پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | متن دو ترانه از زنده یاد ناصر عبداللهی

متن دو ترانه از زنده یاد ناصر عبداللهی





۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۲۲:۳۸

متن دو ترانه از زنده یاد ناصر عبداللهی

راز
یه زخم کهنه روی بالم
یه آسمون که چشم به رام نیست
به غیر واژه غریبی
چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست
که اسممو یادم بیاره
تنها ترین مسافر شب
تو خلوتم پا نمیزاره
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمی دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی مونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمی دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی مونی
تو هم کنارم نمی مونی
دل من از نژاد عشقه
از تو و از ترانه لبریز
یه دنیا غم توی صدامه
مثل سکوت تلخ پاییز
رنگ پرنده غریبم
من از نژاد آسمونم
میون این همه ستاره
من یه شهاب بی نشونم
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمی دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی مونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمی دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی مونی
تو هم کنارم نمی مونی
تو هم کنارم نمی مونی
تو هم کنارم نمی مونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمی دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی مونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمی دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی مونی

طعنه ناشنیده
این شفق است یا فلق . مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو
این شفق است یا فلق . مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو
آینه در جواب من باز سکوت میکند
باز مرا چه میشود . ای تو حقایقم بگو
جان همه شوق گشته ام
طعنه نا شنیده را
در همه حال خوب من
با تو موافقم بگو
پاک کن از حافظه ات شور غزل های مرا
شاعر مرده ام بخوان . گور علائقم بگو
جان همه شوق گشته ام
طعنه نا شنیده را
در همه حال خوب من
با تو موافقم بگو
با من کور و کر ولی واژه به تصویر مکش
منظره های عقل را با من و سابقم بگو
من که هر آنچه داشتم
اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی
اگر که لایقم بگو
من که هر آنچه داشتم
اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی
اگر که لایقم بگو
یا به زوال میروم یا به کمال می رسم
یکسره کن کار مرا.بگو که عاشقم بگو
یا به زوال میروم یا به کمال می رسم
یکسره کن کار مرا . بگو که عاشقم بگو
من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو
من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نکیسا خدیشی

ممنون اصلاح شد

محسن البابی نژاد

سلام ناصر عبداللهی منظورتونه تشکر از شما بابت تجدید خاطرات و این حس خوب شبانگاهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *