بایگانی
کاوشها در شهر ری کافی نبود
یادداشتی از حسن خلیل آبادی رییس کمیته گردشگری شورای شهر تهران
نمیتوان کتمان کرد که در ماجرای حفاری ابن بابویه و سکههایی که پیدا شده است، اتفاق شگفتی رخ داده است. طی تماسی که با مسئولان میراث فرهنگی داشتم تایید کردند که سکهها متعلق به دوران آل بویه است اما اینکه در عمق کمی یعنی حدود ۳ تا ۴ متر این خمره پیدا شده برای بعضی از کارشناس میراث فرهنگی ابهام ایجاد کرده است. اما در اصل ماجرای پیدا کردن سکهها ابهامی وجود ندارد. در این میان بسیاری میگویند دفن در قبرستان ابن بابویه ممنوع است، درحالیکه در آنجا هنوز هم کسانی که قبر دارند میتوانند دفن انجام دهند. این ممنوعیت تنها در زمان اوایل تاسیس بهشت زهرا بود
اما بعد از انقلاب صاحبان قبور میتوانستند با تسهیلاتی مجوز دفن بگیرند. برای توجیه این مساله بعضی هم موضوع مافیای قبر را سوژه کرده بودند. من معتقدم که در مساله قبرهای ابن بابویه، مافیا به معنای مرسومش وجود نداشته است. بسیار مرسوم است که در بسیاری گورستانها قبر خرید و فروش میشود، باید بپذیریم که در همین قبرستان افرادی بودند که ده قباله دفن خریده بودند و این یعنی تولیت به آنها درگذشته قبر فروخته بود و این حقوق اکتسابی افراد است که باید از آن بهرهمند شوند.
باید بپذیریم که شهرری که حدود ۱۰۰۰ سال پیش جزو پایتخت سلسله آل بویه بوده است، وسایل میراثی متعدد وجود دارد. چند سال گذشته کاوشهای حاشیه بزرگراه امام علی یا محلهای در شهرری شهره شد. حفاریهایی که به صورت اتفاقی آثار باستانی کشف کرده بودند. این نشان میدهد که اگر شهرری خوب مورد کاوش قرار بگیرد، آثار باستانی معتددی در آن یافت میشود.
من البته روز شنبه هفته جاری شنیدم که سازمان میراث فرهنگی در شهرری، پایگاه ملی افتتاح کرده که این خود اتفاق مثبتی است. اگر این پایگاه راه بیفتد مسائل میراثی شهرری بیشتر کندوکاو میشود و استادان و پژوهشگران بیشتری به منطقه رفت و آمد میکنند.
قرن ۱۹ کاوشگران بین المللی در مناطقی از شهرری کاوش کردند اما میتوان گفت که خود وزارت میراث فرهنگی و گردشگری تاکنون به صورت مداوم و پیگیرانه کاوش انجام نداده است. در صورتی که اگر این اتفاق رخ دهد و شهرری کاوش شود احتمالا دو شهر زیر زمینی از آن نمایان میشود. همانطور که امروزه فهمیدیم در جنوب بزرگراه امام علی بخشی از ری قدیم قرار گرفته که به دلیل زلزله نشست کرده و کارشناسان همان زمان به شهرداری وقت اعلام کرده بودند که اتوبان از این مسیر کشیده نشود. به هر ترتیب ما امیدواریم با وجود افتتاح پایگاه ملی و استفاده از استادان خبره، از این درباره سابقه تمدنی شهرری بررسی و کاوش صورت گیرد.
پیدا شدن برچسب بیمارستان های تهرانی در میان پسماند رها شده در «میرخوند علیا» خبرساز شد
زباله های ناشناس در قزوین
مدیر عامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران: شهرداری مقصر نیست.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست قزوین: چهار ماه پیش هم زبالههای صنعتی در این منطقه تخلیه شده بود.
خبرنگار: سوگل دانائی | وقتی که چشم اهالی به روی خورشید باز شد، زمین شبیه همان بویی را میداد که چهار ماه پیش میداد. بوی زخم در میرخوند علیا میپلکید. بوی زخم زنی که تازه جراحی شده بود با بوی داروی مردی که از بیمارستان مرخص شده بود، ممزوج شده بود. بو، اهالی را به دنبال خود میکشاند. چشم اهالی حالا به زمین روشن شده بود. زمینی که زیر تلی از زباله دفن بود.
دست و پا میان زبالهها نبود. ماسک، لباس پزشکی، سرم و سرنگ اما روی زمین، سبز شده بود. باقی مانده غذا و ماده ضدعفونی کننده هم روی زمین طارم سفلی کشت شده بود. بو و شمایل تنها یک حدس را در ذهن اهالی متبادر کردند: «زبالهها عفونیاند». زبالههایی که در ادبیات شهری به پسماند بیمارستانی شهره شدهاند. درباره حضور این زبالهها در این منطقه حدس و گمان زیادی وجود داشت. یک گوش میشنید که رد زبالهها در بیمارستان تهرانی زده شده و یک گوش دیگر شنیده بود که پیمانکاری خطا کرده است.
همه بیمارستانها اتوکلاو دارند
اتوکلاو گند زبالههای بیمارستانی را میگیرد، این گزارهای است که همه کسانی که دست کم یک بار سروکلهشان به زباله افتاده باشد، از آن آگاهی دارند. ماسک و دستکش و گان و ابزار آزمایشگاهی در بیمارستانها باید به جسمی خنثی تبدیل شوند و بعد در سلول بهداشتی مدفون شوند. روندی که قانون پسماند آن را برای همه بیمارستانها اجباری کرده است. حسن پسندیده، مدیرکل پسماند سازمان حفاظت از محیط زیست به «پیام ما» میگوید که تمام بیمارستانهای تهران اتوکلاو دارند و گند زبالهها را میگیرند. گفته ای که اتفاق چندی پیش در قزوین آن را نقض میکند.
«از روی اتیکت زبالهها متوجه شدیم که زبالهها متعلق به دو بیمارستان خصوصی در تهرانند. اما اینکه این زبالهها با کمک یک باند یا مسئولان بیمارستان به این منطقه آورده شده هنوز در دست بررسی است.» اینها را حسن عباس نژاد، مدیر کل حفاظت از محیط زیست قزوین به «پیام ما» میگوید. او میگوید که اسامی دو بیمارستان که هر دو در مرکز شهر تهران هم قرار دارند به دستگاه قضایی داده شده است. بیمارستانهایی که بعد از اتمام تحقیقات احتمالا مجرم شناخته میشوند. عباس نژاد میگوید مدتی پیش هم زبالههای صنعتی به این منطقه منتقل شده بودند. زبالهها مربوط به دو مرکز صنعتی بودند: «تحقیقات ما نشان ما داد که ظاهرا با شخص دهیار هماهنگ کرده بودند که منطقه را برای تخلیه زباله در اختیارشان قرار دهد.»
شهرداری مقصر نیست
مسئولیت زبالهها در داخل و خارج بیمارستان با نهادهای مختلف است. انگشت اتهام حضور زبالههای بیمارستانی در قزوین به روی سه نهاد است، شهرداری، وزارت بهداشت و سازمان حفاظت از محیط زیست. صدرالدین علیپور، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران به «پیام ما» میگوید که در اتفاقی که رخ داده، شهرداری تهران مسئولیتی ندارد: «شهرداری تنها از در بیمارستان زبالهها را جمع آوری میکند و آنها را دفن میکند.» او میگوید نظارت بر اتوکلاو کردن درست زبالهها بر عهده سازمان حفاظت از محیط زیست است: «ما داخل بیمارستان نظارتی روی زبالههای بیمارستانی نداریم اما بعضی بیمارستانها برای اینکه هزینهای پرداخت نکنند، چنین تخلفاتی میکنند که سازمان آنها را مجازات میکند.» او میگوید وقتی زبالهها وارد سلول دفن بهداشتی میشوند، درست دسته بندی شدهاند: «ما اینکه واقعا بیخطر شده باشند یا نه با چشم قابل رویت نیست.» علیپور معتقد است که کالیبره بودن اتوکلاوها به صحت عملکرد بیخطر شدن زبالههای بیمارستانی بر میگردد.
