پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نمایشگاه کتاب؛ یک سود و صد ضرر

نمایشگاه کتاب؛ یک سود و صد ضرر





۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۲۲:۳۹

نمایشگاه کتاب؛ یک سود و صد ضرر

اگر با هدایت درست و مدریت کارآمد هزینه‌های برگزاری بیست و نه دوره نمایشگاه، صرفِ ایجاد زیرساخت‌های نشر، مطالعه و کتاب‌خوانی در کشور می‌شد، بدون شک امروز وضعیت نشر کتاب در کشور این‌گونه نبود که هست!
بیست و نهمین دوره نمایشگاه کتاب تهران در اردیبهشت‌ماه 95، برگزار شد و مطابق با سنوات گذشته، جمعی از علاقه‌مندان به کتاب و کتاب‌خوانی را گرد هم آورد، اما آیا این اتفاق فرهنگی، توانسته است درمانی برای تن نحیف و بیمار صنعت نشر در کشور باشد؟
آمار و ارقام ارائه شده از این نمایشگاه، از منظر مسئولان و برگزار کنندگان حکایت از یک موفقیت بزرگ داشت. به عنوان مثال حسین نوش‌آبادی سخنگو و معاون پارلمانی وزیر ارشاد- اخیرا در نشست خبری خود اعلام کرده است: «حضور 2 هزار و 400 ناشر ایرانی در 1700 غرفه و ارائه 300 هزار عنوان کتاب داخلی و 160 هزار عنوان کتاب خارجی موفقیت بزرگی بود و باید آن را به فال نیک گرفت.»
از طرفی، مشخصا مهم‌ترین کارکرد نمایشگاه کتاب تهران، برخلاف عنوانی که به یدک می‌کشد، ماهیت فروشگاهی آن است؛ آنقدر که مدیران فرهنگی در سال‌های اخیر، حتی در حد شعار هم که شده بر تقویت ماهیت نمایشگاهی آن در برابر غلبه واقعیتِ فروشگاهی آن تاکید کرده‌اند. این واقعیت تا حدی ملموس بوده که شرکت در نمایشگاه برای ناشران، همواره امکانی برای دسترسی به نقدینگی و شرط بقا در بازار بحران‌زده نشر مطرح بوده است.
با در نظر گرفتن مبلغ ۱۴ هزار و ۴۲۷ تومان میانگین قیمت کتاب در 6 ماهه نخست سال 94، برای کل سال، جمعِ قیمت کتاب‌های منتشر شده در سال گذشته، چیزی حدود 2400 میلیارد تومان بوده است! بنابراین با درنظر گرفتن فروشِ 110 میلیارد تومانی نمایشگاه کتاب تهران (حتی اگر نخواهیم بخش فروش کتاب‌های خارجی را از آن کسر کنیم و تمام این مبلغ را به عنوان فروش کتاب‌های داخلی در نظر بگیریم) این بازه 10 روزه امکان فروشِ تنها 4 و نیم درصد از کتاب‌های منتشر شده در سال 94 را فراهم کرده است.
جالب است که برگزاری بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور (و به قولی منطقه) تنها امکان بازگرداندن 4 و نیم درصد از سرمایه بالقوه نشر کشور را محقق می‌‌کند. بنابراین صدور بیانیه‌های شعاری و تبلیغاتی حول محور نماشگاه کتاب، به دور از عملکرد واقعی آن است. پس چرا مسئولان این‌قدر به برگزاری آن افتخار می‌کنند؟ آیا تکیه بر انبوه بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب، ابزاری برای بزرگ‌نمایی اقدامات و مخفی نگه داشتن واقعیت نیست؟
نباید فراموش کنیم که برپایی این نمایشگاه عظیم و فراخ، سالانه چه خرجی را روی دست برگزار کنندگان می‌گذارد
با ارجاع به تعاریف و انتقاداتی که همواره به این فروشگاه بزرگ وارد بوده، خوب است این کارکرد 4 و نیم درصدی در اقتصاد نشر را با مضرات نمایشگاه مقایسه کنیم؛ مضراتی مثل صدمه‌ای که نمایشگاه کتاب با حذف چرخه فروش کتاب (مراکز پخش و خصوصا کتاب‌فروشان) به اقتصاد نشر می‌زند! تازه نباید فراموش کنیم که برپایی این نمایشگاه عظیم و فراخ، سالانه چه خرجی را روی دست برگزار کنندگان می‌گذارد! فرقی ندارد وزارت ارشاد این مبلغ را بپردازد و چه شهرداری تهران؛ در هر دوحالت این هزینه‌ها از بودجه کشور یا به عبارتی، بیت‌المال هزینه می‌شود؛ مبلغی که بنا به اعلام موسسه فرهنگی نمایشگاه‌های ایران سالانه دستِ کم برابر با صرفه جویی 15 میلیاردی از محل جابجایی نمایشگاه از مصلا تهران به شهر آفتاب است!
اما چرا همچنان ناشران از شرکت در نمایشگاه کتاب تهران استقبال می‌کنند؟ دلیلش این است که این حضور، آن‌ها را از پرداخت تقریبا 40 درصد از رقم پشت جلد کتاب‌ها به مراکز پخش و کتاب‌فروشی‌ها، معاف می‌کند. آن‌ها با احتساب 30 درصد هزینه تولید کتاب، 10 درصد حق‌التالیف یا حق‌الترجمه و 10 درصد تخفیفِ تکلیفی نمایشگاه، می‌توانند دست کم از فروش هر کتاب،‌50 درصد از رقم پشت جلد آن را سود کنند.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *