پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بدون عنوان

بایگانی مطالب : گزارش روز

کلاس‌های بدون معلم

زنگِ اول دستور دولت «پزشکیان»، با ابلاغ جذب ۷۰ هزار معلم بازنشسته در کشور به صدا درآمد. وضعیت کمبود معلم در مدارس، به‌حدی بحرانی است که رئیس‌جمهور حدود یک‌ونیم ماه قبل از بازگشایی مدارس، دستور جذب معلمان بازنشسته را داده است تا جلوی وقوع یک بحران آموزشی در سال تحصیلی جدید را بگیرد. با اینکه گفته می‌شود در کل کشور ۱۷۶ هزار نفر کمبود معلم داریم، اما منابع دیگری از کمبود دست‌کم ۲۵۰ هزار معلم در کشور خبر می‌دهند. اما این بحران هرسال ابعاد بزرگ‌تری را به خود می‌گیرد. سال گذشته، «محمدرضا فلاحی» دبیر سابق شورای تبیین دانشگاه فرهنگیان، گفته بود: «کمبود معلم در سال ۱۴۰۶ به حدود ۴۰۰ هزار نفر خواهد رسید؛ درحالی‌که رشد جمعیت در کشور هم به نقطۀ عطف و قله می‌رسد.» اما «رضا مرادصحرایی» وزیر آموزش‌وپرورش دولت سیزدهم، در پاسخ به انتقادات گفته بود: هیچ کلاسی بدون معلم وجود ندارد و اگر هم باشد، فقط ۳ درصد کلاس‌ها خالی از معلم هستند! بااین‌حال، افزایش بازنشستگی معلمان و بی‌توجهی دولت در تربیت و آموزش و جذب معلمان جدید، باعث بروز این بحران شده است؛ به‌طوری که وزیر آموزش‌وپرورش را در آستانۀ استیضاح قرار داد. در واقع بی‌نظمی‌های مکرر در وعده‌های وزیر آموزش‌وپرورش و عدم برنامه‌ریزی دقیق، موجب کمبود معلم در مدارس شد. هرچند کمبود معلم از نظر اجتماعی دلایل دیگری دارد و آن‌‎هم کمیِ حقوق و کاهش جایگاه و منزلت اجتماعی معلمان است؛ موضوعی که باعث شد اکنون دولت پزشکیان در اولین گام دست به جذب معلمان بازنشسته بزند تا اقدام‌های بلندمدتی برای این حوزه انجام شود.
کلاس‌های بدون معلم

معمار اجماع‌ در زمین ناهموار

|پیام ما| سیاستگذاری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران همواره با موانع متعددی روبه‌رو بوده است. فارغ از اینکه چه دولت‌هایی با چه گرایش‌های سیاسی بر سر کار بوده‌اند؛ امر سیاستگذاری همواره پرمخاطره بوده است. در این میان سیاستگذاری اجتماعی یکی از پرچالش‌ترین اقدامات بوده است. از همین رو بهترین طرح ها و ایده ها هم گاه در همان گام نخست به شکست انجامیده‌اند. یکی از دلایل این شکست را باید در نبود «اجماع» میان ذینفعان جست‌وجو کرد. پس از معرفی «احمد میدری» به عنوان نامزد پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این امیدواری شکل گرفته که او رویکردهای این وزارتخانه مهم را به نحوی اصلاح کند که بتواند گفتمان عدالت اجتماعی مورد نظر رییس جمهوری را تحقق بخشد. این امیدواری از این رو شکل گرفته که «میدری» در سالهای اخیر همواره بر لزوم اجماع میان «بازیگران» تاکید کرده و گفته است که راه اصلاح وضع موجود از تشدید منازعات سیاسی نمی‌گذرد. نوشته زیر مروری گذرا بر دیدگاه‌ها و کارنامه میدری در زمینهٔ «حکمرانی اجماع‌محور» است.
معمار اجماع‌ در زمین ناهموار

شیوع بیماری سل در سیستان

|پیام ما| دو دهه خشکسالی پی‌درپی در سیستان‌وبلوچستان، بادهای موسمی ۱۲۰روزه را در این استان افزایش داده است؛ بادهایی که زمان پرآبی تالاب بین‌المللی هامون، عامل لطافت هوا بوده، امروز عامل بروز بیماری‌ها و مشکلات عدیده‌ای برای مردم این خطه شده است. اگرچه تاکنون کانون‌های گردوغبار در کشور شناسایی و برنامه‌های هدفمندی نیز برای مقابله با آن تدوین شده است، اما برای کاهش آسیب‌ها از جمله مشکلات مربوط به سلامتی و بیماری، نیازمند برنامۀ فرامنطقه‌ای بلندمدت و تعامل همۀ دستگاه‌های ذی‌ربط است. گفته می‌شود بادهای ۱۲۰روزۀ سیستان، از مشهورترین و اثرگذارترین بادهای محلی ایران محسوب می‌شود که بخش شرقی کشور را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. وجود رسوبات ریزدانه در منطقه، باعث شده تا با وزش بادهای ملایم به حرکت درآیند و بستر بسیار مناسبی برای توفان‌های گردوخاک و ماسه فراهم کنند؛ به‌طوری که تاکنون خسارت‌های زیادی بر منطقۀ سیستان تحمیل کرده و امنیت شهرها و روستاها را تحت‌تأثیر قرار داده است. اما داستان از آنجا شروع می‌شود که مشکلات و معضلات مختلفی برای زندگی سیستانی‌ها به وجود می‌آورد؛ از جمله مهاجرت مردم و خالی‌شدن روستاهای منطقه از سکنه، پُرشدن انهار، رودخانه‌ها و مخازن طبیعی چاه‌نیمه‌ها، گسترش بیماری‌های مختلف به‌ویژه چشمی، تنفسی و ریوی (سیستان در رتبۀ نخست بیماری سل قرار دارد)، بسته‌شدن راه‌های ارتباطی و لغو و تأخیر پرواز هواپیماها و غیره را موجب شده است.
شیوع بیماری سل در سیستان

