پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بدون عنوان

بایگانی مطالب : فرهنگ

اسم پدر من طاهر است

اسم پدر من طاهر است

ایرانِ پدیدآورندهٔ جهانشاهی نوروزی

میرجلال‌الدین کزازی معتقد است: ایرانی که من می‌شناسم، چند ایران است. یکی ایران فرمانرانانه است؛ ایرانی که جغرافیای سیاسی کنونی را در آن می‌یابیم، این ایران تنگ‌ترین ایران است. ایران دوم، ایران تاریخی است، چندبرابر پهناورتر از ایران نخستین. ایران تاریخی، ایرانی است که سرزمین‌هایی در آن جای دارند که روزگاری بخشی از ایرانِ بزرگ، ایران هخامنشی، ایران اشکانی و ایران ساسانی بوده‌اند. در رخدادهای روزگار، پاره‌هایی از پیکر این ایران از آن گسسته‌اند. ایران سومین، پهناورترین ایران است و من آن را ایران فرهنگی می‌نامم که هم ایران نخستین را و هم ایران دومین را در بردارد، اما سرزمین‌هایی، پاره‌ای از این ایران هستند که هرگز در شمار سرزمین‌های تاریخی ایرانی هم نبوده‌اند.
ایرانِ پدیدآورندهٔ جهانشاهی نوروزی

هشدار درباره وضعیت زاگرس

یک کارشناس محیط زیست با نقد طرح‌های جنگلکاری انجام شده در سال‌های اخیر بر لزوم کاشتن درختان متناسب با شرایط اقلیمی کشور تاکید کرد.
هشدار درباره وضعیت زاگرس

درگذشت نی‌نواز «نی‌نوا»

«در تمام دنیا سازهایی چون فلوت و نی وجود دارد و از قدیمی‌ترین سازهایی است که انسان به آن دست یافته است، اما نی هفت‌بند مخصوص ایران است که با زبان، دندان و لب اجرا می‌شود. قدمت این ساز از تار هم بالاتر است، اما شاید آدم عاشقی نبوده که این ساز را به آن مرحله‌ای که باید، برساند؛ این امر به توان ما نوازنده‌ها و آهنگسازان بستگی دارد. نی یک چوب است و تلاش و شخصیت ما نوازنده‌ها می‌تواند ساز را بسازد و اگر کسی چون استاد کسایی نبود، قطعاً این ساز تا به امروز به‌صورت یک موسیقی محلی مطرح می‌شد.» این صحبت‌های «جمشید عندلیبی»، نی‌نواز پیشکسوت است که روز گذشته خبر درگذشتش روی خروجی خبرگزاری‌‌ها رفت و نوشتند که او بر اثر ایست قلبی و در سن ۶۶ سالگی دار فانی را وداع گفته است.
درگذشت نی‌نواز «نی‌نوا»

محققی که سینما مدیون او است

«دیوید بوردول»، مؤلف، نظریه‌پرداز و استاد برجستهٔ سینما که به‌دلیل به اشتراک گذاشتن دانش و اشتیاق خود با دوستداران سینما در همه‌جا شهرت داشت، در ۷۶ سالگی درگذشت.
محققی که سینما مدیون او است

برای نجات زاگرس

همایش «برای نجات زاگرس» از سوی یکی از شرکت‌های عضو پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی جهاددانشگاهی ۱۵ اسفندماه در مرکز همایش‌های بین‌المللی دانشگاه علم و فرهنگ برگزار می‌شود.
برای نجات زاگرس

لاشه‌خواری که نماد سعادتمندی شد

|پیام ما| پرندهٔ «هما» که در فرهنگ ایران نماد سعادت و خوشبختی است، همین چندروز پیش شبکه‌های مجازی را قرق کرد. تصاویر و فیلم‌هایی از دیده‌شدن هما در منطقهٔ البرز دست‌به‌دست شد که گویی دیده‌شدن این پرنده موضوع عجیبی است و برخی هم به اشتباه آن را هما نمی‌دانستند و معتقد بودند هما شکل دیگری دارد. انتشار اطلاعات اشتباه و تحریف‌هایی که حتی دربارهٔ اسطوره‌های پیرامون هما منتشر شده است، موجب شد به این پرنده و باورهای اساطیری درباره‌اش نگاهی بیندازیم.
لاشه‌خواری که نماد سعادتمندی شد

