خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ داستان احداث دانشگاه در کرمان
۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۹:۳۲
خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ داستان احداث دانشگاه در کرمان
بخش سی و هفت
در شمارههای قبل در خصوص تشکیل هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات و تأسی شرکت اتوبوسرانی صحبت شد و در این شماره به ادامه طرح تأسیس دانشگاه در کرمان پرداخته خواهد شد.
به هر تقدیر، در ادامه مبحث تأسیس دانشگاه باید عرض نمایم، همان گونه که همگان میدانند و به طرق مختلف بیان شده است، تأسیس دانشگاه کرمان با تمامی نشیب و فرازهای متعدد آن، برای اولین بار در سال 1344 ش. توسط هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان مطرح گردید، تا آن که در سال 1353 ش. به همت مردانهی زندهیاد مهندس «علیرضا افضلی پور» (1) به مرحله اجرا درآمد.
شرکت در سمینار جنبش ملی نیکوکاری و صحبت با
مهندس افضلیپور
باید به این نکته اشاره نمایم، در سال1350 ش. که بنده به عنوان دبیر جنبش ملی نیکوکاری کرمان در سمینار گردهمایی جنبش ملی نیکوکاری در مشهد مقدس شرکت نمودم، در این همایش چند روزی با زندهیاد افضلیپور همراه بودم و از آنجایی که ایشان چندی تصمیم گرفته بود با کلیه دارایی خویش عملی خیرخواهانه و عامالمنفعه در یکی از نقاط محروم ایران انجام دهد، بنده در هنگام صحبتهای متعدد با ایشان، با بیان نیاز و مشکلات و محرومیتهای استان کرمان، و همچنین پیشنهاد هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات و عزم عمومی در استان جهت احداث دانشگاه، شاید توانستم جرقهای در ذهن وی مبنی بر انجام این کار خداپسندانه در کرمان زده باشم. (2).
هر چند نمیتوان به سادگی از نقش و تلاش افرادی چون «فتح الله معتمدی» (3) استاندار وقت کرمان، دکتر محمدعلی میرزایی (اولین رییس دانشگاه کرمان) و … گذشت، چرا که هر کدام از آنان، در ترغیب مهندس افضلیپور جهت انجام این کار در کرمان نقشی غیر قابل انکار داشتند.
در خصوص مسیر پر نشیب و فراز تأسیس دانشگاه در کرمان، باید به این نکته نیز اشاره نمایم، یکی از معضلاتی که همواره فرا روی هیئت مشورتی و سپس انجمن شهرستان قرار داشت، نارضایتی رییس سازمان اطلاعات و امنیت استان کرمان (محمد علی آرشام) (4) و تعدادی از افراد نزدیک به وی در کرمان بود.
در توضیح بیشتر این مطلب باید عرض کنم، محمدعلی آرشام چون فرزندی نداشت، قبل از آمدن به کرمان، زمانی که ریاست ساواک زاهدان را عهدهدار بود، در آنجا کودکستانی تأسیس نمود و همسرش خانم «صدیقه رفیق» نیز رییس این کودکستان بود. وی در زمان عهدهدار شدن ریاست ساواک کرمان، همیشه سعی داشت به رغم سمتش، چهرهای فرهنگی از خود نشان دهد. لذا وی با تخصیص مقداری از دارایی خود و بهره بردن از امکانات دولتی با استفاده از نفوذ و سمت خود، در ابتدا «مدارس جامع آرشام» را بنیان نهاد (5).
مراکز آموزشی شامل کودکستان تا دبیرستان بود (6) ، سپس با هدف تکمیل این مراکز، تأسیس مراکز آموزش عالی را در کرمان دنبال و شروع به ساخت نمود (7). اما چون در آن مقطع، عدم هزینه کافی جهت انجام سریع این طرح و تکمیل آنان نیاز به پول و زمان بیشتری داشت (8) ، و به رغم آن حتی جهت جذب اعتبارات بیشتر دولتی در این زمینه، و همچنین نشان دادن اعتبار و نفوذ خود به دیگران، ترتیب مسافرت بسیاری از مسئولین حکومتی و درباری به کرمان و بازدید از ساخت مرکز آموزشی را فراهم نمود (9). اما نتوانست با اقدام مرحوم افضلیپور رقابت نماید، از این رو از شروع به کار احداث دانشگاه کرمان چندان دل خوشی نداشت. یعنی به تعبیری سادهتر؛ آرشام با تأسیس دانشگاه کرمان مخالفتی نداشت، اما چون خودش پایهگذار مدارس جامع بود، دوست داشت احداث مراکز آموزش عالی نیز توسط او انجام گیرد و افضلیپور را به نوعی رقیب خود در این زمینه میدانست.