از توفان انتقادها تا دعوت به صبوری

|پیام ما| رونمایی از نام برخی افراد در کابینهٔ پیشنهادی اعلام شده از سوی مسعود پزشکیان، با انتقاد بسیاری از فعالان سیاسی و طرفداران او در شبکه‌های اجتماعی روبه‌رو شده است. این انتقادها پس از استعفای زودهنگام محمدجواد ظریف از معاونت راهبردی دولت شدت گرفت. انتقاد از حضور اندک زنان، نبود نامزدهای اهل تسنن در کابینه و معرفی وزرای پیشنهادی کشور، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان محور اصلی این انتقادها بوده است. با این‌حال شماری از چهره های سیاسی در نوشته‌هایی بر لزوم واقع‌بینی و صبوری حامیان دولت تاکید کرده‌اند.
از توفان انتقادها تا دعوت به صبوری

روشن و تاریک کابینهٔ «پزشکیان»

|پیام ما| سرانجام پس از روزها گمانه‌زنی دربارهٔ اعضای کابینهٔ دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان دیروز یکشنبه نام ۱۹ وزیر پیشنهادی را به مجلس فرستاد. نامهٔ رئیس جمهوری از سوی مجلس اعلام وصول شد و وزرای پیشنهادی کارشان را برای رایزنی با مجلس آغاز کردند. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی‌ متن نامهٔ معرفی وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم را برای نمایندگان خواند. اما دقایقی پس از انتشار اسامی پیشنهادی کابینه، شماری از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب، روزنامه‌نگاران و فعالان تخصصی حوزه‌های مختلف به اسامی پیشنهادی واکنش نشان دادند. اکنون پرسش این است که آیا مسعود پزشکیان می‌تواند هواداران سختگیرش را راضی کند یا اینکه این دولت در نهایت در اقناع افکار عمومی ناکام می‌ماند و شکاف موجود عمیقتر می‌شود؟
روشن و تاریک کابینهٔ «پزشکیان»

مرگ زیر تیغِ آفتاب

|پیام ما| آفتاب سوزان جنوب، همچنان که گرما می‌بخشد گاه داغ مرگ را بر سینه‌ زحمت‌کش‌ترین کارگرها می‌گذارد. کارگری که پوست تنش سوخته و دست‌هایش پینه بسته اما برای کار مجبور است زیر آفتاب داغ ۵۰ درجه جنوب کار کند اما این کار کردن بدون تاوان نیست. ۱۵ مرداد جاری که گذشت، کارگران پارس جنوبی که یک نگاه‌شان به کارشان بود و یکی به آسمان، به همکارشان که رفته بود بالا تا پاکسازی دودکش واحد بخار پالایشگاه اول مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه را انجام دهد، از حال رفته و بیهوش میان تسمه نخی آویزان می‌بینند. کارگر به پایین کشیده می‌شود، تیم امدادی از راه می‌رسند و تلاش می‌کنند تا بدن بی جان این کارگر ۴۹ ساله احیا شود اما همه چیز بی‌نتیجه است و جان می‌بازد. شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی در اطلاعیه‌ای اعلام کرده است: «این فرد از پرسنل پیمانکار بازرسی فنی، در حین انجام کار دچار گرمازدگی و کاهش علائم هوشیاری می‌شود و به بیمارستان نبی اکرم (ص) عسلویه اعزام شده و علی‌رغم تلاش کادر درمان، متاسفانه وی فوت می‌کند.»
مرگ زیر تیغِ آفتاب

جلیقه‌هایی که جلوی مرگ را نمی‌گیرند

روزنامه‌نگاران غزه یکی‌یکی جلیقه‌های خبرنگاری خود را به نشانۀ اعتراض روی زمین انداختند. چهارشنبۀ هفتۀ گذشته، سی‌ویکم جولای، «اسماعیل الغول» خبرنگار الجزیره و «رامی الریفی» فیلم‌برداری که همراهی‌اش می‌کرد، درحالی کشته شدند که جلیقۀ خبرنگاری بر تن داشتند. روزنامه‌نگاران غزه به نشانۀ اعتراض جمع شدند و جلیقه‌های خبرنگاری خود را رها کردند تا بگویند وقتی این لباس جلوی شلیک گلوله‌ای را نمی‌تواند بگیرد، پس بر تن کردنش چه فایده‌ای دارد؟
جلیقه‌هایی که جلوی مرگ را نمی‌گیرند

میدان‌دادن به زنان، مطالبۀ عمومی است

فضای حاکم بر انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، متأثر از حوادث سال‌های اخیر و بیانگر عزم اکثر کاندیداها برای میدان‌دادن به زنان در سطح عالی مدیریت و تصمیم‌گیری بود. با پیروزی «مسعود پزشکیان» در انتخابات، این حال‌وهوا در نحوۀ امتیازدهی در کمیته‌هایی که برای انتخاب وزیران و معاونان رئیس‌جمهور تشکیل شد، تجلی پیدا کرد. کار کمیته‌ها دراین‌باره و روندی که برای گزینش نامزدهای پیشنهادی وزارت و معاونت طی کردند، ارزشمند بوده است، به‌شرطی که شاهد حصول نتیجه‌ای عینی باشیم. حالا نوبت به تصمیم خود رئیس‌جمهور رسیده است.
میدان‌دادن به زنان، مطالبۀ عمومی است

تعدیل کادر درمان به بهانۀ بازسازی

تلفن بیمارستان که زنگ می‌خورد، صدای تلفن گویا می‌گوید: «شما با بیمارستان تهران کلینیک تماس گرفته‌اید.» سپس تعدادی از شماره‌های داخلی را اعلام می‌کند تا تماس‌گیرندگان با آن به بخش‌های مختلف درمان بیمارستان متصل شوند. شمارۀ داخلی بخش اورژانس را می‌گیرم؛ کارشناس بخش اورژانس از فعال‌بودن آن خبر می‌دهد. از بخش جراحی و دیگر بخش‌ها می‌پرسم؛ پاسخ می‌دهد: «نه فعلاً جراحی نداریم. همۀ بخش‌ها به‌جز اورژانس، تعطیل است.» می‌پرسم چه زمانی فعال می‌شود؟ می‌گوید: «به ما گفته‌اند، سه ماه دیگر!» این روزها بخش بهداشت و درمان از عدم نظارت و کارکرد درست رنج می‌برد. بخش دولتی و خصوصی هر دو در زنجیرۀ زیان‌دهی گرفتار شده‌اند و از بیماران تا مراکز درمانی و بیمه‌ها، بیماری مزمن و بزرگی به نام ناکارآمدی را تجربه می‌کنند؛ بیمارستان «تهران کلینیک» یکی از آن‌هاست. بیمارستان خصوصی که مانند دیگر بیمارستان‌های خصوصی در سال‌های اخیر با مشکلات عدیده دست‌وپنجه نرم کرد و تنها راهکار التیام‌بخش برای جبران این ناکارآمدی، تنها یک چیز بود؛ تعدیل نیروی انسانی و کادر درمان.
تعدیل کادر درمان به بهانۀ بازسازی

نسل زد نیازمند امید اجتماعی است

خودکشی تابو است؛ دست‌کم در بین اخبار در منابع رسمی آمار و ارقام با گزینش‌های بسیار بیان می‌شود و رسانه‌ها برای بازتاب چالش‌ها و آسیب‌های این حوزه با مشکلات آماری مواجه‌اند. بااین‌حال، هر روزه در کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی به‌طور محافظت‌نشده، این اخبار شیوع دارد.  در هفتۀ گذشته چند نوجوان در مناطقی از شهر تهران دست به مرگ زدند که عوامل اصلی این اقدام در دست بررسی و موارد بیان‌شده محل شبهه است. به‌جز این، در یک مورد شهروندی درحال فیلم‌گرفتن از این واقعه دیده می‌شود که ما را با این پرسش مواجه کرد: چرا در موارد حساسی چون این موضوع که پای جان آدمی در کار است، ما چنین بی‌تفاوت مواجه می‌شویم؟ چرا وجدان جمعی از این حوادث به درد نمی‌آید؟ موضوعی که بر آن شدیم تا هم به آسیب‌شناسی خودکشی در بین نوجوانان و هم به تماشای منفعلانۀ برخی از شهروندان در حین انجام این پدیده بپردازیم. آمارهای خودکشی غیررسمی به‌طور کلی در سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد، ما ۶ هزار مورد خودکشی داشته‌ایم و این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۷ هزار مورد رسیده است. این را روزنامۀ «هم‌میهن» به نقل از «حمید یعقوبی» روانشناس بالینی و دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد، بیان می‌کند. او با تأکید بر اینکه پزشکی قانونی از سال ۱۴۰۰ آمار خودکشی را اعلام نمی‌کند، گفته بود: «اما در جلسه‌ای غیررسمی، مسئولان مربوطه اعلام کرده‌اند که در سال ۱۴۰۲، حدود ۷ هزار نفر خودکشی کرده‌اند و این یعنی در این سال ۸ نفر به‌ازای هر ۱۰۰هزارنفر خودکشی کرده‌اند. این آمار در دو سال قبل از آن، ۷ نفر در ۱۰۰هزارنفر بوده است.»
نسل زد نیازمند امید اجتماعی است