پایان مبهم قصه پسماند عفونی در قزوین
قصه زبالههای بیمارستانی اما همواره پایان یکسانی ندارد. سهیل اولاد زاد، فعال محیط زیست به پیام ما میگوید که چند شرکت و پیمانکار جایگزین شهرداری در شهرها وجود دارند که با بیمارستانها قرار داد میبندند و زبالههای بیمارستانی را جمع آوری میکنند و در چند سایت مانند سایت قزوین و خرم آباد دفن میکنند: «این شرکتها در اصل جایگزین شهرداریاند، مسئولیت صفر تا صد گند زدایی را هم بر عهده میگیرند اما اینکه چه قدر عملکردشان صحیح است و چه قدر میتوانند زبالههای بیمارستانی را گندزدایی کنند، مسالهای است که هنوز درباره آن پرسش وجود دارد.» حسن پسندیده اما این قاعده را صحیح نمیداند، او به «پیام ما» میگوید که حتی نمیتواند با قطعیت بگوید که پسماندها برای بیمارستانی در تهران باشند: «منطقی نیست که پیمانکار یک بیمارستانی در تهران زبالههایش را به قزوین بفرستد. ما درباره مسافت ۲۰۰ کیلومتر صحبت میکنیم که در مسیرش روستاها و شهرهای متعددی وجود دارد که امکان تخلیه زباله در انها امکانپذیرتر و راحتتر است.» پسندیده میگوید امکان دارد که بیمارستانهای تهرانی دارو یا اقلامی را به مراکز مشابه در قزوین فرستاده باشند و مراکز قزوینی این زبالهها را در منطقه رها کرده باشند. اینکه کدام احتمال در نهایت به تحقق میپیوندد، مسالهای است که نیازمند زمان است. پسندیده میگوید: «در تماسی که با محیط زیست قزوین داشتم مشخص شد که تحقیقات همچنان ادامه دارد و هنوز مشخص نشده که دقیقا چگونه این زبالهها به منطقه منتقل شدند، اما آنچه که عیان است که این است که قانون برای همه لازم الاجراست و چه بیمارستان تهرانی و چه بیمارستانی در قزوین اگر این خطا را کرده باشد به دستگاه قضا معرفی و مشمول جریمه میشود.» یک هفته پیش وقتی چشم اهالی میرخوند علیا باز شد، زمین بوی زباله عفونی میداد. هرچند که زبالهها جمع شدند و ردشان زده شده است اما هنوز تصویرشان از جلوی چشم مردم منطقه کنار نرفته است، انگار که هنوز زمین زیر زباله دفن باشد.
رودخانه کرج در مسیر خشکیدن
محیط زیست البرز در واکنش به نگرانی از انتقال آب رودخانه کرج به تهران: حقابه مورد نظر محیط زیست تامین نشود، رودخانه کرج می خشکد.
خبرنگار: مرضیه قاضی زاده | حیات ۲۵ کیلومتر از رودخانه کرج در معرض خطر است. اختلاف بر سر حقابه محیط زیستی است که وزارت نیرو مدعی است در نظر گرفته شده و محیط زیست میگوید، نه. آغاز بهرهبرداری تونل انتقال آب از رودخانه کرج به تهران موجی از نگرانی را در بین فعالان محیط زیستی ایجاد کرده است. این عده میگویند با بهرهبرداری از این تونل، بیش از ۲۵ کیلومتر از رودخانه کرج، برای همیشه خشک و با ورود پساب فاضلاب مراکز گردشگری و خدماتی کنار رودخانه، آلایندگی رودخانه دوچندان میشود. شرکت مدیریت منابع آب ایران اما میگوید نه مرگ رودخانه کرج صحت دارد و نه خشکیدن باغهای پاییندست.
بعد از واکنشهای بسیار به اخبار انتقال آب رودخانه کرج، دیروز شرکت مدیریت منابع آب در توضیحی اعلام کرد که در مطالعات این طرح به ملاحظات زیست محیطی و تعیین حقابه زیست محیطی پایین دست رودخانه کرج بر اساس الگوهای مورد تایید سازمان حفاظت محیطزیست توجه شده است. مدیر کل حفاظت محیط زیست استان البرز اما این موضوع را رد میکند.
