پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سرما خوردی؟ دوات پیش منه …

سرما خوردی؟ دوات پیش منه …





۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۲۰

سرما خوردی؟ دوات پیش منه …

این کلمات جادویی را زیاد از این و آن به شوخی و جدی شنیده‌بودم، کلا دوستان زیادی هستند از همشهریان عزیز که با وجود تحصیلات بالا و زندگی مرفه هنوز دست از بعضی سنت‌های خطرناک و آسیب ‌زا نکشیده‌اند و حقیقت ماجرا را بخواهید نمی‌دانم این داستان به کجا ختم می‌شود؟ بگذارید حکایتی عجیب اما واقعی از اشتباهات توأمان چند همشهری عزیز روایت کنم:
می گویند روزی زن و شوهری جوان در همین آبادی ما زندگی می‌کردند و از حکمت خدا این زوج موفق از نظر اقتصادی بچه‌دار نمی شدند و مدت‌ها هم در پی درمان و دکتر شهر به شهر و محله به محله را زیر پا گذاشتند و اما به جایی نرسیدند و اجاق‌شان کور ماند. تا اینکه روزی شوهر مربوطه با یک فکر بکر به خانه می‌آید و می گوید زن چه نشسته‌ای که می‌توانیم برویم و کودکی به فرزندی قبول کنیم و حسرت بچه‌ و وارث را از دل بیرون کنیم.
عیال ایشان هم از ذکاوت شوی شاد می‌شود و مراحل اداری را یک یک طی می‌کند و پس از مدتی بالاخره قدم نوزادی زیبا روی به خانه‌شان باز می‌شود. چند هفته‌ای که می‌گذرد متاسفانه کودک مورد نظر بیمار می‌شود (گویا سرما خوردگی دل درد یا چیزی شبیه به همین موارد ) و والدین جدیدش هم که آموزش فرزند پروردن ندیده بودند و از بچه داری آنقدر می دانستند که من از فیزیک کوانتم می‌دانم، دست به دامن یکی از همسایه ها می‌شوند، وی نیز دقیقا همان جمله‌ی کذایی را می‌گوید و اضافه می‌کند اندکی افیون به کام بچه بگذارید، آرام می‌شود.
دوستان هم چنین می‌کنند که وی امر کرده بود، و عجیب اینجاست که بچه آرام می شود و خیال والدین راحت، اما پس از ساعتی دل درد و عرق کردن و گریه و تهوع بچه دوبار آغاز می‌شود و این بار مشکل والدین دوتا شده بوده زیرا می‌ترسیدند که حالا اگر به دکتر مراجعه کنیم چه بگوییم؟ و در اورژانس اگر بفهمند به کودکمان چه دادیم حتما مارا به دست پلیس مبارزه با مواد مخدر می‌‌دهند و آبروی چندین و چندساله‌مان می‌رود (غافل از اینکه اصولا این موارد جزو راز داری بیمار و پزشک است و امکان ندارد طبیبی راز بیمار بازگو کند) از گفتن جزئیات می‌گذرم که دلخراش و شرم‌آور است، خلاصه دست روی دست می‌گذارند تا طفل معصوم شب را به روز نرسانده دیده از جهان فرو می‌بندد.
آری کودک معصوم از دست می‌رود به همین راحتی با دو اشتباه دردناک، که هر دو حاصل جهل‌اند.خود درمانی و ترس بیجا .

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *