کرمان بر پشت اسب
۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۲۲:۴۰
کرمان بر پشت اسب
بخش 45
سفرنامه«سراسر ایران بر پشت اسب» نوشته الا سایکس خواهر «سرپرسی سایکس» است. ترجمه این سفرنامه محمد علی مختاری اردکانی است، الا به همراه برادرش به جهانگردی پرداخت و اوقات زیادی را در ایران گذراند. یکی از مقاصد این سفر کرمان بود و صفحات قابل ملاحظه ای از این سفرنامه به کرمان گزیده ای از اختصاص یافته است. صفحه کرمون خلاصه این بخش را با عنوان «کرمان بر پشت اسب» به صورت دنباله دار به شما علاقه مندان تقدیم می کند؛
کمتر ایرانی غیر تهرانی را دیده ام که کوچکترین احترامی برای جنس گرامری قائل باشد. (اوی مذکر) تنها ضمیر شخصی بود که به کار می رفت و از آن جایی که ظاهراً تصور می کردند که صفات را باید به صورت مذکر به کار برد. دنبال کردن مکالمه اغلب بسیار مغشوش می شد. مجبور شده ام به شرح حال خانوادگی های طویلی گوش فرا دهم که زنان، خواهران و برادران و انواع خویشان دیگر همه بی تمیز آمیخته شده اند و تقلا برای درک کی، کی هست ذهنم را دچار اغتشاش تمام می کرد.
فضل علی خان، نجیب زاده معمری در میان ملتزمین فرمان فرما، منبع صلاحیت دارای در زبان انگلیسی بود. چون سال ها قبل در سن نه سالگی مدت کوتاهی او را به مدرسه ای در «برایتون» فرستاده بودند. یکی دیگر از هنرهای او عکسبرداری بود و از آن جایی که عکس هایش تقریباً از لحاظ امتیاز حرفه ای بود. مثل اکثر هم وطنانش که به اروپا رفته بودند، بسیار از کشورش و نهادهای آن ناراضی بود و گرچه انتقادش از همه چیز جالب بود، انسان همیشه احساس تأسف می کرد کسی که چیزها را بهتر درک می کند، محکوم به حیاتی اکثراً بی هدف باشد. وقتی«عکاس» آن طور که او را می نامیدیم و سایر اعضای ملتزمین شاهزاده برای سواری با ما بیرون می آمدند، او تنها کسی بود که می توانست روی اسب پیر سفید کج زانویش بماند که مکرر همراه با او زمین می خورد. اسب و سوار همراه در خام می غلتیدند؛ اما بلافاصله سوار سرپا می شد، خود را می تکاند و دوباره سوار می شد و لبخند زنان می گفت باید خصائص اسبش را بشناسند تا از آن تعریف کنند.
طبیب شاهزاده که اغلب می دیدیم پنج سال در پاریس طب خوانده بود و کاملاً جنتلمن (آقامنش) و اروپایی بود. خیلی خوش قلب بود و فقرا را مجانی طبابت می کرد و یکی از شرقیان معدودی بود که به او برخورده بودم که رعایت حیوانات را می کرد و نمی توانست به هیچ وجه رنج آن ها را تحمل کند.
بهجت الملک که قبلاً به او اشاره کرده ام یک ایرانی فوق العاده تنومند بود که نقش معاون حاکم را بر عهده داشت و به نحوی (دولت معتمد) او بود چون او و رئیسش از لحاظ منافع و دوستی دیرینه به هم وابسته بودند. بارها شاهزاده مدیون عقل سلیم او بود که صلابت بریتانیایی داشت.
در میان اعضای فرانسه دان ملتزمین شاهزاده، سلیمان میرزا پسرعموی شاهزاده و بیوک خان بودند. سلیمان میرزا، فرمانده ارتش شاهزاده بود و افتخار می کرد که تنها آدمی در ایران است که می تواند به قول خودش «نقشه بکشد» خیلی از این گفته تحت تأثیر قرار گرفتم تا این که کشف کردم نقشه های او کپی برداری از نقشه های انگلیسی و ترجمه جای- نام ها به فارسی بوده است.
مطالب مرتبط
سوگواری مردم بهرمان در منزل پدری آیتالله هاشمی رفسنجانی
موزه ریاست جمهوری رفسنجان؛ یادگار گران بهای سردار سازندگی
کرمان بر پشت اسب
کرمون گرام
روایت «پیام ما» از کلاسی که در جمعه تشکیل می شود زمزمه محبت
جازموریان
کرمان بر پشت اسب
دورهمی داستان نویسان استان کرمان در «دلفارد» و «جیرفت»
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان در حاشیه همایش دو روزه داستان نویسان استان کرمان در جیرفت: همایش داستان نویسان در جهت برنامه ارتقای فرهنگی است
کرمان بر پشت اسب
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید