نتایج جستجو برای: توسعه پایدار
باغهای ایرانی محبوب دیگران مطرود در ایران
باغهای ایرانی بهعنوان سرمایههایی مهم، در کنار ابنیهٔ تاریخی در زمرهٔ مهمترین میراثهای ملی قرار دارند. یکی از ویژگیهای برجستهٔ این میراث باستانی سبک سنتی آنهاست که توسط سایر کشورهای اروپایی و آسیایی الگوبرداری شده است. هرچند بسیاری از باغهای تاریخی سایر کشورها قدمت و زیبایی باغهای ایرانی را ندارند، اما به روشهای مختلف مورد محافظت قرار گرفتهاند. این درحالیاست که برخی باغهای ایران با وجود ثبت ملی و جهانی در معرض تخریب و آسیب قرار دارند یا دستخوش تغییر شدهاند. این وضعیت دربارهٔ آنها که برچسب جهانی نخوردهاند، بهمراتب بدتر است.
ممنوعیت استفاده از فاضلاب در کشاورزی
|پیام ما| قانون حفاظت از خاک سال ۱۳۹۸ تصویب و ابلاغ شد. حالا بعد از گذشت چهار سال از این ابلاغ، آییننامهٔ اجرایی نیز ابلاغ شده است. این آییننامه علاوهبر تکلیف برای دستگاههایی مانند وزارت جهادکشاورزی، سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری، سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان امور اراضی کشور مسئولیتهایی را برای نهادهای فرهنگی مانند صداوسیما و نهادهای آموزشی مانند آموزشوپرورش نیز معین کرده است. همچنین، مطابق با این آییننامهٔ اجرایی، در اجرای ماده ۱۲ قانون نیز سازمان مدیریت بحران کشور مکلف است اعتبارات لازم برای تهیه و اجرای طرح بازسازی خاکهای تخریبیافته و یا آلودهشدهٔ ناشی از حوادث طبیعی غیرمترقبه را به سازمان برنامهوبودجه کشور برای پیشبینی در لوایح بودجهٔ سنواتی اعلام کند. بهمنظور جلوگیری از آلودگی و تخریب خاک در اراضی کشاورزی و سلامت محصولات تولیدی استفاده از فاضلاب در اراضی کشاورزی ممنوع است. همچنین، رهاسازی و دپوی تخلیه و انباشت هرگونه مواد پلاستیکی در خاک که منجر به آلودگی و یا تخریب خاک شود، ممنوع است. ارتقای سطح فرهنگ عمومی مردم بهمنظور حفاظت و صیانت از منابع خاک کشور، ارتقای سطح دانش عمومی و تخصصی مردم در سطوح مختلف از طریق آموزشهای رسمی و غیررسمی در مدیریت حفاظت و بهرهبرداری پایدار از منابع خاک کشور، بهرهگیری از مشارکت مردم و سازمانهای مردمنهاد در فرهنگسازی عمومی در حفظ، احیا، توسعه و بهرهبرداری پایدار از منابع خاک کشور، تمهید و اقدامات تشویقی سرمایهگذاری بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان در امر آموزش تحقیق و ترویج مدیریت حفاظت و بهرهبرداری پایدار از خاک کشور، بهرهگیری از ظرفیت نهادها و سازمانهای ذیربط ملی، منطقهای و بینالمللی از جمله مواردی است که در این آییننامهٔ اجرایی مورد توجه قرار گرفته است.
نسخهٔ حفاظت مشارکتی برای کرانهٔ ارس
بازنگری در طرح مدیریت پناهگاه حیاتوحش «کیامکی» و پارک ملی «کنتال» درحالی قرار است انجام شود که بهنظر میرسد محیطبانان بهواسطهٔ سروکار داشتن با انواع مشکلات رمقی برایشان باقی نمانده است. یکی از آنها میگوید ۲۵ سال کار کردن در شرایط سخت، حقوق حداقلی، بهتنهایی شیفت دادنها، ضرب و شتم توسط متخلفان، پاسگاههای خالی و بدون امکانات او را در مواقعی به ناامیدی میکشاند. مدیران محیط زیست در منطقه آزاد تصمیم گرفتند بهجای سپردن نگارش طرح مدیریت پناهگاهها به مشاوران، راه دیگری بروند، مسیری تحتعنوان «حفاظت مشارکتی» که قرار است با مشارکت ذینفعان و گروداران عملیاتی شود. از همین رو، آنان از گروههای مختلف برای حضور در کارگاه حفاظت مشارکتی دعوت کردند. آیا در شرایطی که امکانات محیطبانی در حداقل ممکن است و رضایت شغلی نیز وجود ندارد، با صرف به مشارکت طلبیدن ذینفعان و گروهداران میتوان به آیندهٔ این مناطق امیدوار بود؟
بدیلهای رادیکال لازم است
مقدمهٔ مترجم: بحران اقلیمی بحرانی جدی و جهانی است. هم گسترده است و هم عمیق. هم انسان، زیستش، محیط پیرامونیاش و آیندهاش را دربر میگیرد و دچار میکند، هم طبیعت و همهٔ زیستمندانش را. اینجا و اکنونی هم نیست، همهگستر است و فرانسلی، گشوده به آینده، تعینبخش؛ آیندهای با این اوضاع و احوال تار و تیره و وخیم. زایش بیابان و حذف جنگلها و کمبارشی و پربارشی سیلوار، بالاآمدن آب دریاها و محو شهرها، انقراض گونهها، اسیدیشدن اقیانوسها، کاهش شدید آب سالم در دسترس، کاهش بارآوری کشاورزی و قحطی و گرسنگی و مهاجرت. بشر اینها را که دانست راه به چاره برد. دمدستیترین راه همان پنهانکردن واقعیات است و انکار عواقب. عدهای اما در چارچوب نظم موجود جهانی و یا خارج از آن، با نیات اصلاحطلبانه، با قصد سودآوری از شرایط موجود، با اهداف انقلابی، با قصد زیر و زبرکردن بنیانهایی که مسبب وضع بحرانی روبهگستر امروزند، اندیشهورزی عملی میکنند و چشماندازهایی میگسترند بر پایهٔ امکانات موجود و پتانسیلهایی که علم و دانش تجربی و فنی و نظری برای غلبه بر بحران یا تعدیل آن مهیا کردهاند. از اقتصادسبز و سرمایهداری سبز و بازیافت و اقتصادچرخهای، که درونسیستمیاند و اصلاحطلبانه با قصد حداقلی در تغییر سازوکارهای موجود تولید و مصرف تا آنها که ضدسیستمیاند و بنیانکن که طرح نویی پیش میکشند برای مهار و تغییر و دگرگونی اساسی در شیوهٔ تولیدی که بنا بر تجربیات عملی و مقتضیات نظریِ چند دههٔ گذشته ناتوان از حل بحرانی است که خود رشدش داده است. سوسیالیسم بوممحور یا اکوسوسیالیسم یکی از گرایشهای رادیکال در مقابله با بحران جهانی اقلیم است. این گرایش مبانی سوسیالیسم را با مبانی اکولوژی و مبانی زیستبوم تلفیق میکند و مسئلهٔ پایداری و حقوق طبیعت و حقوق نسلهای آینده را وارد نظام اندیشهای خود میکنند. از دید اینان در شیوهٔ تولیدی متفاوت از سرمایهداری، تولید صورت میگیرد ولی با بازتوزیعی متفاوت، نه برای فروش و سودآوری که برآوردن نیازهای اساسی جامعه: مسکن و آموزش و بهداشت، با حذف هزینههای گزاف اقتصادی و زیستمحیطی در راه تولیداتی چون صنایع نظامی و کالاهای بیمصرف تجملاتی. دیگر مفهوم رفاه در گروی داشتن کالاهای بیش از اندازه و متعدد نیست بلکه وجهی کیفی مییابد. از منظر جامعهگرایی بومگرا، اکوسوسیالیسم، عدالت توزیعی اصلی مهم است اما کافی نیست. مسئلهٔ محیطزیست و حقوق نسلهای آینده و حقوق طبیعت را هم باید مد نظر قرار داد. تولید و مصرف با درنظر گرفتن توان بازیابی و ظرفیتهای بازتولیدی و زیستی اکوسیستم انجام میشود. هدف اکوسوسیالیسم رعایت اصل پایداری طبیعت است همراه با رفاه همگانی. تضاد انسان و طبیعت به کنش متقابل متعاملانهای تبدیل میشود که در آن توسعه و پیشرفت و رفاه در تقابل با تعادل طبیعت نخواهد بود، یا در کممخربترین وجه خود است. چیزی که شیوهٔ تولید سرمایهداری کاملاً در تضاد با آن است. تزهای زیر را یکی از اندیشهورزان این گرایش برای صورتبندی بحران و پاسخ به بحران نوشته که مختصر و مفید است و از این رو، هم جای نقد دارد و هم جای بسط و ایضاح بیشتر.
خانه از سقف ویران میشود جنگل از کوهستان
عمدهترین سیلهایی که در این دهه در کشور رخ دادهاند، از مناطق کوهستانی سرچشمه گرفتهاند. این مطلب نشانگر این واقعیت است که جنگلهای کوهستانی کشور بهعلت عدم توجه، رهاشدگی و و سایر عوامل تخریبکننده، فاقد پتانسیلهای کافی برای جذب آبهای حاصل از بارندگیهای شدید هستند.
فریاد نفسهای بهتنگآمده
اراکیها وقتی در سال ۱۳۹۲ بهمدت ۱۸ هفته در میدان باغ ملی این شهر برای رفع آلودگی هوا تجمع کردند و عنوان ثابتقدمترین مردم ایران در زمینهٔ اعتراض به مسائل محیط زیستی را بهدست آوردند، گمان نمیکردند یک دهه بعد، در همچنان بر همان پاشنه بچرخد، وضعیت بدتر از گذشته باشد و آنها باز هم مجبور شوند بار دیگر دست به تجمع در باغ ملی بزنند. تجمع آنها در دیماه امسال یک هفته بعد از تجمع گستردهٔ مردم اردکان بود. اردکانیها هفتهٔ ابتدایی دیماه بهمدت سه روز در خیابان ماندند تا بگویند «اینجا هوا برای نفس نیست.» اینها شرح کوچکی از اعتراضات و تجمعات برای آلودگی هوا تنها در دیماه امسال است. اعتراض و تجمع به آلودگی در خوزستان، اصفهان، تهران، مشهد و بسیاری دیگر از شهرهای کشور چندسالی است که تکرار میشود، نتیجه اما تنها تشدید آلودگی، افزایش آمار بیماری و مرگومیر ناشی از آن و همچنان بیتوجهی به ابتداییترین خواست مردم یعنی داشتن هوای پاک بوده است.
سوادکوه پایلوت گردشگری کشور شود
خشکسالی بحرانی در غرب ایران و میانرودان