پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | چندکلامی درباره‌ی رشد مهاجر ستیزی چشم یاری

چندکلامی درباره‌ی رشد مهاجر ستیزی چشم یاری





۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۲۲:۴۴

چندکلامی درباره‌ی رشد مهاجر ستیزی
چشم یاری

“هیتلر مرد بزرگی بود” و یا “شاید بعضی از کارهاش اشتباه بوده اما همین که از هیچ خودش را به چنین جایی رساند واقعا ثابت می‌کندی که این آدم یک نابغه است” این‌ها فقط دو نمونه‌ی کوچک از جمله‌های دردناکی‌است که هر روز از جوانان این استان می‌شنویم، چندی پیش با جوانی اهل آلمان آشنا شدم و او می‌نالید از این واقعیت تلخ که معمولا هرکسی که می‌فهمید من متولد آلمان هستم می‌گفت: چقدر خوب شد که یک آلمانی را از نزدیک دیدم ما اینجا خیلی هیتلر را دوست داریم در آلمان هم داستان بر همین منوال است؟
طفلک می‌گفت که در تمام نظام آموزشی آلمان تاریخ معاصر با سرشکستگی و شرمندگی روایت می‌شود چرا که مردم خودشان را برای ظهور فاشیسم مقصر می‌دانند و تازه دردناک‌ترین بخش داستان هم این است که شخصی مثل من که از سر کنجکاوی و شاید شرمساری ناخودآگاهم به تمام اردوگاه‌های آشویتس و داخائو و ماوت‌هاوزن سر زدم و از نزدیک این فجایع را دیده ام و حالا باید با یکی یکی جوانانی که رو به رو می‌شوم توضیح بدهم که هیتلر نه تنها کشورهای دیگر که بیشتر از همه آلمان را ویرانه کرد و زمانی که خودش را کشت رسما هیچ چیز از آلمان باقی نمانده بود از جنایاتی که آمریکایی‌ها و روس‌ها در کشورما انجام دادند و حضورشان در مرزهای ما فقط به واسطه‌ی اشتباهات و حماقت‌های پی‌در‌پی همین هیتلر ملعون بوده بگذریم، هنوز هم مردم آلمان مشغول پرداخت تاوان اشتباهات یک مرد و حزب او هستند، اما چیزی که مرا به ترس می‌اندازد جوانان کشور شماست چرا که این‌هایی که من دیدم به هیچ‌وجه نژاد پرست نیستند و صرفا این حرف‌ها از عدم آگاهی می‌آید و معمولا پس از اندکی شرح دادن وضعیت تاریخی آن دوران و دروغ‌هایی که هیتلر به مردم آلمان گفت (و کلا تمام نابسامانی‌های سیستمش را به گردن یهودیان انداخت و کشور را فقط و فقط به لطف جنگ زنده و سر پا نگه‌داشت) به راحتی این جوانان حرف‌های مرا می‌پذیرند و حداقل برای مدتی که با هم هستیم از دفاع از هیتلر دست برمی‌دارند، به نظر من شما‌ها به عنوان روزنامه‌نگار باید چهره‌هایی را به عنوان جایگزین به نسل جوان‌ و نوجوان‌تان معرفی کنید تا بتوانند مرد شایسته‌تری را به جای هیتلر بگذارند(حتی به عنوان یک شیطنت در اوایل نوجوانی، هیتلر بیش از حد شیطنت ترسناکی‌است).
تمام این قصه‌ی حسین کرد را روایت کردم که برسم به نگاه متاسفانه غم‌انگیزی که از جانب برخی از همشهریان و هم‌وطنان متوجه پناهجویان و مهاجران افغان است، اینان که برادران و خواهران ایمانی ما هستند و ما نه تنها همسایه که زبان و تاریخ مشترک داریم و ادبا و دانشمندان زیادی را با یکدیگر شریک هستیم و هر ازچندی می‌گوییم فلانی ایرانی‌است چون شعر به فارسی گفته اما فراموش می‌کنیم که کجا متولد شده، مهاجران افغانستانی به همین زبان