسی شوند تا هرازگاهی و به مناسبتی سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی از تصاویرشان پر شود یا اینکه باید از این پتانسیل برای شکل دادن به یک جمعیت پشتیبان بهره گرفت. گروه سومی‌ هم این روزها هست، آنها که معتقدند علاوه‌بر حفاظت از زیستگاه و البته تکثیر در اسارت اصولی و فراجمعیت، باید رویکرد سومی‌ را هم توأمان در پیش گرفت؛ قلاده‌گذاری یوزهای آسیایی! «علی شمس»، کارشناس حیات‌وحش که به‌تازگی پس از سه سال کار روی زیرگونهٔ شمال‌غرب آفریقا به ایران بازگشته، در دستهٔ سوم جای دارد. او معتقد است بدون این گزینه چرخهٔ حفاظت از یوزهای رها در طبیعت تکمیل نخواهد شد.
اسطوره به مثابه بال حفاظت؟

فاطمه باباخانی

۱۱ اسفند ۱۴۰۲

اسطوره به مثابه بال حفاظت؟

نقاشی دیواره‌ی غاری در لاسکو، فردی با صورتک پرنده را نشان می‌دهد که گویی در حال شکار گاومیش است. نزدیک آنها بر فراز یک تیرک،‌ پرنده‌ای نشسته! برخی معتقدند که این صحنه در واقع نوعی «خلسهٔ شَمَنی» است. فردی که صورتک بر چهره دارد شمنی است که در سفر خلسه‌آمیز به دنیای دیگر رفته و بدنش بیهوش افتاده است. پرنده در این سفر معنوی «شمن» را همراهی می‌کند و گاومیش نیز حیوان قربانی است. این مثال و انواع و اقسام نمونه‌های دیگر نشان می‌‌دهد که رابطهٔ انسان و حیات‌وحش تنها مبتنی بر شکار نبوده است. نیاکان ما برای تفسیر محیط خویش برای گونه‌های مختلف جایگاه‌های متفاوت قائل بوده‌اند، همچنان که امروز نیز هستند. همین چند روز قبل، اشتراک گذاشتن وسیع فیلمی از پرندهٔ «هما» در شبکه‌های اجتماعی توسط ایرانیان، بسیاری از کارشناسان حیات‌وحش را متعجب کرد. کاربران شبکه‌های اجتماعی بارها و بارها از عبارت «همای سعادت» در پست‌هایشان استفاده کردند و آن را نمادی از خوش‌یمنی دانستند. اما از آن‌سو، بحثی بین کارشناسان حیات‌وحش درگرفت که آیا می‌توان از این انگاره‌ها، باورها و اسطوره‌ها برای حفاظت از حیات‌وحش بهره گرفت؟ یا باید از ورود اسطوره‌ها به دنیای مدیریت حیات‌وحش به‌شکل جدی جلوگیری کرد؟ در این زمینه نظرات سه کارشناس حیات‌وحش را جویا شده‌ایم.
باران تیر بر سر محیطبانان «دنا»

فاطمه باباخانی

۷ اسفند ۱۴۰۲

باران تیر بر سر محیطبانان «دنا»

باران تیر همزمان با باران و برف بر سرشان می‌بارید. لباس‌هایشان خیس و سرما جان‌ و تن‌شان را بی‌حس کرده بود،‌ در این میانه محیطبان «بیژن آذریان» فریاد زد «تیر خوردم»! لحظه‌ای بعد شکارچیان غیرمجاز شروع به انداختن سنگ از بالا به پایین دره کردند. باران و برف همچنان می‌بارید اما بارش تیر خاتمه یافت. دو محیطبان به‌سمت آذریان رفتند که خون بیرون‌زده از پهلویش لباس و برگ‌های درخت اطراف را سرخ کرده بود.