فریدون حکیمی، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان البرز به «پیام ما» میگوید: «میزان تخصیص در نظر گرفته شده به عنوان حقابه زیست محیطی رودخانه کرج، بر اساس نتایج مطالعات وزارت نیرو بوده که این میزان تخصیص مورد تایید محیط زیست نیست. تاکید محیط زیست، تخصیص حقابه زیست محیطی بر اساس نتایج مطالعات انجام شده توسط پردیس کشاورزی دانشگاه تهران است.»
حکیمی توضیح میدهد: «میزان حقابه برای رودخانه کرج ۶۴.۵ میلیون متر مکعب در سال تعیین شده ولی این رودخانه برای ادامه حیات به حقابهای سه برابری نیاز دارد.»
او خشکیدن ۲۵ کیلومتر از رودخانه کرج به دنبال بهرهبرداری از این تونل را قطعی میداند: «اگر تخصیصی که مد نظر محیط زیست است، اجرا نشود قطعا این مسئله اتفاق میافتد، رودخانه به طور کامل خشک نمی شود اما این تونل اثرات منفی زیادی به همراه خواهد داشت.» به گفته حکیمی اگر این حقابه تخصیص پیدا نکند، حیات ماهیهای قزلآلایخال قرمز که به عنوان گونه حمایتشده سازمان محیط زیست شناخته میشود، در معرض خطر قرار می گیرد.
سهم محیط زیست کجاست؟
دغدغه محیط زیست در بین سایر دغدغهها، همچون سهم مردم کرج از آب این رودخانه گم شده است. حسن مددی، دادستان عمومی و انقلاب کرج هم درباره این طرح گفته است: «با توجه به نگرانیهای مطرح شده در رسانهها از زبان مسئولین محترم استان و مردم در مورد به خطر افتادن شرایط محیط زیست رودخانه کرج، این موضوع از طریق وزیر نیرو مورد پیگیری قرار گرفت. در این خصوص وزیر نیرو اعلام کرد که طرح انتقال آب در دولتهای قبلی مصوب شده و نحوه تخصیص حقابه رودخانه و استان البرز نیز در همان مقطع تعیین شده است». بنا به گزارش ایسنا، دادستان کرج از قول وزیر نیرو برای افزایش ۲۰ میلیون متر مکعبی حقابه استان از سد طالقان هم خبر داده است. مددی از مکاتبه با وزارت نیرو هم خبر داده و گفته از وزارت نیرو خواسته شده ضمن در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی استان، تدابیر و تعهدات را به صورت کتبی به دادستانی کرج اعلام کنند. با این حال شرکت مدیریت منابع آب ایران تاکید دارد که در هر شرایطی جریان آب در سطح رودخانه کرج برای تامین آب تصفیهخانههای ۱ و ۲ تهران، محیط زیست و تامین آب شهر کرج ادامه دارد و برای رودخانه و شهر کرج مشکلی پیش نخواهد آمد.
فعالان محیط زیست و مسوولان کرج همچنان درباره خشکیدن بخشی از رودخانه کرج هشدار میدهند. عباس زارع، عضو شورای شهر کرج به تازگی به برنا گفته است: «از نظر زیست محیطی، انتقال تونلی آب رودخانه کرج از زیر دست سد امیرکبیر منجر به خشکیدن ۲۵ کیلومتر از مسیر رودخانه خواهد شد، خشک شدن این مسیر به معنای از بین رفتن حجم وسیعی از باغات و مزارع است.»
تضعیف سفرههای آب زیرزمینی، تخریب پوشش گیاهی منطقه، تهدید حیات برخی گونههای جانوری و تاثیرات سوء بر اکوسیستم منطقه به عنوان گوشههایی از تهدیدهای زیست محیطی است که فعالان زیست محیطی نسبت به آن هشدار دادهاند.
حفر این تونل از سال ۸۴ آغاز شد و سال ۹۱ به پایان رسید، بعد از آن ساخت تصفیهخانههای مربوط به آن پیگیری و چند روز پیش تمام شد. حال با اعلام وزارت نیرو، همهچیز برای انتقال سالانه ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب از این تونل ۳۰ کیلومتری که ۹ متر هم قطر دارد فراهم شده است.
حجم آب انتقالی در این طرح به همان میزانی است که در طول سالیان گذشته از تاسیساتی که در ۲۵ کیلومتر پایینتر سد مستقر بوده، برداشت میشده، اما کارشناسان حوزه محیط زیست معتقدند که این شکل از انتقال آب میتواند آسیب جدی به حیات رودخانه کرج وارد کند. آنها میگویند این آب از ۲۵ کیلومتر پایینتر از سد کرج به وسیله تاسیسات بیلقان به تهران منتقل میشد و حالا اگر قرار باشد با یک تونل و بدون طی کردن این مسیر منتقل شود، معلوم نیست چه بلایی سر این بخش از رودخانه کرج خواهد آمد.
فاضلاب آبزیان را میکشد
کاهش قابل ملاحظه حجم آب رودخانه و افزایش غلظت آلایندهها با آلودگی ناشی از ورود فاضلاب واحدهای خدماتی پذیرایی، خود معضل دیگری است که منجر به پیش بینیهایی مبنی بر مرگ آبزیان منطقه شده است.
سعید توکلی،مشاور کمیسیون محیط زیست شورای شهر کرج با اشاره به الزام قانونی مجتمعها و رستورانهای بزرگ به نصب سیستم فاضلاب شهری به «پیام ما» میگوید: «شرکت مهندسی وابسته به دانشگاه امیر کبیر از چند سال پیش طرح جمعآوری فاضلاب تمام مجتمعهای خدماتی جاده چالوس را به صورت سیستماتیک کلید زد. طبق قانون واحدهای بزرگ و رستورانهای مستقر در منطقه ملزم به نصب سیستم تصفیه فاضلاب شدند. رستورانهای کوچک هم وقتی تانکرشان پر میشود، باید فاضلابشان با تانکرهای بهداشتی به سیستم فاضلاب کرج منتقل شود.»
توکلی معتقد است که اگر تمامی این موارد به درستی اجرا شود و حقابه محیط زیستی منطقه داده شود، مشکلی برای رودخانه کرج ایجاد نخواهد شد. اما سوال اینجاست که این دستورالعمل ها تا چه حد اجرایی شده است؟
به گفته او تنها چند رستوران منطقه این الزامات را رعایت کردند و بخش زیادی از روستاها نیز به سیستم تصفیه فاضلاب مجهز نشدهاند :«۱۵ سال پیش قرار بود روستاها به سیستم تصفیه مجهز شوند. فقط فاضلاب چهار پنج روستای بزرگ به سیستم تصفیه مجهز شد اما طرح به مشکل مالی خورد و متوقف شد.»
این تونل مقدمه انتقال آب بیشتر است
تنها چند روز دیگر به افتتاح این تونل باقی است، با این حال نه تکلیف حقابه محیط زیستی مشخص شده و نه سیستم فاضلاب این روستاها. توکلی که مسئول کمیته محیط زیست موسسه البرزشناسی است، معتقد است که این تونل مقدمه انتقال آب بیشتری در آینده است: «درست است که الان ۶ متر مکعب در ثانیه آب از رودخانه کرج منتقل میشود، اما قطر تونل ۹ متر است و قابلیت انتقال آب تا ۱۵ متر مکعب در ثانیه را دارد، پس این تونل میتواند در آینده تا سه برابر میزان فعلی آب برداشت کند.»
او با اشاره به خالیشدن ظرفیت خط لوله قدیمی انتقال آب کرج به تهران میگوید: «احتمالا با این خط لولهای که خالی میشود، آب بیشتری از سد طالقان به تهران میآورند و این زمینهساز فاجعهای دیگر خواهد بود.»