فارسی تکلم می‌کنند و حالا بعد از این‌همه سال همزیستی دیگر از قبل هم به یکدیگر نزدیک‌تر هستیم و مهمان‌نوازی نه تنها وظیفه‌ی دینی، انسانی و اخلاقی‌ ماست بلکه دیگر کار از مهمان گذشته و جمع کثیری از ایشان اینجا صاحب خانه و زندگی هستند اما در میان این همه کرمانی که اهل مهمان‌نوازی و غریب‌نوازی هستند هر از چندی نمونه‌های عجیبی به چشم می‌خورد که مثل دوست‌داران هیتلر مسلما از کمبود مطالعه و آگاهی دست به چنین اعمالی می‌زنند اما این کمبود آگاهی ممکن‌است وضعیت بدی را رقم بزند که البته امیدوارم در کرمان شاهد چنین فجایعی نباشیم.
یکی از این موارد نگران کنند وبلاگی است به نام anti-aniranians که این نام به معنی “ضد غیر ایرانی‌هاست” و یکی از نویسندگان وبلاگ برای معرفی صفحه‌ی خود این متن را در کادر معرفی بلاگ قرار داده‌است( که البته غلط‌های املایی را باید نادیده بگیرید چرا که خواستیم دقیقا اصل متن را ببینید):
“ ما ایران دوستان نظر برتری نژادی را بی اهمیت می انگاریم و هر کسی را که با فرهنگ ایرانی دشمنی و مخالفت کند حتی اگر شناسنامه‌ای ایرانی داشته باشد ، در ایران زاده شده باشد ، یا ساکن ایران باشد _ انیرانی می داینم.
و اما میهمانان خود خوانده افغان ساکن در ایران باید از سرزمین مادری ما بیرون بروند نه برای اینکه انیرانی و بیگانه هستند تنها به این دلیل که نوامیس ملت با وجود ارازل و اوباش افغان امنیت و آسایش ندارند و لازم است از افغان‌های بی‌گناه غذر خواهی کنیم و متعصف باشیم که تروخشک با هم می‌سوزند.
شما بیگانه‌ها بدون رضایت مالکین اصلی مدتی در ایران پناه گرفتین و هم اکنون باید از خانه ما بروید به یک جای بهتر برای نمونه به انگلیس یا آمریکا پناهنده شوید تا زندگی راحتی داشته باشید. شما خارجی‌ها در خانه خودمان به ما بی‌حرمتی می‌کنید شما قوانین کشورمان را لگدمال می‌کنید بدون کارت پناهندگی صدها جنایت و جرم انجام می‌دهید.
ما دیگر تحمل شنیدن تجاوز مردان افغان به دختران ایرانی را نداریم. لطفا از ایران بروید و شغل های جوانان غیرتمند ایرانی را ندزدید… “
به واسطه‌ی ادبیات ناشایست ادامه‌ی بیانیه‌ی معرفی ایشان در این روزنامه ذکر نخواهد شد، و جالب اینجاست که در ادامه‌ی این متن پر از نژادپرستی از دولت جمهوری اسلامی ایران هم خواسته که به اراده‌ی شهروندانش احترام بگذارد و برای اخراج افاغنه تعجیل کند، غافل ازاینکه اکثریت مردم ایران بدون در نظر گرفتن دین و عقایدمذهبی‌شان چنان به مهمان‌نوازی و دست ناتوانان را گرفتن و خدمت به خلق کردن اعتقاد دارند که باتعداد زیادی NGO و خیریه‌های مختلف مدتهاست که دست یاری به سوی جنگ‌زدگان و مظلومین سراسر جهان دراز کرده‌اند فلسطین و لبنان و بوسنی هم از انسانیت و نوع دوستی ما خبر دارند چه برسد به همسایه‌های افغانستانی اما این حرف‌ها کافی نیست باید کاری از پایه انجام بگیرد و باید در مدارس و دانشگاه‌های ما تاکید بیشتری بر برابری و تساوی انسان‌ها که از نقاط منفک کننده‌ی اسلام از دیگر ادیان بوده بشود و رسانه‌ها هم از جان‌گرفتن چنین اندیشه‌های خطرناکی پیش‌گیری