نتایج جستجو برای: مهاجرت از روستا به شهر
آیینهای ایرانی مبتنی بر اخلاق محیط زیستی بودهاند
پژوهشگران رویکردهای متفاوتی به خاستگاه شب یلدا (چله) و آداب و آیینهای آن در ایران دارند. دو گرایش غالب در تبارشناسی این شب میتوان مشاهده کرد. برخی آیین و آداب این شب را یکی از جشنهای زرتشتی و گاه در پیوند با بزرگداشت یکی از ایزدان همان کیش میدانند که به دلیل محاسبهنکردن کبیسه در دوران گوناگون، در روزهای دیگر سال برگزار میشود. گروه دیگر آداب و آیین این شب را به مهر و آیینهای مهری نسبت میدهند. هر دو گروه مستندات محکمی برای تأیید نظر خود ندارند و تصویری کلی از دیدگاههای خود ارائه میکنند که نکات مبهم فراوانی دارد. این، موضوعی است که «مریم نعمت طاووسی» در مقاله «روایت فراموششده شب چله» در نشریه پژوهشکده مردمشناسی اجتماعی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری مطرح کرده است. «علیرضا حسنزاده» رئیس پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی،در گفتوگو با «پیام ما» نکات متفاوتی را درباره این آیین مطرح میکند. او از ضرورت دیدگاه مردمشناسی در پژوهشهای یلدا و چگونگی ایجاد یک پیوند میان این آیین و بحرانهای امروز جامعه ایرانی و داشتن یک نگاه با محوریت توسعه پایدار سخن گفته است.
حاشیهنشینانِِ برنامههای توسعه
|پیام ما| بررسی و ارزیابی احکام سیاستی سکونتگاههای غیررسمی در قوانین برنامهٔ اول تا ششم توسعه از منظر رویکرد ادغام اجتماعی، حاکی از خلأ و نقصان اساسی این قوانین است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «بررسی احکام حاشیهنشینی (اسکان غیررسمی) در برنامههای توسعه کشور از منظر اجتماعی» با تأیید این موضوع اعلام میکند که در واقع اگرچه بهصورتی موردی و پراکنده در تعداد محدودی از احکام به برخی از مؤلفههای ادغام اجتماعی مانند توانمندسازی اشاره شده است، اما فقدان التفات یا دانش سیاستگذار به لزوم اتخاذ رویکرد سیاستی مشخص، منسجم و کارشناسی منجر به بیاثر شدن اینگونه احکام شده است: «از بین احکام مربوط به آسیب اجتماعی حاشیهنشینی در لایحهٔ برنامهٔ هفتم توسعه نیز، تنها یک ماده به وجوه اجتماعی پرداخته و مابقی صرفاً جنبهٔ کالبدی داشتند. در این لایحه ارجاعات کمتری به وضعیت اجتماعی-فرهنگی ساکنان، بهعنوان مهمترین عناصر حاضر در این سکونتگاهها صورت گرفته و بیشتر به جنبههای سختافزاری توجه شده است.» این گزارش میگوید بهنظر میرسد این وضعیت از یک طرف ناشی از تقلیل پدیدهٔ اسکان غیررسمی به امری کالبدی و فیزیکی و از طرف دیگر متأثر از فقدان چشمانداز بلندمدت و تصویری کلان از وضعیت فعلی و آتی این سکونتگاهها و کمتوجهی به الزامات اجتماعی سیاستگذاری در این زمینه است: «این وضعیت همچنین حاکی از فقدان رویکرد و نظریهٔ سیاستی مشخص در زمینهٔ رویکرد اجتماعی مواجهه با سکونتگاههای غیررسمی و فقدان الگوی عملیاتی مشخص برای مداخلهٔ پایدار در این سکونتگاههاست.» همچنین این گزارش به صراحت اعلام کرده است که بررسی احکام مربوط به سکونتگاههای غیررسمی در لایحهٔ برنامهٔ هفتم توسعه، از تنزل کمی و کیفی آن نسبت به قانون برنامهٔ ششم حکایت میکند.
بیم از آیندهٔ آشوراده
|پیامما|هنوز صدای فریادهای «محمدجواد ساوری» مدیرکل میراثفرهنگی و گردشگری گلستان در گوش محیطبانان منطقه شنیده میشود. صدای او که هفتهٔ گذشته به آشوراده رفته و با توهین به محیطبانان، خواستار عمل به گفتههای رئیسجمهور و عملیاتی شدن طرح گردشگری آشوراده شده بود. این طرح بعد از سه دهه کشوقوس هنوز محل مناقشه است. آشوراده که زمانی محل زندگی بود، بعد از بالا آمدن آب دریا در دههٔ ۷۰ خالی از سکنه شد و در دهههای اخیر هم چند طرح برای گردشگری آن نوشته شد. در این میان یکی از نویسندگان طرح در دولت قبلی میگوید آنها تلاش کردند تا طرح از «گردشگری» به «طبیعتگردی» بدل شود و از ساختوساز و تغییر در منطقه جلوگیری شود. فعالان محلی اما معتقدند تا زمانیکه مناطق گردشگری بسیاری در منطقه وجود دارد و به آنها رسیدگی نمیشود، چرا همچنان تلاش برای از بین بردن این منطقه که محل آمدوشد پرندگان مهاجر است، بالاست؟ پرسشی که تاکنون مسئولان پاسخ درخوری برایش نداشتهاند.
ایران از دریچهٔ دوربین پژوهشگر انسانمدار
ایستاده بودند به تماشای سایههایی از دیروز؛ آدمها به تصاویری نگاه میکردند که ذهن را به گذشتهای ندیده پیوند میداد. گذشتهای که شاید بخشی از آن اکنون وجود ندارد و حالا تصاویر آویخته به دیوار، ایران را از قاب دوربین کسی نشان میداد که بیش از چهار دهه دربارهٔ تاریخ و میراث فرهنگی این کشور پژوهش و همهٔ آنها را ثبت کرده است. صحبتهای پرحرارت بین جمعیت دربارهٔ مردی بود که سالهای عمرش را وقف شناختن ایران کرد و جمعیت هدایت شد به سالنی که قرار بود دوستان، دوستداران و همسرش دربارهٔ او سخن بگویند؛ دربارهٔ «عباس گروسی»، ایرانپژوه و مردمشناس کمترشناختهشدهٔ ایرانی که این مراسم برای بزرگداشت آثار و فعالیتهای او، جمعه ۲۶ آبانماه در خانهٔ هنرمندان ایران برگزار شد.
توسعهٔ سیستان بدون عدالت و آب میسر نمیشود
|پیام ما| چیدمان شرکتکنندگان در نشست به شکلی نبود که سيستانوبلوچستانیها یک طرف باشند و مسئولانی که از سایر استانها سمتی در این استان دارند و داشتند یک طرف. با این حال گاه در سخنان شرکتکنندگان میشد این صفکشی را دید. آنها که به دنبال توسعهٔ سواحل «مکران» بودند از مزیتهای آن برای مردم استان میگفتند و در مقابل بومیان این استان از چند دهه محرومیتی گفتند که اعتباراتش کام دیگران را شیرین کرده است. کارشناسان مسائل سیستانوبلوچستان در نشستی مشترک حول محور توسعه «مکران» مسائل این منطقه را بررسی کردند. آنچه عموم کارشناسا این نشست بر آن اتفاق نظر دارند این بوده است که برتری نگاه امنیتی بر نگاه توسعه مدار سیستان و بلوچستان را دچار چالش کرده است و عمده اعتباراتی که دولت صرف توسعه میکند را ناموفق. این مشکلات زمانی اضافه میشود که دولت ناچار به اتخاذ تصمیمهای ویژهای برای منطقه میشود. تصمیمهایی که معطوف به همسایگی با دو کشور افغانستان و پاکستان است. «موضوع آب و حقابهٔ هیرمند، دیوار امنیتی و کنترل مرزها، افزایش قاچاق و پناهجویان» نیز بر بار امنیتی این منطقه افزوده است.
برنامهریزی روستایی مدیریت واحد میخواهد
درختان، قربانیان جاده «گلیران»
با آسفالتریزی جاده ۲۷ کیلومتری در دل جنگلهای «گلیران»، در اخبار محلی از پیگیریهای «علی کریمی فیروزجایی»، نماینده مردم بابل قدردانی شده است؛ این جاده روستای «فیروزجاه» را به معدن زغالسنگ گلیران و البته زمینهای بالادست متصل میکند. پیمانکار میگوید علاوه بر معدن، «دامداران و ساکنان ییلاقات از نعمت راه ایمن بهرهمند میشوند.» اما مخالفان میگویند در ییلاقات بالادست هیچ روستایی نیست. آنها شاهدند که جادهای که قرار بود ۶.۸ متر عرض داشته باشد در بعضی نقاط تا ۲۰ متر عریض شده و با اینکه طبق طرح کمیته فنی فقط باید ۱۹۶ درخت قطع میشد، تاکنون نزدیک به هزار اصله درخت در این مسیر قربانی شده و با هر بارش سیلآسا، درختان حریم جاده، مثل برگهای پاییزی بر زمین میریزند.
خشکسالی اکولوژیک در جنوب شرق ایران