قاسم تقیزاده خامسی، معاون آب و آبفای وزیر نیرو در اینستاگرام خود متنی منتشر کرده و از برداشت بیشتر آب از سد کرج خبر داده است. در این متن آمده است: «تاکنون با توجه به ظرفیت تصفیهخانههای ۱ و ۲ تهران، بیشتر از ۲۶۰ میلیون مترمکعب آب در سال از رودخانه کرج برداشت نشده است؛ بنابراین در سالهای پرآبی آب بدون برنامهریزی شده در رودخانه رها میشد. احداث تونل ۳۰ کیلومتری کرج انتقال مانده ۶۰ میلیون مترمکعبی تخصیص آب شرب تهران و مدیریت آورد رودخانه کرج در ترسالیها است.» به گفته خامسی تخصیص آب سد کرج برای شهر تهران حدود ۳۲۰ میلیون متر مکعب است که از سالهای ساخت سد تاکنون نتوانسته بیش از ۲۶۰ میلیون مترمکعب آب را منتقل کند. در خبرهای رسمی اما شرکت مدیریت منابع آب ایران از برداشت بیش از ۳۲۰ میلیون مترمکعب آب در آیندهای نزدیک خبر داده است. در توضیحات این شرکت آمده است که در فاز اول، ۶۰ تا ۷۰ میلیون مترمکعب باقیمانده تخصیص منتقل میشود و ظرفیت کامل تصفیهخانه ششم یعنی ۷.۵ متر مکعب بر ثانیه زمانی منتقل میشود که آورد رودخانه بالاتر از نرمال و ترسالی باشد.
منابع آب، قربانی تامین آب شرب جمعیت تهران
یادداشتی از علیرضا شریعت کارشناس عمران آب | این روزها بحث انتقال آب از رودخانه کرج و پیامدهای احتمالی آن بر حیات رودخانه در رسانهها مطرح شده است. این موضوع را میتوان از چند جهت مورد توجه قرار داد. انتقال آب برای صنعت، شرب و سایر مصارف در جهان همواره آخرین گزینه پیش روی مدیران است. در ساختار برنامهریزی معقولانه برای مدیریت و تامین منابع آب باید گزینههای دیگری مانند مدیریت تقاضا، بازچرخانی و شیوههای فناورانه در اولویت قرار بگیرند. در ایران اما میتوان گفت این رویه برعکس است. از آنجا که صرفهجویی، بهبود شیوههای مصرف و بازچرخانی کارهایی دشوار به شمار میروند، مسئولان سعی میکنند برای حل مشکل از همان ابتدا به سراغ انتقال آب بروند. مسلما وقتی سراغ انتقال آب میرویم مجبوریم از سهم بقیه بخش ها مانند محیط زیست کم کنیم تا آب شرب تامین شود بنابراین کم شدن از سایر حقابهها در رودخانه کرج اتفاقی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. اما این مساله را باید از سویی دیگر هم مورد توجه قرار داد.
تقریبا ۵ دهه قبل مشاوران خارجی در مطالعهای اعلام کردند که بر اساس معیارهای محیط زیستی تهران حداکثر برای زندگی پنج میلیون نفر ظرفیت بارگذاری دارد. اما اکنون جمعیت تهران روزانه بالای ۱۵ میلیون و شبانه بیش از ۱۰ میلیون نفر است. تهران سالیانه یک میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد. روشن است در چنین وضعیتی مدیران ناچار خواهند بود از هر طریقی که شده آب مورد نیاز این جمعیت را تامین کنند و بدیهی است که بخشی از منابع مورد نیاز قربانی تامین آب شرب خواهند شد. ما معمولا آنقدر دست روی دست میگذاریم که تنها راه چارهمان انتقال آب باشد. سوال اصلی پس این نیست که بر سر رودخانه کرج چه خواهد آمد؛ سوال اصلی این است که برای مدیریت پایدار تهران چه برنامه جامعی وجود دارد؟ برای نمونه چهار دهه است که شعار دو شبکهای کردن آب تهران مطرح شده اما به نتیجه نرسیده است. در کشورهایی که بسیار هم آب دارند تا دوازده بار آب بازچرخانی میشود اما حتی در کارگاههای تولیدی تهران از آبی استفاده میشود که مناسب شرب است. این رویه نشان میدهد هنوز به این باور نرسیدهایم که آب چالش اصلی کشور است. نباید از خاطر ببریم که بحرانهایی مانند کاهش بارشها، تغییر اقلیم و… وضعیت ما را بغرنجتر هم میکند و باید برنامهای چند بعدی برای تامین پایدار آب طراحی و اجرا شود.