بایگانی مطالب : یادداشت
نقش «خوشاب»ها در کنترل سیلاب منطقه مَکُران
پرواز «همای سعادت» از «کُنار صندل» تا «کاخ سفید»
دیده شدن «کرکس ریشدار» که در گنجینهٔ ادب فارسی از آن با نام «همای سعادت» یاد می شود، همزمان شد با بارشهای واپسین روزهای زمستان و پس از ماهها خشکی و بیبارشی و پاییز و زمستانی نهچندان نرمال، بارش برف و سرما بیش از یکسوم پهنهٔ ایران را در برگرفت و جنوب سیستانوبلوچستان را بار دیگر درگیر سیلاب کرد. برآوردهای انجامشده بیانگر آن است که تنها آب برابر برف این بارشها تا امروز بیش از ۱۷ میلیارد مترمکعب است، یعنی ۸۵ برابر گنجایش سدی به بزرگی سد امیرکبیر کرج این برآورد را چه بتوان پیشکش «سعادت» از سوی «هما» دانست یا نه، ولی هرگز نشانی از پایان خشکسالی یا بازسازی دوبارهٔ سفرههای آب زیرزمینی ازبینرفته و فرونشستهٔ این سرزمین نیست. به هر روی، همزمانی دیده شدن «هما» و این ویژهبارشها، پیشکشی «سعادت» و نیکبختی از سوی این کرکس ریشدار را برای ایرانیان پشتیبانی کرد، اگرچه نتوانیم بین این دو رخداد، همبستگی یا پیوندی علمی برقرار سازیم.
دود جنسیتزدگی در چشم حفاظت
«میخواستم سوار کشتی ترال شوم و پژوهشی روی پستانداران دریایی داشته باشم، با صیادان بهتنهایی صحبت کنم، از آن اتاق بیرون بروم و وارد مسجد شوم و به همکارم در ادارهٔ کارگاه کمک کنم. هیچکدام اینها نشد؛ چون زن بودم!» اینها گفتههای نازنین محسنیان کارشناس حیاتوحش است. او میگوید: «نگاهی به زنانی که در حوزهٔ حیاتوحش کار میدانی میکنند بیندازید و ببینید چند نفرند! ما همینجور داریم آب میرویم. دلیل مشخصی هم دارد، کار کردن ما همچنان با محدودیت مواجه است.»
چالش با «گاندو» در زمانهٔ سیل
هفتهٔ گذشته یعنی دقیقاً هشتم اسفندماه اولین هشدار دربارهٔ نزدیک شدن گاندوها (تمساحهای پوزهکوتاه) به روستاها با سرریز شدن «سد پیشین» از سوی مدیرکل محیط زیست سیستانوبلوچستان داده شد. «محمدرضا علیمرادی» اعلام کرد با توجه به بارندگیهای اخیر و سیلاب بهوجودآمده بهویژه در جنوب این استان در منطقهٔ بلوچستان احتمال خروج تمساح پوزهکوتاه (گاندو) از برکه وجود دارد که مردم باید بهشدت مراقب باشند. در کنار این هشدار، مطالبی هم در شبکههای اجتماعی دربارهٔ دیده شدن «مار» در سیلابها منتشر شد. آیا واقعاً با هجوم مارها در شرایط بحرانی مردم سیستانوبلوچستان مواجهیم؟ این سیل چه تبعاتی بر حیاتوحش و بهویژه خزندگان دارد؟ کدام گونهها بیشتر آسیب میبینند و شرایط تنوع زیستی پس از فروکش کردن این بحران چگونه خواهد بود. این پرسشها را با «باربد صفایی» خزندهشناس در میان گذاشتیم. بهگفتهٔ این کارشناس حیاتوحش، اخبار و تصاویر منتشرشده نشان نمیدهند که هجوم مارها در این منطقه اتفاق افتاده است، بلکه درمقابل، این سیل باعث تلفات گسترده در گونههای مختلف خزندگان شده است.
اصرار بر امر کهنه برای زندگی دریاچه
مسئولیت شرکتهای نفتی در برابر مخازن زیرزمینی
از اواخر دههٔ ۱۹۰۰ میلادی بهرهبرداری از هیدروکربن منجر به اثرات و تبعات شدید محیط زیستی در خوزستان شده است. بیشترین زمینلرزههایی که در محدودهٔ استان خوزستان ثبت شدهاند در ژرفای کمتر از ۱۵ کیلومتر احتمالاً تحت اثر تحریک زمینساختی در گسلها بهدلیل برداشت منابع هیدروکربنی هستند. فرونشست سالیانهٔ زمین در حد ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر در نواحی ساحلی استان خوزستان مشاهده و گزارش شده است.
هما از خیال تا واقعیت
اسطوره به مثابه بال حفاظت؟
نقاشی دیوارهی غاری در لاسکو، فردی با صورتک پرنده را نشان میدهد که گویی در حال شکار گاومیش است. نزدیک آنها بر فراز یک تیرک، پرندهای نشسته! برخی معتقدند که این صحنه در واقع نوعی «خلسهٔ شَمَنی» است. فردی که صورتک بر چهره دارد شمنی است که در سفر خلسهآمیز به دنیای دیگر رفته و بدنش بیهوش افتاده است. پرنده در این سفر معنوی «شمن» را همراهی میکند و گاومیش نیز حیوان قربانی است. این مثال و انواع و اقسام نمونههای دیگر نشان میدهد که رابطهٔ انسان و حیاتوحش تنها مبتنی بر شکار نبوده است. نیاکان ما برای تفسیر محیط خویش برای گونههای مختلف جایگاههای متفاوت قائل بودهاند، همچنان که امروز نیز هستند. همین چند روز قبل، اشتراک گذاشتن وسیع فیلمی از پرندهٔ «هما» در شبکههای اجتماعی توسط ایرانیان، بسیاری از کارشناسان حیاتوحش را متعجب کرد. کاربران شبکههای اجتماعی بارها و بارها از عبارت «همای سعادت» در پستهایشان استفاده کردند و آن را نمادی از خوشیمنی دانستند. اما از آنسو، بحثی بین کارشناسان حیاتوحش درگرفت که آیا میتوان از این انگارهها، باورها و اسطورهها برای حفاظت از حیاتوحش بهره گرفت؟ یا باید از ورود اسطورهها به دنیای مدیریت حیاتوحش بهشکل جدی جلوگیری کرد؟ در این زمینه نظرات سه کارشناس حیاتوحش را جویا شدهایم.
فناوری، ابزار همزیستی انسان و حیاتوحش
|پیام ما| کنوانسیون تجارت جهانی گونههای در معرض خطر گیاهی و جانوری (سایتیس) شعار روز جهانی حیاتوحش امسال را «ارتباط مردم و سیاره: کشف نوآوریهای دیجیتال در حفاظت حیاتوحش» تعیین کرد. سوم ماه مارس، مصادف با ۱۳ اسفند، از سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۱) به پیشنهاد سایتیس و توسط برنامهٔ محیط زیست ملل متحد بهعنوان روز جهانی حیاتوحش در تقویم سازمان ملل متحد قرار گرفت. اگرچه امروزه برخی ابزارهای نوین در کسب و تحلیل دادههای حیاتوحش بهکار میروند، اما سایتیس میگوید باید تلاش کنیم تا ابزارهای دیجیتال بتوانند در همهٔ ابعاد، از ارتباطات افراد گرفته تا سازوکارهای مالی و تولید ثروت در خدمت حفاظت قرار بگیرند.
ترسی که از فناوری داریم
خطای مدیریت سیلاب بلوچستان
تکثیر یوز پشت درهای بسته
در یک سالگی مرگ «پیروز» تولهیوزی که امید بسیاری را برای حفاظت با خود بههمراه آورده بود، صحبت از طرح جدیدی برای حفاظت از یوز به میان آمده که باعث تعجب گروهی از فعالان این حوزه شده است. در پروپوزال این طرح که در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر شده، صحبت از روش تولید آزمایشگاهی جنین و بعد از آن انجماد و انتقال آن به رحم میزبان به تکثیر یوزپلنگ آسیایی در میان است. این درحالیاست که تاکنون به سؤالات و ابهامات مطرحشده از سوی فعالان این عرصه پاسخ داده نشده است. سؤالاتی مانند آنکه چرا نتایج کارهای قبلی، دلایل دقیق مرگ پیروز و دو تولهٔ دیگر اعلام نمیشود؟ منتقدان همچنین عنوان میکنند پروپوزال ارائهشده برای این طرح تنها نام دو پژوهشگر را دارد، حال آنکه این کار نیازمند تیم تحقیقاتی و تکنولوژی نوین است و تنها یکبار در سال ۲۰۲۰ در باغوحش کلمبوس با موفقیت عملیاتی شده و درعینحال چطور قرار است تیمی که در گذشته عملکرد قابلدفاعی نداشته، برای این کار پرجزئیات و پرریسک وارد عمل شود. بر تعداد پرسشهای این پروژه هر روز افزوده میشود، اما هنوز از ارائهٔ جزئیات توسط سازمان محیطزیست خبری نیست و به پرسشها پاسخ داده نشده است.
دست از سر هورالعظیم بردارید!
درباب اهمیت همهجانبهٔ «تالاب بزرگ» یا «هورالعظیم» بسیار سخن گفته شده است. از بدبیاری این تالاب است، و ادبار ساکنان و حاشیهنشینانش که هور هم در مرز دو کشور با نظم سیاسی خاص است و هم بر بالای میادین نفتی عمیق و پر ارزش. دو کشور به خطاهای استراتژیک، هر یک بهدلایلی، راه آب بر تالاب بستهاند و بر تن نحیف هور مدام ضرباتی هر دم شدیدتر را وارد میکنند. میادین نفتی و ارزش اقتصادی آن چشم حکمرانان و صاحبمنصبان را گرفته یا بگوییم کور کرده است. اکوسیستم و آب و اقلیم و زیستمندان متنوع و حیات اجتماعی-اقتصادی-بومشناختی مردمان این ناحیه فدای مناسبات مخرب اقتصادی طبقهٔ حاکم شده است. در این سو، ایران، ساختار اقتصاد سیاسی مبتنی بر مناسبات سرمایهدارانۀ انحصاری کشور را به سمت بیشبرداشتِ ویرانگر از منابع آبهای سطحی و زیرسطحی کشانده و صنعت و کشاورزی ایدئولوژیک وابسته به بیشمصرفیِ آب را بهشدت توسعه داده است. آبی که باید به تالابها و دریاچهها بریزد و در آبخوانها ذخیره شود، در نوعی کشاورزی سنتیِ کمبهرۀ آببر راه به ساقههای گندم و پوستهٔ هندوانه میبرد و در فولادسازی هدر میشود. این بماند.
رهاشدگی جنگلها و مراتع بهای طرحهای پوپولیستی
دعوت بدون برنامه!