روایتی از یک بیمارستان قدیمی بیمارستان مرسلین
۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱:۲۸
روایتی از یک بیمارستان قدیمی
بیمارستان مرسلین
منصور ایران پور
در تاریخ کرمان از وجود بیمارستان های زیادی سخن به میان آمده است. اما بی تردید برای یافتن نخستین بیمارستان سبک جدید باید نقبی زد به تاریخ و بازگشت نمود به دوران قبل از شروع جنگ جهانی اول و ورود اولین مسیونرهای مسیحی انگلستان به کرمان. این مبلغان مسیحی برای نخستین بار به سال 1276ش (1897 م) در قالب یک گروه منسجم نظامی تحت سرپرستی دکتر دادسان از پزشکان نظامی ارتش بریتانیا وارد کرمان شدند. گروه فوق شامل پرستاران و بهیاران و پزشکان مسیحی معتقد به گسترش دین مسیحیت بودند و در برخی منابع تاریخی از آنها به عنوان مبلغان عیسوی کلیسای انگلستان نام برده شده که قبل از ورود به کرمان دارای سابقه موفقی در هند بوده اند.
این گروه در سال 1282 هجری شمسی از مظفرالدین شاه قاجار اجازه گرفتند تا بیمارستانی را در کرمان به نام مرسلین احداث نمایند. نام مرسلین از آن جهت انتخاب شد که معنای پیامبری میداد و به عبارتی همان بیمارستان حضرت رسول ( پیامبری حضرت عیسی) را تداعی می کرد.
دکتر دادسان به عنوان اولین رئیس این بیمارستان و دکتر دیگری به نام وایلد به عنوان معاون ایشان انتخاب شدند. اینان پس از چندی موفق گردیدند در کنار سایر پزشکان و پرستاران و دست اندرکاران بیمارستان به مداوای رایگان بیماران کرمانی بپردازند و موقعیتی در شهر کرمان برای خود فراهم سازند. تا جایی که نامشان بر سر زبانها افتاد و در میان مردم از احترام زیادی برخوردار گردیدند. بدین ترتیب سازمان نظامی ارتش بریتانیا موفق شد موقعیت مناسبتری برای حضور خود در کرمان به دست آورد و پس از چندی بدون مخالفت مردم و به راحتی اقدام به اشغال کرمان با استفاده از نیروی نظامی اشغالگری به نام پلیس جنوب نمود. با ورود پلیس جنوب به کرمان تمامی امکانات و متخصصان بیمارستان مرسلین در اختیار آنها قرار گرفت و این ساختار تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. دکتر دادسان مردی نسبتا مسن و خوش اخلاق بود که مردم او را با ماشین پردودش میشناختند و به وی دکتر داسان میگفتند. او از ماشینش برای مداوای بیماران ناتوان و فقیر و یا کسانی که راهشان دور بود، استفاده میکرد و شخصأ به دیدار آنها میرفت و در منزل مداوایشان میکرد. دکتر توسط این ماشین از میانه چهارراهها و خیابانهای خاکی و پر از سنگلاخ و کم عرض کرمان عبور میکرد و با دیدن رهگذران برای آنها بوق میزد و مردم هم بی اراده از صدای بوقش میخندیدند. این خنده برای بوق ماشین دکتر دادسان تا زمان مرگ وی ادامه داشت.
در اتاق انتظار بیمارستان یک دستگاه آپارات گذاشته بودند که مردم می توانستند تا قبل از ویزیت شدن توسط دکتر به تماشای فیلمهای تبلیغی مسیحی بپردازند و فعالیتهای انگلیسی ها در ایران و سایر کشورها را ببینند. کرمانیها نام جدیدی برای این دستگاه آپارات برگزیده بودند و به آن چراغ عکس می گفتند. خیلی از مردم فقط برای دیدن دستگاه چراغ عکس به بیمارستان مرسلین می رفتند و در آنجا فیلم ها و عکس ها را می دیدند. این بیمارستان روزهای جمعه هم باز بود و به معالجه بیمارانی می پرداخت که مجبور بودند در طول هفته کار کنند. آن روزها مردم بیماری های زیادی داشتند و شدت مرگ و میر بسیار بالا بود. بیشتر مردم در سنین میانی می مردند و حکام محلی هم به خانواده های بی سرپرست رحم نمیکردند و آنها را برای پرداخت مالیات به بیگاری و یا چیزی شبیه برده داری می گرفتند.
به هر حال کرمانیان در روزهای جمعه سری به بیمارستان مرسلین میزدند و ضمن تماشای فیلم اقدام به درمان مجانی برخی دردهای خود می نمودند. حتی داروهایشان را هم بدون پول دریافت می نمودند. در این بیمارستان یک داروخانه وجود داشت که کرمانیان برای اولین بار در آنجا با داروهای شیمیایی آشنا شدند. داروهایی که در قفسه ها چیده شده بودند و داروخانه چی می توانست از روی نسخه آنها را پیدا کند و بیاورد. تا قبل از آن داروخانه یعنی عطاری و عمده دارو هم به قول دکتر دادسان در کرمان عبارت میشد از ختمی که در تابستان تجویز میشد و گل گاوزبان و بابونه و عناب که داروهای زمستانی بودند. ضمن اینکه بیشتر بیماریها آن زمان عبارت بودند از امراض مقاربتی و چشم درد که در اثر رعایت نکردن نظافت و بهداشت ایجاد می گردیدند. بقیه مشکلات مردم هم عبارت می شدند از شکستگی برخی اندامها و سوء تغذیه و به طبع آن معده درد.
بیمارستان مرسلین تا پس از جنگ جهانی دوم یعنی حدود سال 1325 هجری شمسی مصادف با 1946 میلادی به فعالیت خود ادامه داد و دکتر دادسان حدود یازده سال قبل از تعطیلی بیمارستان در سال 1316ش بدرود حیات گفت. پس از وی معاون ایشان دکتر وایلد مسئولیت اداره بیمارستان را بر عهده گرفت. علت مرگ دکتر دادسان سرایت بیماری تیفوئید از بیماری به ایشان عنوان گردیده.
کرمانیان برای تشیع جنازه وی مراسم بسیار باشکوهی برگزار نمودند و جنازه ایشان را از محل بیمارستان مرسلین در خیابان فعلی دکتر باستانی پاریزی تا خیابان زریسف بر روی دست حمل نمودند. وی اولین مرده قبرستان مسیحیان کرمان بود که قبرستان هم برای اولین بار در روز تدفین ایشان در منطقه تندرستان کرمان که از مکانهای مقدس شهر به شمار می رود افتتاح گردید.
مطالب مرتبط
نظر کاربران
محمدحسین شعبانی
سلام دستت درد نکنه، خیلی جالب و جدید و قشنگ بود، صاف و ساده بگم. خدا خیرت بده
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید