بایگانی مطالب : یادداشت
نقش «خوشاب»ها در کنترل سیلاب منطقه مَکُران
دود جنسیتزدگی در چشم حفاظت
«میخواستم سوار کشتی ترال شوم و پژوهشی روی پستانداران دریایی داشته باشم، با صیادان بهتنهایی صحبت کنم، از آن اتاق بیرون بروم و وارد مسجد شوم و به همکارم در ادارهٔ کارگاه کمک کنم. هیچکدام اینها نشد؛ چون زن بودم!» اینها گفتههای نازنین محسنیان کارشناس حیاتوحش است. او میگوید: «نگاهی به زنانی که در حوزهٔ حیاتوحش کار میدانی میکنند بیندازید و ببینید چند نفرند! ما همینجور داریم آب میرویم. دلیل مشخصی هم دارد، کار کردن ما همچنان با محدودیت مواجه است.»
اصرار بر امر کهنه برای زندگی دریاچه
«قلادهگذاری» برای حفاظت از یوز ضروری است
یوزها باید حفظ شوند، اما چطور؟ گروهی از کارشناسان میگویند آنقدر سازمان حفاظت محیط زیست و برخی کارشناسان درگیر سایت تکثیر در اسارت هستند که یادشان رفته، بدون زیستگاه هر اندازه یوز اسیر هم که داشته باشید، فایدهای ندارد. گروه دوم از کارشناسان دستهٔ اول میپرسند با یوزهای در اسارت چه باید کرد؟ آیا باید سوژهٔ عکاسی شوند تا هرازگاهی و به مناسبتی سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی از تصاویرشان پر شود یا اینکه باید از این پتانسیل برای شکل دادن به یک جمعیت پشتیبان بهره گرفت. گروه سومی هم این روزها هست، آنها که معتقدند علاوهبر حفاظت از زیستگاه و البته تکثیر در اسارت اصولی و فراجمعیت، باید رویکرد سومی را هم توأمان در پیش گرفت؛ قلادهگذاری یوزهای آسیایی! «علی شمس»، کارشناس حیاتوحش که بهتازگی پس از سه سال کار روی زیرگونهٔ شمالغرب آفریقا به ایران بازگشته، در دستهٔ سوم جای دارد. او معتقد است بدون این گزینه چرخهٔ حفاظت از یوزهای رها در طبیعت تکمیل نخواهد شد.
مسئولیت شرکتهای نفتی در برابر مخازن زیرزمینی
از اواخر دههٔ ۱۹۰۰ میلادی بهرهبرداری از هیدروکربن منجر به اثرات و تبعات شدید محیط زیستی در خوزستان شده است. بیشترین زمینلرزههایی که در محدودهٔ استان خوزستان ثبت شدهاند در ژرفای کمتر از ۱۵ کیلومتر احتمالاً تحت اثر تحریک زمینساختی در گسلها بهدلیل برداشت منابع هیدروکربنی هستند. فرونشست سالیانهٔ زمین در حد ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر در نواحی ساحلی استان خوزستان مشاهده و گزارش شده است.
هما از خیال تا واقعیت
ترسی که از فناوری داریم
خطای مدیریت سیلاب بلوچستان
دست از سر هورالعظیم بردارید!
درباب اهمیت همهجانبهٔ «تالاب بزرگ» یا «هورالعظیم» بسیار سخن گفته شده است. از بدبیاری این تالاب است، و ادبار ساکنان و حاشیهنشینانش که هور هم در مرز دو کشور با نظم سیاسی خاص است و هم بر بالای میادین نفتی عمیق و پر ارزش. دو کشور به خطاهای استراتژیک، هر یک بهدلایلی، راه آب بر تالاب بستهاند و بر تن نحیف هور مدام ضرباتی هر دم شدیدتر را وارد میکنند. میادین نفتی و ارزش اقتصادی آن چشم حکمرانان و صاحبمنصبان را گرفته یا بگوییم کور کرده است. اکوسیستم و آب و اقلیم و زیستمندان متنوع و حیات اجتماعی-اقتصادی-بومشناختی مردمان این ناحیه فدای مناسبات مخرب اقتصادی طبقهٔ حاکم شده است. در این سو، ایران، ساختار اقتصاد سیاسی مبتنی بر مناسبات سرمایهدارانۀ انحصاری کشور را به سمت بیشبرداشتِ ویرانگر از منابع آبهای سطحی و زیرسطحی کشانده و صنعت و کشاورزی ایدئولوژیک وابسته به بیشمصرفیِ آب را بهشدت توسعه داده است. آبی که باید به تالابها و دریاچهها بریزد و در آبخوانها ذخیره شود، در نوعی کشاورزی سنتیِ کمبهرۀ آببر راه به ساقههای گندم و پوستهٔ هندوانه میبرد و در فولادسازی هدر میشود. این بماند.
رهاشدگی جنگلها و مراتع بهای طرحهای پوپولیستی
دعوت بدون برنامه!
بنان: خوانندهای بدون تاریخ انقضا
بهمناسبت سالمرگ «غلامحسین بنان»
سیاستهای آبی دوگانه در استان تهران
در خدمت و خیانت آبشیرینکنها
۲۱ آذر ۱۴۰۲ مدیرعامل آبوفاضلاب کشور گفت ۱۰۱ پروژهٔ آبشیرینکن با ظرفیت ۶۷۲ هزار و ۴۰۰ مترمکعب در شبانهروز در حال ساخت و بهرهبرداری است که ۸۰ پروژه با ظرفیت ۵۳۳ هزار و ۵۰۰ مترمکعب در شبانهروز در حال بهرهبرداری و ۲۱ پروژه با ظرفیت ۱۴۸هزار و ۹۰۰ مترمکعب در شبانهروز در حال ساخت است. از سال ۱۴۰۰، پروژههای آبشیرینکن در استانهای مختلف از جمله سیستانوبلوچستان، هرمزگان، یزد و بوشهر به بهرهبرداری رسیده است که شامل فاز چهارم نمکزدایی زاهدان، نمکزدایی ناهنگ، نمکزدایی بافق، نمكزدايي مهدی آباد-آوین، نمكزدایی فاز ۴ بوشهر، نمکزدایی عسلویه (اخند) میشود. پروژههای متعددی در استانهایی چون سیستانوبلوچستان، هرمزگان، خوزستان و بوشهر با ظرفيت اسمی توليد آب در مجموع ۹۶ هزار و ۵۵۰ مترمكعب در شبانهروز در حال ساخت و مرحلهٔ پیشبرد است.
مرور نقشهٔ راه آب