![فاطمه باباخانی](https://payamema.ir/pubfiles/2021/01/بابا-خانی-1.jpg)
فاطمه باباخانی
دبیر محیط زیست و منابع طبیعی
![سودای مسکنسازی در تالاب «خانمیرزا»](https://payamema.ir/pubfiles/2024/07/map.jpg)
فاطمه باباخانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳
سودای مسکنسازی در تالاب «خانمیرزا»
سه چشمه در منطقهاند؛ یکی آب سرد، دومی ولرم و سومی گرم! آب هرکدام بخشی از زمینهای کشاورزی را مشروب میکند؛ آنهم تنها برای چهار ماه! هشت ماه دیگر آب هدر میرود. «محمد حسنزاده» فعال محیطزیست، میگوید که آب باید صرف مشروبشدن تالاب خانمیرزا شود. سعید یوسفپور مدیرکل محیطزیست استان چهارمحالوبختیاری هم معتقد است آب را میشود به تالاب رساند و آن را احیاء کرد،. در مقابل «خدایار باقری» مدیرکل راه و شهرسازی چهارمحالوبختیاری میگوید: دربارۀ کدام تالاب حرف میزنید؟ نه در اسناد بینالمللی، نه در اسناد ملی و نه در اسناد استانی تالاب خانمیرزا وجود ندارد!
![سه سال فقدان پاسخگویی](https://payamema.ir/pubfiles/2022/01/خبر-اتوبوس.jpg)
فاطمه باباخانی
۲ تیر ۱۴۰۳
سه سال فقدان پاسخگویی
![سرنوشت «زاگرس» مسئلۀ ملی نشده است](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/دیجتال.jpg)
فاطمه باباخانی
۱ تیر ۱۴۰۳
سرنوشت «زاگرس» مسئلۀ ملی نشده است
«قابل توجه مسئولان استان لرستان، آقای استاندار، آقای بخشدار چگنی، آقای فرماندار؛ دَه روز از آتشسوزی جنگلها و مراتع چگنی میگذرد و هیچکس اینجا سر نزده است.» این جمله را یکی از داوطلبان مقابله با آتشسوزی میگوید؛ گفتههایی که در شبکههای اجتماعی همهگیر شده و نموداری از وضعیت زاگرس است. یک گام به عقب برویم؛ آن زمان که بارانهای خوبی در بهار بارید و همه میدانستند امسال آتشسوزیها بیشتر خواهد بود! یا چند گام پیشازآن؛ به سال قبل و سالهای قبلتر که زاگرس بارها و بارها هم خود سوخت و هم جان داوطلبانی که برای خاموشکردن آن رفته بودند را گرفت و به این پرسش برسیم که آیا میشد زاگرس طعمۀ حریق نشده و انسانهایی هم برای اطفای حریق آن، جان عزیزشان را از دست ندهند؟ در گفتوگو با دکتر «رحیم ملکنیا» از او دربارۀ راهحل حریق در زاگرس پرسیدیم. او در این مصاحبه بیشازپیش بر پیشگیری تأکید کرد و خواستار تبدیل زاگرس به یک مسئلۀ ملی شد.
![«گلستان» بدون رئیس](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/دیجیتال-8.jpg)
فاطمه باباخانی
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
«گلستان» بدون رئیس
«اگر واقعاً دسترسی به جایی دارید و میتوانید کاری کنید، سلاجقه را کنار من بنشانید تا او را محکوم کنم». این جمله را «هادی پاهنگ» شکارچی سابق شهر گرمه میگوید؛ حرف او این نیست که سازمان حفاظت محیطزیست مجوز شکار دهد یا برخورد خوبی با شکارچیها داشته باشد؛ پاهنگ میخواهد جلوی شکار گرفته شود و پارک ملی گلستان به وضعیت همین چند ماه پیش برگردد. بهگفتۀ او در این دوسهماهه، شکارفروشهای منطقه ترازوها را بار دیگر آماده کردهاند. او و دیگران یک خواسته دارند؛ مدیری که حفاظت مشارکتی را دوباره اجرا کند. مشخصشدن رئیس جدید، از نان شب برای پارک ملی گلستان واجبتر است؛ امروز از فردا حتی بهتر است.
فاطمه باباخانی
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
نهضت محیطزیست را کشتند
اسماعیل کهرم در گفتوگو با «پیام ما»
![حبس ماشین محیطبانی کازرون](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/IMG_20240614_165554_019-01-1.jpeg)
فاطمه باباخانی
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
حبس ماشین محیطبانی کازرون
«سیدحسین حسینی اژدری» محیطبان کازرون میگفت، آرزویم ایناستکه، دَه سال دیگر که بچههایم بتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند، زنده بمانم؛ اگر بعد از آن در مأموریتی جانم را از دست دهم، مشکلی نیست. او ساعت ۱۵ روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت در ۱۰ کیلومتری کنارتخته، با ماشینی که برای تعقیب متخلف رفته بود، بر اثر تصادف جان عزیزش را از دست داد؛ چرا او با ماشین شخصی خود به این مأموریت رفت؟ آیا آنچنان که «عطا پورشیرزاد» مدیرکل حفاظت محیطزیست استان فارس میگوید، عازم گشت و بازرسی بهشکل محرمانه بود؟ یا بهگفتۀ برخی فعالان محیطزیست و یک منبع آگاه، ناچار شد از خودروی شخصیاش استفاده کند؟ اگر آن روز او ماشین دیگری داشت، آیا «سیدحسین حسینی» زنده میماند؟
![نهضت محیطزیست را کشتند](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/untitled-9408-2.jpg)
فاطمه باباخانی
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
نهضت محیطزیست را کشتند
«گفتند در کار بانکی بمان، خانهدار و ماشیندار میشوی و اوضاعم روبهراه! فکر کردم منِ جوان ۲۲ ساله تمام عمر زجر بکشم تا در ۶۰ سالگی خانه و ماشین داشته باشم؟ نه! میخواستم همه این سالها بروم و بگردم و در طبیعت کار کنم! در این مدت به کسی نگفتم بروم فلان جان! گفتم رفتم فلان جا!» اینها بخشی از صحبتهای «اسماعیل کهرم» در یک روز بهاری در منزلش است. او درحالیکه در مبل خانۀ مادری نشسته و اطرافش انواع و اقسام یادگارهای چند دهه کار را روی میز، شومینه، دیوار و ... دارد، از نحوۀ ورودش به سازمان حفاظت محیطزیست، تلخ و شیرینهای آن و در نهایت آیندهای که برای طبیعت ایران متصور است به ما گفت.
![حفاظت جمعی از گوزن زرد](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/20240508_113526.jpg)
فاطمه باباخانی
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
حفاظت جمعی از گوزن زرد
«دربارۀ حس خودم در زمان رهاسازی گوزنهای زرد ایرانی، حتی با اعضای تیم خودمان هم صحبت نکردم. اغلب حاضرین در محل رهاسازی خوشحال بودند. برخی هم میگفتند حس همذاتپنداری با گونهای دارند که در اسارت نیست و حالا دیگر در محیط طبیعی خودش زندگی میکند. ولی من مسئولیتی که روی دوش خودم حس میکردم، سنگینتر از حس خوشحالی بود. یعنی تا یکجایی خوشحال بودم، ولی وقتی به تهدیدها فکر میکردم، کفۀ مسئولیت را سنگینتر میدیدم. زمانی که فیلم تولد این گوساله را دیدم، این حس صد برابر شد.» اینها گفتههای «المیرا رضی» عضو تیم مؤسسۀ «شیردال» است که در پروژۀ حفاظت از گوزن زرد فعالیت میکند. از او پرسیدم این گوساله بعد از چند سال در طبیعت به دنیا آمد، برای حفاظت از آن چه انجام شده و چه باید انجام شود و چهقدر به پایداری این روند خوشبین است؟