معمار نمونه

مدرسهٔ «بوزار» پاریس به‌عنوان یکی از مدارس مهم معماری در دنیا، دانشجویان زیادی را به خود دید که در میان آنان نام معماران ایرانی نیز به چشم می‌خورد. گفته می‌شود از میان ۴۳ دانشجوی ایرانی در این مدرسه، فقط ۲۹ نفر آنان فارغ‌التحصیل شدند۱؛ دانشجویانی که از خود کارنامه موفقی به‌جا گذاشتند و نام یکی از آنان «بهمن پاک‌نیا» بود. معماری که او را با شاخص‌ترین کارش، یعنی طراحی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران به یاد می‌آورند که حاصل همکاری‌اش با «پرویز مویدعهد» بود. پاک‌نیا سال ۱۳۰۷ در شهر تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در این شهر و تحصیلات متوسطه‌اش را در تهران گذراند. سال ۱۳۲۶ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبا شد و مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ معماری با درجهٔ عالی در سال ۱۳۳۲ اخذ کرد. یک سال بعد با بورس تحصیلی دولت فرانسه جهت ادامه تحصیل عازم کشور فرانسه شد و پس از سه سال‌ و نیم، دیپلم دولتی را از مدرسهٔ «بوزار» پاریس و جایزهٔ بهترین دیپلم را سال ۱۹۵۸ از انجمن آرشیتکت‌ها به دست آورد. پروژهٔ دیپلم او توانسته بود درجهٔ «بسیار خوب» را کسب کند. بعد از آن به ایران بازگشت و از سال ۱۳۳۹ و بدو تأسیس دانشگاه ملی ایران در دانشکدهٔ معماری مشغول تدریس شد. او از اولین استادان دانشگاه ملی بود و چند سال بعد که به‌عنوان رئیس دانشگاه انتخاب شد، واحد «ساختمان» را نیز تدریس می‌کرد. پاک‌نیا که بنیانگذاران دانشگاه ملی (شهید بهشتی) بود، سال‌ها در خارج از ایران زندگی می‌کرد. او بیست‌ودوم بهمن‌ماه در پاریس از دنیا رفت و حالا همکاران و دانشجویانش در گفت‌وگو با «پیام ما» از این معمار پیشکسوت یاد کردند.
معمار نمونه

جشن جهانی «سده» بدون کرمان

|پیام ما| روزها، ماه‌ها و فصل‌ها برای ایرانیان باستان ختم به نظام معیشتی‌تان یعنی کشاورزی می‌شد. آنها سال را به دو فصل تقسیم می‌کردند، تابستان بزرگ از ابتدای فروردین تا پایان مهر و زمستان بزرگ که از ابتدای آبان شروع می‌شد و به پایان اسفند می‌رسید. آنها اما از همان ابتدای شروع زمستان بزرگ در رؤیا و جست‌وجوی بهاری سبز بودند و همین خواست موجب می‌شد همهٔ آیین‌ها حتی در زمستان هم رنگی از بهار و سبزی بگیرند، به‌طوری‌که آنها از نخستین روزی که تاریکی و طولانی بودن شب کاسته می‌شد و به روشنایی افزوده می‌شد، به پیشواز بهار می‌رفتند و از همین رو «یلدا» را می‌توان اولین آیینی دانست که در استقبال از بهار و سبزی برگزار می‌شد. «سده» هم با ۴۰ روز اختلاف در همین مجموعه قرار می‌گیرد و بعد از آنکه ۱۰ روز از زمستان بزرگ سپری می‌شد، ایرانیان جشن «سده» را برپا می‌کردند؛ چون بر این باور بودند که اوج و شدت سرما سپری شده است و توان و نیروی این پدیدهٔ نابه‌سامانی و سکون که از کردار اهریمن محسوب می‌‌شود، رو به زوال و کاستی است. این جشن را آبان‌روز از بهمن‌ماه برگزار می‌کردند، به شب‌هنگام و درست زمانی که صد روز از زمستان بزرگ می‌گذشت.
جشن جهانی «سده» بدون کرمان

یک تیر هوایی توی دل تاریخ

یک تیر هوایی توی دل تاریخ