کنند و این هشدار را به خانواده‌ها بدهند که در زمانه‌ای که تلویزیون و اینترنت همدم همیشگی کودکان و نوجوانان ما شده‌اند باید به محتوایی که ارائه می‌کنند نظارت بیشتری بشود مبادا که صفت نیک مهمان‌نوازی تبدیل به خاطره‌ای درمورد ما ایرانیان بشود. متاسفانه در چند روز گذشته در بخش زارچ از توابع استان یزد بنرها و تابلوهایی در سطح شهر نصب شده‌اند با پیام‌هایی بسیار نژادپرستانه و دور از ادب و احترام آن هم در ماه مبارک رمضان که فاطمه اشرفی، مسئول انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده درباره نصب بنرهایی با موضوع هشدار به اتباع غیر ایرانی ساکن شهرستان زارچ و تهدید این مهاجرین به تخلیه خانه‌هایشان به باشگاه خبرنگاران گفته : نصب بنرهایی با محتوای تهدیدآمیز اقدامی خودسرانه از افرادی با هویتی ناشناخته بود که بلافاصله از سوی مسئولان بخشداری منطقه جمع‌آوری شد.
گفته می‌شود تعدادی از صاحب‌خانه‌ها در شهر زارچ با دیدن این وضعیت از پس دادن پولی که مهاجران بابت رهن پرداخت کرده‌اند امتناع می‌کنند و فقط 4 روز تا پایان این اولتیماتوم غیرانسانی زمان باقی‌مانده است.
این نخستین بار نیست که چنین اتفاقی رخ می‌دهد. سال 93 بود که تعدادی از مردم شهر یزد با حمله و به آتش کشیدن خانه افغانی‌ها، خواستار خروج آن‌ها از این شهر شده بودند.
به گفته فاطمه اشرفی مسئولان امر به‌سرعت پیگیری‌های لازم در خصوص نصب بنرها را صورت داده‌اند، بااین‌حال جای یک سوال در این میان باقی است: مسئولان پس از به آتش کشیده شدن خانه‌های مردم افغان در یزد، چه اقداماتی در جهت ممانعت از تکرار چنین رخدادهایی برای مهاجران صورت دادند که حال شاهد نصب چنین بنرهایی در سطح این شهر هستیم؟
خوشبختانه وضعیت در کرمان بهتر است و هنوز کار به بنر و تابلو نرسیده اما کماکان شاهد خودسری‌ها و رفتارهای ناشایستی مثل وبلاگی که ذکر شد هستیم و هر از چندی هم بر درو دیوار کوچه‌ها جملات افغانی باید اخراج گردد و چیزهایی از این قبیل را به چشم می‌بینیم اما امیدواریم که با آموزش و همکاری همه‌جانبه‌ی مسولان و رسانه‌ها و مردم از رشد این اندیشه‌ی خطرناک در ذهن جوانان و نوجوانان پیش‌گیری کنیم چرا که در آغاز ظهور حزب نازی هم کسی حرفی از کشتن سیاهان، یهودیان، کولی‌ها و یا بیماران به میان نیاورد بلکه هرچه بود سخن از بازیافتن جلال و قدرت و اعتبار سابق بود و بازگشت به دوران طلایی آلمان(از دید نازی‌ها طلایی البته)

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

مرتضی

همش ماله کشی برای توجیه حضور افاغنه در ایران علی رغم تمام مسائل امنیتی و اقتصادی فاجعه بار آنها برای این-ما خودمان می خوایم بریم کارگری می بینیم افغانیها قبل ما اونجا اند ضمنا از لحظا فرهنگ پایین اند و دارای نرخ موالید زیادی اند در ضمن افغانستان روی تمام رودهایی که به ایران می آید سد زده مثلا شهر زابل ایران و دریاچه هامون بهمین خاطر خشک شده-حدل اقل سهمیه مصرفی آب مهاجران افغانی که در ایران هستند را بدهند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *