نتایج جستجو برای: نقش رستم
تشخیص چهرهٔ یکی از قدرتمندترین زنان دربار ساسانی
زندگی زنان ایران در هزار سال پیش چگونه بوده است؟ ابهامات بسیاری در این زمینه وجود دارد. هنوز هم نظریات مختلفی از شخصیت این زنان ارائه میشود که ضد و نقیض است. از آزادی تا اسارت، از ضعف تا قدرت این زنان در چنبرهٔ دوران پدرسالاری با فاصلهٔ معناداری مطرح میشود. نوع پوششان هم هربار بهنوعی بر سر زبانها میافتد و رنگ میبازد. مطالعات باستانشناسان اما پرده از راز یکی از زنان قدرتمند دورهٔ ساسانی برداشته است، شاهپور دختک. او را یکی از قدرتمندترین زنان دوران ساسانی میخوانند. آخرین بررسیهای باستانشناسان نشان میدهد که نقشبرجستهٔ زن محوطهٔ نقشرجب مرودشت، از آن اوست و مردی که پشت سر او در این قاب قرار گرفته، پسرش بهرام سوم است، ولیعهد بهرام دوم. این نقشبرجسته کنار نقش اردشیر پاپکان، پادشاه بزرگ و بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی جای دارد. به احتمال زیاد خود شاهپور بختک دستور داده این نقش کنده شود. این زن والامقام را بهصورت تمامقد و بهحالت تقریباً نیمرخ درحالیکه انگشت سبابه را به بالا گرفته، نقش زدهاند. او کلاهی بر سر دارد که دنبالهٔ آن گردن و گوش سمت راستش را پوشاندهاند. موهای بلند و گیسهشدهٔ او که قسمتی از آن از زیر کلاه بیرون آمده و صورت صاف و اندام ظریفش بهطور حتم مسلّم میدارد که او زنی قدرتمند و از خاندان سلطنتی است، اما همواره ابهاماتی دربارهٔ هویت این زن وجود داشته و کارشناسان او را به نامهای مختلف خواندهاند. در این میان نگارکندی دیگری هم در «برمدلک» فارس وجود دارد که نقاشی آن را شاید دیده باشید. در این نگارکند شاهزادهای ساسانی در حال اعطای گل انار به بانوی سلطنتی است و اغلب پژوهشگران آن را متعلق به بهرام دوم میدانند. در کتیبهٔ این نگارکند نام ملکه اردشیر-آناهید معرفی شده است. همهٔ این نشانهها و اختلافات باعث شد تا دوباره تحقیقی دربارهٔ نگارکندهای نقشرجب انجام شود. از همین رو با «حسین فیضی»، دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه مازندران که همراه با «سید رسول موسوی حاجی»، استاد باستانشناسی دانشگاه مازندران، این فرضیهٔ جدید را مطرح کردهاند، گفتوگویی کردهایم.
«بمو» را تکهتکه کردند
آخرین دستاندازی به «پارک ملی بمو» به سفر اخیر هیئت دولت به استان فارس برمیگردد. در این سفر استاندار درخواست جدا شدن بخش دیگری از پارک ملی بمو برای نهضت ملی مسکن را مطرح کرد. در این پنج دهه، هر اداره و نهادی هر چقدر توانسته و از دستش برآمده زمینهای پارک ملی بمو را اشغال کرده است تا به گفتهٔ «بهمن ایزدی»، پیشکسوت محیط زیست بزرگترین پروندهٔ زمینخواری در کشور در محدودهٔ مناطق تحتمدیریت سازمان حفاظت محیط زیست در این منطقه رقم بخورد. «یکی داستان است پر آب چشم»، بیش از هر کدام از مناطق چهارگانهٔ سازمان حفاظت محیط زیست، برای بمو مصداق دارد.
سینمای اکولوژی، سینمای پایداری
نسخهٔ نجاتبخش «بمو»
فیلمی که یکی از اعضای جامعهٔ محلی و فعالان محیط زیست حاشیهٔ پارک ملی بمو میفرستد، رد بزرگی از خون نشان میدهد و جای دیگری زیر بوتهها، شاخ پازنی افتاده است. فردی که فیلم را فرستاده، از این میگوید که این پارک ملی بدل به جولانگاه شکارچیان شده است. شاید همین موضوع باعث شده است گروهی از فعالان محیط زیست استان فارس دستبهدست هم دهند بلکه «بمو» از زیر بار فشار بالای شکار غیرمجاز کمر راست کند. البته کسانی هم هستند که میگویند اگر امروز ادارهکل محیط زیست استان حرف از مدیریت مشارکتی میزند، ازاینروست که آنقدر آش شور شده و منطقه آسیب دیده است که برای نشان دادن اقدامی عملی برای حفاظت ناچار به حرف زدن در این باره شدهاند، این گروه به حسن نیت ادارهکل شک دارد.
تفاهم نجات میراث روی کاغذ ماند
وضعیت فرونشست در محوطهٔ تاریخی «نقشرستم» بحرانی شده و طی چند روز اخیر دوباره نگاهها را به این پدیده جلب کرده است. چند سالی است کارشناسان نسبت به فاجعهبار شدن پدیدهٔ فرونشست و آسیب آن به بناهای تاریخی فارس، یزد و اصفهان هشدار میدهند و حالا گلستان هم به این فهرست اضافه شده است. «نقشرستم» جزء همان بناهایی بود که طی این مدت بههمراه «تختجمشید» و مجموعهآثار تاریخی اصفهان در معرض آسیب شدید ناشی از فرونشست اعلام شده بود. درحالیکه سال گذشته مسئولان وزارت راهوشهرسازی و میراثفرهنگی از امضای یک تفاهمنامه برای رسیدگی به این بحران خبر داده بودند، اما حالا با گذشت یکسال نهتنها این تفاهمنامه به جایی نرسیده که فرونشست هم در حال بعلیدن «نقش رستم» است؛ دو ترک عمیق در این محوطه ایجاد شده که محل تلاقی آنها، بنای اصلی است و یکی از شکافها به دیوارهٔ بنا هم رسیده.
برای سینمایی که طبیعت ندارد
طبیعتگرایی در نمای بصری
پیشنهاد «صادرات نامرئی» بهجای معدنکاوی