پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | برگه 52 | نتایج جست‌وجو برای “گرد و خاک”

نتایج جستجو برای: گرد و خاک

من یک «شوتی» هستم

«دوستان در لامرد کمین زدن. یک سمند گشت راه را پلمپ کرده. وارد حوزه نشید. تا زمانی که خبر ندادم از جاساز بیرون نیایید.» «ابراهیم» این پیام را در گروه «نان‌آوران» می‌فرستد و به «نسرین» زنگ می‌زند که «آیه‌الکرسی» بخواند تا این بار که بارشان لاستیک است، به «قفلی» نخورد. «همان‌طور که چشمان سُرخم را تیز کرده‌ام، همه حواسم برای پاییدن مامورها به آن سمت جاده است. ساعت نزدیک به سه صبح است. ماموران را تا پایگاه نیروی انتظامی تعقیب می‌کنم. مطمئن که می‌شوم ماشین را در پایگاه پارک کرده‌اند، به راننده‌هایم زنگ می‌زنم که جاده باز شد. چراغ‌ها را روشن کنید و سریع شوتش کنید.» همین‌طور که مرد در حال تعریف این خاطره است، همسرش بساط چای و میوه را آماده می‌کند. اسمشان را در این گزارش، «ابراهیم» و «نسرین» می‌گذاریم. دو سال از ازدواجشان می‌گذرد و خانه اجاره‌‌ای و نقلی‌شان هنوز رنگ‌وبوی زندگی تازه‌عروس و دامادها را می‌دهد.

«آوان» در حصار آهن و مس

سال‌ها قبل وقتی معدن آهن در روستای «آوان» از توابع ورزقان کشف شد، هیچ‌کدام از ۵۰ خانوار روستا نمی‌دانستند اکتشاف در ۳۰۰ متری محل زندگی آنها چه تبعاتی خواهد داشت. آنها سال‌ها بعد که درختانشان خشکید و هوای منطقه خاک‌آلود شد، به مشکلات معدن و بی‌توجهی صاحبانش به این موارد پی بردند و بعد از آن به فکر چندین اثر باستانی افتادند که از قرن‌ها قبل، تاریخ این منطقه را نشان می‌داد و اکتشاف آهن تهدیدی جدی برای آنها بود. هیچ‌کدام اما دلیلی نشد تا فعالیت معدن کم شود و آسیب‌هایش مورد توجه قرار گیرد. آوانی‌ها از مدتی قبل شاهد بررسی و کاوش برای اکتشاف معدن مس در دل روستایشان هستند و حالا می‌پرسند: «با راه‌اندازی یک معدن در دل روستا آیا آوان باید خالی از سکنه شود؟»

خشکسالی اکولوژیک در جنوب شرق ایران

فراموشی تفکیک از مبدأ در مدیریت پسماند

یک سال بعد از افتتاح نخستین ایستگاه یکپارچه مدیریت پسماند در کوهک، هنوز وضعیت پسماند شهری تهران تفاوتی با گذشته ندارد. ایستگاه‌های مدیریت یکپارچه پسماند یا MRF چندین سال است که جزو برنامه‌های مدیریت پسماند شهری هستند و با عنوان اینکه حجم پسماند ارسالی به آرادکوه را کاهش می‌دهند، زباله‌گردی را از بین می‌برند و دست مافیای زباله را کوتاه می‌کنند، وارد کار شده‌اند. در سال گذشته دو ایستگاه راه‌اندازی شده و قرار است شش ایستگاه دیگر ساخته شود اما بیم و امیدهای این طرح برای کارشناسان آنقدر بزرگ است که نتوانند از آن به‌درستی دفاع کنند. آنها طرح‌های گذشته مدیریت پسماند و بی‌اثر بودن آنها را به یاد می‌آورند و می‌پرسند: چطور تمام زباله‌ها بدون تفکیک دقیق به مناطقی داخل شهر منتقل خواهند شد؟ بو و شیرابه زباله چطور قرار است مدیریت شود؟ این روش هنوز تفکیک از مبدأ را جدی نگرفته، چگونه می‌خواهد اثرگذار باشد؟ این سوالات در کنار پرسش‌های دیگر و نبود گزارش از عملکرد یک ساله این طرح، عاملی است تا نگرانی‌ها از شکست بالا رود و امیدها رنگ ببازد.

ناقوس مرگ سینمای روشنفکری

سرنوشت باغ گیاه‌شناسی در دست «دیوان»

|پیام ما| پس از تلاش‌های بسیار برای جلوگیری از برج‌سازی‌های گسترده در منطقه ۲۲ تهران، اکنون قرعهٔ نجات باغ ملی گیاه‌شناسی ایران به نام سران سه قوه افتاده است. چهار ماه بعد از درخواست معاون حقوق عامه دادستانی کل کشور از رئیس دیوان عدالت اداری برای صدور دستور توقف ساخت ۲۲ برج ۳۸ طبقه در حریم این میراث طبیعی و ابطال مجوز پروژه، عملیات عمرانی «بنیاد تعاون ارتش» برای ایجاد بیش از ۵۶۰۰ واحد مسکونی هنوز ادامه دارد اما در آخرین تحولات، رئیس موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به سران سه قوه نامه نوشته و خواستار جلوگیری از تخریب این گنجینه شده و تصمیم دربارهٔ این موضوع را «آزمونی بزرگ برای قاضی و مدیران دیوان عدالت اداری» خوانده است. در همین حال، پیگیری‌های «پیام ما» نشان می‌دهد پروژهٔ ساخت ٥٠٠٠ واحد مسكونی برای استادان دانشگاه تربیت مدرس به‌دلیل قرار گرفتن در حریم باغ گیاه‌شناسی فعلاً منتفی شده است.

حال مشوش «شوش»

فعالان میراث فرهنگی از تجاوز به حریم میراث جهانی محوطهٔ تاریخی شوش خبر می‌دهند و اینکه قرار است شورای شهر این منطقه برخلاف ضوابط تعیین‌شده از سوی میراث جهانی یک ساختمان با ارتفاع غیرمجاز در حریم درجه یک کاخ آپادانا و در ۱۰۰ متری محوطهٔ باستانی بسازد؛ اقدامی که می‌تواند با واکنش ناظران یونسکو همراه شود. تعرض و پیشروی در حریم شوش اتفاق امروز و دیروز نیست، تقریباً چند سالی است فعالان فرهنگی نسبت به اجرا نشدن ضوابط یونسکو، حفاری‌ و ساخت‌وسازهای غیرمجاز همچنین تجاوز به حریم این منظر تاریخی هشدار می‌دهند. اما هر بار زخمی تازه بر پیکر نحیف شوش وارد می‌شود و جامعه محلی به آن توجه کافی نشان نمی‌دهد. چنان‌که به گفته فعالان میراث فرهنگی، مسئولان و متولیان این حوزه نتوانسته‌اند در شناساندن اهمیت حفظ این میراث و جایگاه جهانی آن به جامعه محلی به خوبی نقش ایفا کنند.

هر جا را می‌دیدم خون بود