به خوبی به خاطر دارم که در مراسم بزرگداشت دومین سالگرد فعالیت بنیاد آرشام (10) ، محمدعلی آرشام در سخنرانی اعلام نمود: «نظر به این که من و همسرم دارای فرزند نمیشویم، تصمیم گرفتیم تا کلیه مایملک خویش را برای ساختمانهای فرهنگی اختصاص دهیم، لذا دارایی ما دو نفر که معادل یک میلیون تومان شد، سرمایه اولیه تأسیس بنیاد فرهنگی آرشام گردید».
حال آن که مرحوم مهندس افضلیپور در ابتدای تأسیس دانشگاه مبلغ هفتاد میلیون تومان هزینه نمود، از این رو بیتردید موجودی آرشام به رغم تمامی نفوذ و منصب و حمایت مسئولین مملکتی از او، قابل مقایسه نبود و در آن زمان نمیتوانست خود مؤسس دانشگاه کرمان گردد، متأسفانه در این گذر، تنها عدهای که قصد خوش خدمتی و کسب رضایت محمد علی آرشام را داشتند، همیشه و در هر جا، به نوعی با زدن ساز مخالف قصد داشتند در امر تأسیس دانشگاه اخلال ایجاد نمایند» (11).
پی نوشت:
(1) ـ «وی در ششم فروردین 1288 ش. در تهران متولد گردید. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، با کسب موفقیت در امتحان اعزام محصل، جزو چهارمین گروه دانشجویان ایرانی برای ادامه تحصیلات عالیه به فرانسه عزیمت نمود. در سال 1314 موفق به اخذ درجه لیسانس در رشته شیمی عمومی در دانشگاه شهر بیردو و سپس دوره تخصصی شیمی کشاورزی در شهر لیل گردید. در سال 1316 پس از بازگشت به ایران و گذراندن خدمت سربازی به استخدام بانک کشاورزی درآمد، اما چندی بعد از این شغل انصراف نمود و از اوایل سال 1320 به فعالیتهای بازرگانی روی آورد که مهمترین نیجه دهها سال تلاش و کوشش خستگیناپذیر ایشان، تأسیس دانشگاه کرمان بود. وی در بیان انگیزه تأسیس دانشگاه کرمان آورده: … گر چه عمر خود را صرف فعالیتهای بازرگانی کردهام اما همواره بر این عقیده بودم و اکنون نیز هستم که گردآوری مال برای یک انسان واقعی وسیلهای به منظور نیل به یک هدف عالی و مردمی تلقی نمیشود. از این جهت در تمام عمرم از ظواهر فریبنده دوری جسته، به یک زندگی بسیار ساده، بیهیچ گونه پیرایه و تکلف اکتفا کردهام. من همواره به یاد داشتهام که آنچه با نهایت صداقت و درستی طی دهها سال تلاش و کوشش به دست آوردهام، در واقع متعلق به هم میهنان عزیزم میباشد … این اندیشه را در سال 1349 به همسر مهربان و فداکارم بانو فاخره صبا در میان گذاردم و همچنان که انتظار میرفت، او با نهایت خرسندی و حسن تفاهم از آن استقبال کرد و پیشنهاد نمود که برای این منظور شایسته یک بیمارستان بسازم … ولی بعد به این نتیجه رسیدیم که تأسیس یک دانشگاه که یک بیمارستان هم جزیی از آن میباشد، بهتر است … سرانجام در سال 1350، شهر کرمان برای انجام این منظور در نظر گرفته شد …». نیکپور، مجید؛ غفاری، علیرضا: پیشینه پزشکی کرمان، ص 3 تا 7.
(2) ـ ایشان نیز تصمیم قطعی خود در انتخاب شهر کرمان برای ساخت دانشگاه را در سال 1350 ش. ذکر نموده است نیکپور، مجید؛ غفاری، علیرضا: پیشینه پزشکی کرمان، ص 3 تا 7.
(3) ـ وی از سال 1348 تا 1350 استاندار کرمان بود و نظر به دوستی قدیمی که با مرحوم افضلیپور داشت، در ترغیب و تشویق ایشان مبنی بر تأسیس دانشگاه در کرمان و همچنین فراهم نمودن مقدمات این امر و برداشتن برخی از موانع قانونی فراروی تأسیس دانشگاه، نقشی مهم ایفا نمود. در همین رابطه بود که اولین مجوز وزارت علوم در مورد دانشگاه کرمان به نام وی صادر گردید (محمد صنعتی).
(4) ـ در مورد پیشینه محمد علی آرشام آمده است: «محمدعلی درخشی علاف، فرزند غلامرضا، که بعدها نام خود را به آرشام تغییر داد، در سال 1300 ش. در مشهد به دنیا آمد. او از مهر ماه 1321 مسئولیتهای اطلاعاتی خود را به عنوان افسر مرزبانی رکن 2 ستاد لشکر 8 (خراسان) آغاز کرد. فعالیتهای وی در پادگان بجنورد، در شرایطی که منطقه فوق تحت اشغال ارتش شوروی قرار داشت، سبب شد که آرشام در رابطه با سرویس اطلاعات نظامی انگلیس قرار گیرد و در چارچوب شبکهای از عوامل انگلیس در منطقه به خرابکاری علیه روسها، به ویژه قلیاوف ـ افسر اطلاعاتی شوروی که در پوشش کنسول شوروی در گنبد عمل میکرد، دست زند. در اسناد موجود، گزارشی از آرشام موجود است که طبق آن وی معترف شده که به اتفاق اردشیرخان شاهلو (از عوامل شوکتالملک علم) فرد ترکمنی به نام موخی را به قتل رسانیده است … (از مهمترین فعالیتها و سمتهای آرشام میتوان به این موارد اشاره نمود:) در سالهای 1324 ـ 25 به تشکیل شبکههای مخفی در آذربایجان دست زد. سپس به مشهد رفت و رئیس تجسس رکن 2 لشکر خراسان شد. در زمستان 1334 به مناسبت مسافرت خروشچف و بولگاتین به افغانستان، در یک ماموریت سری وارد افغانستان شد. پس از تأسیس ساواک مشهد (نخستین ساواک استانی) به ریاست ساواک خراسان منصوب گردید. به دنبال نارضایتی و عصیان عشایر جنوب، به عنوان یکی از زبدهترین عوامل MI – 6 در ساواک، در شهریور 1340 رئیس ساواک فارس و بنادر گردید. او پس از طی دوره ویژه در آمریکا (سازمان سیا) در سال 1349 به عنوان رئیس ساواک سیستان و بلوچستان انتخاب شد و در تاریخ 9/6/1345 ریاست ساواک کرمان را به دست گرفت. در کرمان، آرشام به سرعت به چهره مخوف استان بدل شد و سایر قدرتهای منطقه را تحتالشعاع حضور خود قرار داد، به نحوی که به تأسیس دانشسرای عالی فنی آرشام دست زد. او در سالهای 1350 ـ 57 نقش کمنظیری در سرکوب حرکتهای انقلابی در منطقه (کرمان) ایفا نمود. با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران، آرشام طراح و مبتکر اقدامات وحشیانه و قساوتبار در سرکوب انقلاب یود و به ویژه در حادثه خونین مسجد جامع کرمان (مهر 1357) نقش اصلی را داشت. در نتیجه، وزیر دادگستری دولت ازهاری برای حفظ مصلحت ساواک و آرشام، محترمانه برکناری او را به سپهبد ناصر مقدم توصیه نمود و آرشام در اواخر آذر 1357 برکنار شد». برگرفته از: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1374، ص 423 تا 425.
(5) ـ معتمدی، استاندار کرمان (1350 ـ 1348 ش.) در مورد شخصیت آرشام و همچنین اقدامات او در زمینه ساخت مدارس آورده: «… محمدعلی آرشام در کار خود ورزیده و یک سازمان امنیتی تمام عیار بود. او با رفتار خشک و اقدامات جاسوسمأبانه و مرعوب یا مجذوب کردن مسئولین و اعضای ادارات، آنها را زیر نفوذ خود قرار داده بود و در راه کسب اطلاعات از هر وسیله نامشروعی استفاده کرده و به هر اقدام غیر انسانی دست میزد؛ تلفنهای مردم را کنترل میکرد، عوامل کسب خبر را همه جا رسوخ داده و گهگاه برای نفوذ بیشتر به وسیله عوامل خود شایعهسازی را هم روا میداشت. او در زندگی خصوصی افراد هم دخالت میکرد، از جمله روزی نزد من آمد و مکالمه تلفنی دو مدیرکل را که ضبط کرده بود، برای من بازگو کرد. من به این عمل غیر شرافتمندانه او اعتراض کردم ولی او این کارها را جزو وظایف خود میشمرد و از انجام آن ابا نداشت. یا در جلسات خصوصی که خود او حضور داشت، شایعات مستهجن و غیر واقعی را از زبان میگویندها بازگو میکرد و وقتی میگفتم شما که خودتان بودید و میدانید دروغ گفتهاند، چرا از حرفهای یاوه جلوگیری نمیکنید؟ میگفت: اینها شایعات بی اساس و غیر قابل اعتنا است و فقط باید گوش داد و به آنها توجه نکرد. خلاصه این که او میخواست به این وسیله بر همه چیز و همه کس مسلط شود و اگر به مقاومتی در این راه بر میخورد سعی میکرد از راه گزارشات بیمورد و بدنام کردن و از پشت خنجر زدن او را از پیش پای خود بردارد. تا اینجا منش و روال خدمتی بیشتر ساواکیان بود که وقتی من به این خصوصیات واقف شدم به تدریج با او رویه احتیاط و مدارا را پیش گرفتم. تنها دخالت او را در کارها کم کردم و کمتر او را طرف مشورت قرار میدادم. لیکن آرشام فارغ از این چهره کریه، سیمای دیگری هم داشت که همردیفان او از آن محروم بودند. آن سیما ناظر خدمت به فرهنگ و آموزش حرفه و فن به فرزندان منطقه بود. او همراه با همسرش یک بنیاد فرهنگی ایجاد کرده بودند که در شهر کرمان یک آموزشگاه بزرگ و کامل حرفهای و در شهرهای منطقه یک هنرستان صنعتی ایجاد نموده و از این راه زمینه خدمت شایان توجه و تحسینی را فراهم ساخته بود و تصادفاً چندین هکتار از زمینهای ملی شده حاشیه بلوار (که یکی از موارد گزارش او بر علیه اقدامات انجام شده بود) نصیب آموزشگاه او شد (از بنیاد پهلوی تقاضا کردم آن را از وزارت منابع طبیعی گرفت و به بنیاد آرشام واگذار کرد). من از این اقدامات او به هر مناسبت و به هر نیتی که داشت همواره تأیید و تشویق میکردم …». معتمدی، فتحالله: یادها و یادبودها، ص 427 و 428. (از آقای گلابزاده به واسطه در اختیار گذاشتن این مجموعه تشکر میگردد. محمد صنعتی).
(6) ـ این مدارس در ابتدای خیابان شریعتی (بعد از میدان آزادی، اولین کوچه سمت راست) قرار داشتند (محمد صنعتی).
(7) ـ منظور دانشکده فنی فعلی کرمان.
(8) ـ مرحوم افضلیپور در ابتدای احداث دانشگاه، مبلغ 70 میلیون تومان پول نقد به این امر اختصاص داد، حتی تعدادی از سازمانهای دولتی و خدمات اجتماعی به ایشان پیشنهاد نمودند که پول مذکور به آنان تحویل گردد، تا آنان عملیات ساخت دانشگاه را انجام دهند. اما وی با امتناع از این درخواست، گفته بود: بنده این پول را یک تومان یک تومان جمع نمودم و میخواهم به دست خودم، یک تومان یک تومان برای دانشگاه کرمان هزینه کنم (محمد صنعتی).
(9) ـ افرادی چون شریف امامی (رییس مجلس سنا)، رضا پهلوی (ولیعهد)، فرح پهلوی، دکتر باهری و … که به دعوت آرشام به کرمان سفر نمودند.
(10) ـ این مراسم در محل باشگاه فرهنگیان انجام گرفت (محمد صنعتی).
(11) ـ در این زمینه آنان از هیچ اقدامی روگردان نبودند. زمانی شایعه نمودند مرحوم افضلیپور، بهایی است و از این طریق سعی نمودند اقشار مذهبی جامعه کرمان را نسبت به وی بدبین نمایند. یاد دارم در این مورد، انتشار عکسهایی که بنده با ایشان در سال 1350 ش. و در جریان سمینار جنبش ملی نیکوکاری در حرم مطهر امام رضا (ع) گرفته بودیم و نشانگر اعتقادات مذهبی مرحوم افضلیپور بود، بسیار کارگشا گردید و باعث رد این شایعه شد. حتی چندی این افراد به دلایلی در خصوص تخصیص زمین دانشگاه موانعی پیش آوردند، که خوشبختانه همه آنان بینتیجه ماند و به همت این انسان خیر و نیکوکار، دانشگاه کرمان ساخته شد و اکنون روح مرحوم افضلیپور از حضور و کسب علم و دانش چندین هزار دانشجو در این مکان، سرشار از نعمات و فیوضات الهی است. برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر 1392.
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید